هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

بنی اسرائیل، قوم برگزیده و برتر خداوند

بنی اسرائیل، قوم برگزیده و برتر خداوند

احمد شمّاع زاده


ولقد اخترناهم علی علمٍ علی العالمین (32 دخان)

طبق این آیه، قرآن کریم بنی اسرائیل را قوم برگزیده خداوند می‌داند و می‌فرماید:

و به درستی برگزیدیم آنان (بنی اسرائیل) را بر پایه‌ای علمی، بر جهانیان.

و برای تضمین آیه، تا کسی در آن شک نکند و بر آن ان قلت نگذارد، آیه 16 سوره جاثیه را محکم و مستدل نازل کرده است. گفتنی است سوره جاثیه درست پس از سوره دخان واقع شده است:

ولقد آتینا بنی اسرائیل الکتاب و الحکم و النّبوّة و رزقناهم من الطیّبات و فضّلناهم علی العالمین

ترجمه: و به درستی که به بنی اسرائیل، کتاب و حکمت و نبوت عطاکردیم و از پاکیها بهره آنان ساختیم و آنان را بر جهانیان برتری دادیم.

ولی دایه های دلسوزتر از مادر قرآن، این چیزها سرشان نمی‌شود؛ و مانند عزیز جعفری در زمانی که فرمانده کل سپاه بود، در پاسخ به پرسش اعتراض گونه خبرنگاری درباره دخالت سپاه در امور سیاسی، که مگر امام نگفت سپاه در سیاست دخالت نکند، گفت: امام گفت ولی ما کار خودمان را می‌کنیم. این‌ دایه های دلسوزتر از مادر نیز، کار خودشان را می‌کنند و کاری به درستی و نادرستی کارشان و فرمانبرداری از خدا و قرآن ندارند. اگر جز این بود که اکنون ایران گلستان بود. ببینید:

تفسیر نور محسن قرائتی: با توجّه به اینکه خداوند در آیه‌اى دیگر، بهترین امّت‌ها را مسلمانان معرّفى کرده است، «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ»، بنابراین مراد از برترى داشتن یهودیان بر جهانیان در این آیات، برترى بر مردم زمان خودشان است که به خاطر پیروى از کتاب خدا به آن دست یافتند.


آقای قرائتی یا از روی بیسوادی و یا به منظور ضدیت با قوم یهود، آیه کنتم خیر امةٍ را که درباره امتهاست و نه اقوام، در اینجا نقل کرده است. امّت یعنی پیروان یک دین و آیین؛ ولی قومیت یک موضوع نژادی و ژنتیک است. خداوند با خیر امة خواندن مسلمانان گفته است که امت محمد (ص) بهترین امت است؛ زیرا که از پیامبر خود به خوبی پیروی کردند؛ ولی چنانکه در قرآن بسیار آمده است، پیروان حضرت موسی از وی به خوبی پیروی نکردند تا امت خوبی برای او باشند؛ بلکه به دلیل نافرمانی از خدا و رسول خود، با مشکلات عدیده، از جمله نزول بلاهای آسمانی و چهل سال آوارگی رو به رو شدند.

نکته دوم در تفسیر نادرست آقای قرائتی این است که می‌نویسد: «برترى بر مردم زمان خودشان است که به خاطر پیروى از کتاب خدا به آن دست یافتند».

اولاً قوم حضرت موسی از کتاب خدا پیروی نکردند.

دوم اینکه اگر هم پیروی می‌کردند، امت خوبی بودند؛ ولی قوم برتری نبودند.


گذشته از آیه بالا، دلیل دیگری که ژنتیک بودن برتری قوم بنی اسرائیل را ثابت می‌کند، آیات ۲۸ تا ۳۰ سوره ذاریات است. قرآن کریم در این آیات، تأکید می‌کند که این برتری به خواست خداوند و از پیش از تولد حضرت اسحاق که جد بزرگ یهودیان است، برنامه‌ریزی* شده است:


فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً قَالُواْ لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلاَمٍ عَلِیمٍ ‏فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِى صَرَّةٍ فَصَکَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِیمٌ ‏قَالُواْ کَذَلِکِ قَالَ رَبُّکِ إِنَّهُ هُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ

ترجمه: پس ابراهیم از (غذا نخوردن) مهمانان در درون خود احساس ترس کرد، آنان به او گفتند: نترس (ما فرشتگان الهى هستیم) وآنگاه او را به پسری بسیار دانا بشارت دادند. پس همسر ابراهیم (با شنیدن این خبر) فریادکنان پیش آمد و به صورت خود زد و گفت پیرزنى نازا؟!!! (آنان گفتند:)

پروردگار تو این‏ گونه گفته والبتّه او بسیار حکمتدان و بسیار داناست.

به همین دلیل ژنتیک بودن است که قوم یهود، خالص مانده و تنها قومی است که با دیگر اقوام ازدواج نمی‌کنند، بلکه ازدواجهایشان همواره درون قومی بوده است.


نکته‌ای مهم: یهودی به کسی گویند که دین یهود دارد و پیرو کتاب تورات است؛ ولی همه یهودیان از نوادگان اسرائیل یا بنی اسرائیل نیستند و رابطه ژنتیک با یهودیان اصیل ندارند؛ زیرا در طول تاریخ، کسانی از مناطق مختلف جهان به دین یهود درآمده اند و یهودی محسوب می‌شوند. بنابراین، آنانکه بعدها به دین یهود درآمده اند و از قوم بنی اسرائیل نیستند؛ و بر جهانیان برتری ندارند.

***

برگردیم به موضوع مقطعی بودن یا نبودن برتری قوم یهود یا بنی اسرائیل که برخی تفسیرها به آن دامن زده‌اند و در ترجمه‌ها خودنمایی میکند:

این موضوع در ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای به گونه زیر است:

و آنها را در آن دور بر عالمیان به علم و دانش (کتاب آسمانی تورات) برگزیدیم.


بدین ترتیب معلوم می‌شود که همه ترجمه و تفسیرها از یک تفسیر کهن گرفته شده اند. تاکنون شواهد بسیاری نشان داده اند که بیشتر تفسیرها مبتنی بر تدبّر نیستند، بلکه تقلیدی از یک مفسّر مشهور چند صد سال پیش از خود هستند. اگر بر مبنای تدبر بودند، آن‌گونه تفسیر می‌کردند که نگارنده با کنار هم قراردادن آیات مربوط یه یک موضوع، در پی درک منظور خداوند از نزول این آیات است:

در این ترجمه، ‹در آن دور› که منظور ‹در آن دوران و مقطع زمانی› است، بر کلام خداوند افزوده شده، و عبارت علی علم نادرست ترجمه شده. زیرا معنای این عبارت که در آیات دیگری از قرآن نیز آمده، به معنی ‹آگاهانه، بر پایه‌ای علمی، و نه بی حساب و کتاب› است؛ و اینکه این موضوع را به تورات نسبت داده، سخنی بیربط است.

در پایان سه آیه بالا آمد که: «خداوندی که حکیم العلیم (بسیار حکمتدان بسیار دانا) است، این‌گونه خواسته و خواهد شد» که شد. پس این علی علم به آن حکیم العلیم برمی‌گردد.


خداوند در آیات دیگری نیز برگزیدگی و برتری بخشیدن بنی اسرائیل بر جهانیان را بدون تعیین مقطع زمانی، یاداورشده است؛ از آن جمله آیات 47 و122 سورة بقره که هردو آیه یکسانند:

یا بنی اسرائیل اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم و انّی فضّلتکم علی العالمین

و در آیه 140 سوره اعراف، حضرت موسی در پاسخ به درخواست نامعقول قومش به آنان می‌گوید: و هو فضّلکم علی العالمین (و او شما را بر جهانیان برتری بخشید).

در هیچیک از این آیات، برتری قوم موسی مقطعی نیست. بنابراین تعیین مقطع زمانی برای موردی که اگر خواست خداوند می بود، خود تعیین میکرد، دستکاری در کلام خداوند، و تحریف آن است؛ چنانکه فرموده: یحرفون الکلم عن مواضعه›.

***

* برای آگاهی کسانی که از تاریخ انبیاء آگاهی کمتری دارند:

حضرت ابراهیم، به دلیل نازایی همسرش سارا، با کنیز خود، به نام هاجر ازدواج کرد. از هاجر فرزندی به دنیا آمد که نام او را اسماعیل (Samuel) گذاشتند، که در جوانی طبق آیات قرآن، در ساخت کعبه پدر را یاری رساند تا خانه سمبلیک خدا را به اتمام برساند.

شهرت حضرت اسماعیل از آن روست که فرمان خداوند در رؤیا به حضرت ابراهیم رسید که گفت فرزند (جوان، رشید، و خوش قدوبالای) خود را برای من قربانی کن! و حضرت ابراهیم پذیرفت؛ ولی به هنگام قراردادن تیغ بر گلوی اسماعیل، خداوند گوسفندی را فروفرستاد تا آن را قربانی کند. بدین دلیل لقب حضرت اسماعیل، ذبیح الله است.

طبق آیاتی که در بالا آمد، خداوند بر اساس حکمت و دانش خود، در سرانه پیری به سارا فرزندی داد که نام او را اسحاق (Isaac) گذاشتند. اسحاق، برادر کوچک اسماعیل نیز به پیامبری برگزیده شد. فرزند اسحاق، یعقوب (اسرائیل) نام دارد. یعقوب نیز به پیامبری برگزیده شد و از آن جهت که دوازده فرزند داشت، نامش هنوز هم از شهرت جهانی برخوردار است. یهودیان اصیل (و نه آنانکه بعدها به دین یهود درآمده اند و از قوم بنی اسرائیل نیستند.)، نوادگان دوازده فرزند اسرائیل هستند، و به همین دلیل به بنی اسرائیل شهرت یافته اند.

اصل و نسب پیامبر اسلام به حضرت اسماعیل میرسد که خداوند او را نیز به پیامبری برگزید؛ و بدین دلیل مسلمانان حضرت اسماعیل را بیش از حضرت اسحاق دوست می‌دارند؛ و یهودیان حضرت اسحق را بیشتر دوست می‌دارند که نیای بنی اسرائیل است.

پایان نگارش: 21 فروردین 1400

نگارش و ویرایش دوم: شهریور 1403

احمد شمّاع زاده