هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

آیا قرآن مردسالار است؟

آیا قرآن مردسالار است؟

احمد شمّاع زاده

و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودةَ و رحمةَ ان فی ذلک لایاتٍ لقومٍ یتفکّرون(روم: 21)

ترجمه: و از نشانه های او همانا که آفرید برای شما از خودتان همسرانی تا آرامش بگیرید به آنان و قرار دارد میانتان دوستی و مهربانی. همانا که در آن است نشانیهایی برای گروهی که میاندیشند.

الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض وبما انفقوا من اموالهم ... والتی تخافون من نشوزهن فعظوهن واهجروهن فی المضاجع واضربوهن ...(نساء: 34)


این آیه از قرآن کریم فکر بسیاری را به خود مشغول داشته و کسان بسیاری چه مخالفین و چه موافقین قرآن در باره آن سخن گفته و یا مطلب نوشته اند. بسیاری از متدینین با این قصد به این آیه پرداخته اند که خواسته اند به قصد پاسخ به مخالفان قرآن و یا با نیت پیشگیری از خرده گیری اندیشمندان و رایمندان بر اسلام و قرآن آن را توجیه و یا تلطیف کنند. ولی این کوتاه نوشته به بیان چند نکته میپردازد که دیگران به آن نپرداخته اند:

همان گونه که قرآن کریم در کلیت خود "هدی للمتقین" است و سوی دیگر آن این است که ناپرهیزگاران از هدایت قرآن بهره ای نمیبرند و ممکن است گمراه نیز بشوند هر آیه از آن نیز میتواند این ویژگی را داشته باشد و خداوند در بسیاری از آیه ها ما را برای آزمایش تقوایمان به چالش کشیده است.

این آیه یکی از مهمترین آیه هایی است که اگر شخصی ناپرهیزگار باشد ولی ظاهر دینی خود را حفظ کرده باشد، می‌تواند عملکرد نادرست خود را نسبت به همسر خود توجیه کند. اما غافل از اینکه با این آیه دارد در برابر دستگاه پر عظمت الهی آزمون پس میدهد.

نکته مورد توجّه دیگر این است که اگر در تئوری چیزی باشد از نبودنش بهتر است؛ زیرا وجود چنین آیه ای چه بسا از اختلافهای مهمی که منجر به طلاق و جدایی می‌شده، جلوگیری کرده است.

ویژگی دیگر اینگونه آیات این است که خانواده ها به راحتی و فوریت از یکدیگر جدا نشوند؛ چنانکه در غرب چنین است و در کشور خودمان هم دارد چنین می‌شود. این آیه از قرآن برای دوام خانواده ها و بقای جامعه نازل شده است؛ و نه برای ستم بر همسران!! اگر کسانی ظاهراً مسلمان باشند و مرتکب چنین خلافی نیز شده باشند، معمولا از این نکته های قرآنی آگاهی ندارند؛ بلکه از روی عصبانیت یا مستی یا دیگر فسادها چنین منکری را مرتکب شده اند که خداوند تکلیفشان را در آیه های 23 و 24 سوره نور روشن کرده است:

ان الذین یرمون المحصنات الغافلات المؤمنات لعنوافی الدنیا والاخره و لهم عذاب الیم یوم تشهد علیهم السنتهم و ایدیهم و ارجلهم بماکانوا یعملون (نور: 23 و 24)

باید با دیدی گسترده تر به موضوع نگاه کنیم. به خداوند رحیم و قرآن کریم، حتّا در دل گمان بد نبریم و آنها را متهم نکنیم. شکی نیست که در طول تاریخ، کسان بسیاری زنان خود را زده اند؛ چه پیش از نزول این آیه چه پس از آن، چه در کشورهای مسلمان و چه در همه کشورهای جهان، چه آنانی که کارشان به دادگاه کشیده شده یا نشده. چه رابطه ای است میان عمل آنان و نزول این آیه؟!

چقدر بی انصافی و ستم به قرآن و ناسپاسی نسبت به خداوند است که با اینهمه آیاتی که به دفاع از حقوق زنان و دختران آورده، آن را کتابی ضد زن و بی توجه به حقوق زن، تلقی و تبلیغ کنیم.

گمان می‌رود کسانی که این نارواها را به قرآن نسبت میدهند، از اصل و اساس هدفشان مخالفت با قرآن است؛ وگرنه اگر کسی منصف باشد همه آیات قرآن پیرامون زن و حقوق زنان را میخواند و سپس به قضاوت می‌نشیند. (در این زمینه آیاتی را که از تفسیر نور در پایان آمده است، بخوانید)

این‌گونه کسان دو دسته اند. دسته‌ای با قرآن آشنایی دارند و می‌دانند که نظر قرآن نسبت به زنان چیست؛ ولی به منظور رسیدن به اهدافی که در نظر دارند، نکته‌ای یا بخشی از یک آیه را برمی‌گیرند؛ و آن را دستاویز خود قرار می‌دهند تا قرآن را از چشم دیگران بیاندازند. البته این یاداوری، تنها به موضوع مورد بحث محدود نمی‌شود؛ بلکه دشمنان و معاندان با قرآن، در هر زمینه‌ای این‌گونه عمل ناجوانمردانه ای را مرتکب می‌شوند. دسته دوم کسانی هستند که کورکورانه هرانچه را که مخالفین قرآن بیان می‌کنند، می پذیرند.

نکته بسیار مهم این است که اگر در پس و پیش هر آیه‌ای که مورد انتقاد مخالفان قرآن قرار گرفته دقت کنید، متوجّه می‌شوید که قرآن به دفاع از زن برخاسته است. در جامعه‌ای که تولد دختربچه موجب ماتم پدر بوده؟ و یا مرد هر بلایی که می‌خواسته بر سر زنش میاورده، آیا بهتر از قرآن می‌شد این مردان متعصب جاهلی نادان را بر سر عقل آورد؟!

چرا راه دور برویم؟ مگر در طول تاریخ در همه جا، زن موجود دست دوم نبوده؟ و هنوز نیست؟ هم‌اکنون در اروپا و آمریکا یعنی مهد تمدن امروزی، بیشترین تحقیرها را نسبت به زن روا می‌دارند. منظور این نیست که این مسائل هنجار اجتماعی تلقی شده؛ بلکه منظور این است که همواره وجود داشته و دارد؛ و با وجود قوانین متقن و استوار در این‌گونه کشورها، باز هم ستم نسبت به زنان وجود دارد. (برای آگاهی در این زمینه، مقاله ای را که لینک آن در پایان آمده است، بخوانید.)

غیرممکن است کتابی آسمانی این‌گونه، و بهتر از کتابی انسانی، با خشونت علیه زنان مبارزه کرده؛ و به دفاع از حقوق آنان قیام کند.

قرآن کریم هیچ‌گاه دستور نداده که زن را بزنید؛ بلکه به مردانی که هیچ چیز سرشان نمی‌شد، و در حال حاضر نیز وجودشان در همه جوامع بشری حس می‌شود، گفته هرگاه ترس آن را داشتید که همسر شما نافرمانی کند، مشکل را با پندواندرز حل کنید؛ اگر نشد، با جداکردن رختخوابهایتان، و اگر باز هم نشد، دست آخر و در نهایت آنان را تنبیه کنید.به نظر میرسد اگر تنها همین نکته را همگان در نظر داشته باشند، هیچ‌گاه دستشان به زدن نه تنها زن بلکه هیچ بنی بشری باز نخواهدشد.

شرح آیات 127 تا 130 سوره نساء (زنان)، نقل از تفسیر نور:

وَ یَسْتَفْتُونَکَ فِی النِّساءِ قُلِ اللَّهُ یُفْتِیکُمْ فِیهِنَّ وَ ما یُتْلى‌ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ فِی یَتامَى النِّساءِ اللَّاتِی لا تُؤْتُونَهُنَّ ما کُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْکِحُوهُنَّ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الْوِلْدانِ وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْیَتامى‌ بِالْقِسْطِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِهِ عَلِیماً «127»

ودرباره‌ (ارث) زنان از تو فتوى‌ مى‌خواهند، بگو: خدا درباره آنها به شما فتوى مى‌دهد، وآیه‌هاى قرآن که بر شما تلاوت مى‌شود، درباره زنان یتیم که حقّشان را نمى‌دهید و مى‌خواهید به ازدواجشان درآورید و کودکانى که مستضعفند (به شما فتوى‌ مى‌دهد) که با یتیمان به انصاف رفتار کنید و هر کار نیکى انجام دهید، خدا از آن آگاه است.

پیام ها:

1- حقوق زن، مورد بحث و گفتگوى مسلمانان صدر اسلام بوده است. «یَسْتَفْتُونَکَ فِی النِّساءِ»

2- دفاع از حقوق زنان، کودکان و یتیمان در کنار هم، نشانه‌ى ظلم به آنان در طول تاریخ است. «النِّساءِ، یَتامَى، الْوِلْدانِ»

3- حمایت از حقوق زنان، حکم خدشه‌ناپذیر خداوند است. «قُلِ اللَّهُ یُفْتِیکُمْ»

4- تشریع حکم از جانب خداوند است و بیان بر عهده‌ى پیامبر. «قُلِ اللَّهُ یُفْتِیکُمْ»

5- سنّت‌هاى جاهلى را باید با فتواهاى صریح شکست. «قُلِ اللَّهُ یُفْتِیکُمْ»

6- به خاطر تفکّرات جاهلى، زنان را از ارث محروم نکنید. «لا تُؤْتُونَهُنَّ ما کُتِبَ لَهُنَّ»

وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَیْهِما أَنْ یُصْلِحا بَیْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً «128»

و اگر زنى از شوهرش بیم ناسازگارى یا اعراض داشته باشد بر آن دو باکى نیست که به گونه‌اى با یکدیگر صلح کنند (گرچه با چشم‌پوشى بعضى از حقوقش باشد) و صلح بهتر است، ولى بخل وتنگ‌نظرى، در نفْس‌ها حاضر شده (ومانع صلح) است، واگر نیکى کنید و تقوا ورزید، پس بدانید که همانا خداوند به آنچه مى‌کنید آگاه است.

نکته ها:

«نُشوز»، از ریشه‌ى «نشز»- زمین بلند- و معناى آن طغیان است. در آیه‌ى 34 سخن از نشوز زن بود «تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ» و اینجا کلام از نشوز وسرکشى مرد است.

«شح» در زن، نپوشیدن لباس خوب و ترک آرایش است. و در مرد، نپرداختن مهریّه و نفقه و نشان ندادن علاقه.

وَ لَنْ تَسْتَطِیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمِیلُوا کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوها کَالْمُعَلَّقَةِ وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحِیماً «129»

و هرگز نمى‌توانید (از نظر علاقه‌ى قلبى) میان همسران به عدالت رفتار کنید، هرچند کوشش فراوان کنید. پس تمایل خود را یکسره متوجّه یک طرف نسازید تا دیگرى را بلاتکلیف رها کنید. و اگر راه صلح و آشتى و تقوا پیش‌گیرید، به یقین خداوند همواره آمرزنده و مهربان است.

نکته ها:

قانون آسمانى با فطرت تضاد ندارد. انسان به همسر جوان بیشتر از همسر سالخورده علاقه دارد. و لذا فرمان عدالت تنها نسبت به رفتار با آن دو است نه علاقه‌ى قلبى. حالا که عدالت قلبى نمى‌شود عدالت در عمل بایستى باشد. در اسلام، تکلیف فوق توان وجود ندارد.

انسان قدرت بر تعدیل محبّت را ندارد ولى حداقل عدالت در برخورد، را باید داشته باشد.

وَ إِنْ یَتَفَرَّقا یُغْنِ اللَّهُ کُلًّا مِنْ سَعَتِهِ وَ کانَ اللَّهُ واسِعاً حَکِیماً «130»

و اگر آن دو از یکدیگر جدا شدند، خداوند هر یک را از کرم و وسعت خویش بى‌نیاز مى‌کند. و خداوند همواره گشایش دهنده‌ى حکیم است.

پیام ها:

1- در اسلام، براى خانواده بن‌بست نیست، اگر عفو، صلح و اجراى حدود و هشدارها کارساز نبود، طلاق وجود دارد. وَ إِنْ یَتَفَرَّقا ...

2- با پیدایش گره در زندگى، نباید مأیوس شد. بلکه مسیر را باید عوض کرد. وَ إِنْ یَتَفَرَّقا یُغْنِ اللَّهُ‌ ...

3- گام اوّل، اصلاح و تقوا است. (آیه‌ى قبل)، گام آخر، جدایى و طلاق است. «وَ إِنْ یَتَفَرَّقا»

4- طلاق و جدایى همه جا بد نیست، گاهى راهگشاست. زیرا چه بسا اختلافات خانوادگى به خودکشى وروابط نامشروع بیانجامد. طلاق امیدِ تشکیل زندگى مجدّد را نوید مى‌دهد. «یُغْنِ اللَّهُ کُلًّا مِنْ سَعَتِهِ»

5- خداوند، ضامن گره گشایى است. «یُغْنِ اللَّهُ کُلًّا مِنْ سَعَتِهِ»

6- راه توسعه‌ زندگى براى هرکس به گونه‌اى است. گاهى با ازدواج‌ «إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ»


لینک خشونت علیه زنان در فرانسه و آمریکا: https://ensani.ir/fa/article/91132


نگارش اول: 22 مرداد 1391

نگارش دوم: شهریور 1403

احمد شمّاع زاده