وحی، پیام رادیویی و نه صوتی
وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ ۖ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا (جن: 8 و 9)
ترجمه: و ما آسمان را لمس کردیم و آن را پر از شهابسنگها و نگهبانانی نیرومند یافتیم؛ و پیش از این، در ایستگاههایی از آسمان، به شنود مینشستیم. پس اکنون هرکس به شنود بنشیند، بیابد شهابسنگی را که در کمین اوست.
روشنگری:
در ترجمه این آیه، واژه لمسنا به معنی لمس کردیم، مشکلی برای مترجمین قرآن شده و هرکس یه بگونه ای آن را ترجمه کرده که هیچیک به معنایی که خداوند قصد تفهیم آن را داشته است، دست نیافته؛ و تنها آقای فولادوند کمی به موضوع نزدیک شده و ترجمه کردهاند دست یافتیم.
برخی مفاهیم قرآنی قابل ترجمه نیستند و تنها باید آنها را درک و فهم کنیم؛ و سپس فهم خود را در ترجمه بیاوریم. به همین دلیل نگارنده معتقد است که قرآن ترجمه پذیر نیست و در این زمینه مقالهای نگاشته است: اصل ترجمه ناپذیری قرآن: https://www.academia.edu/86590095
***
این آیه، سخنی است از سوی یکی از جنّیان؛ و در تفسیر آن آمده است که جنها پیش از نزول قرآن، در جایگاههایی از آسمان به گوش مینشستند و به استراق سمع می پرداختند.
بدین معنا که آنان توانایی آن را داشتهاند تا در ایستگاه ها و سفینه های فضائی خود بنشینند و شنود کنند؛ و در مبادله پیامهای کیهانی شریک شوند و آنها را به سود خود مصادره کنند؛ ولی با نزول قرآن از این کار عملاً منع شده اند و دیگر توانایی خود را در این زمینه از دست دادهاند؛ تا از دریافت و یا اخلال در پروسه وحی میان جبرئیل و رسول خدا ناتوان شوند.
از این موضوع نتیجه میگیریم که وحی پیام رادیویی بوده؛ و نه صوتی. یعنی آنچه تاکنون تصور میشده که خداوند جبرئیل را به آسمان دنیا میفرستاده تا وحی را بر سینه رسول خدا فروفرستد، نادرست بوده؛ بلکه او تنها وظیفه داشته از جایگاه خود در جهان فرشتگان (= جهان نور و نیرو یا عالم ملکوت)، پیامهای الهی را به صورت امواج رادیویی درآورد و برای گیرنده خود در زمین که رسول اکرم باشد، بفرستد؛ و رسول اکرم به گیرنده ای تبدیل شود که توانایی شبیه سازی (Silmulation) داشته باشد؛ تا بتواند امواج دریافتی را به الفاظ و واژگان دراورد.
دلیل تغییر حالات روانی و جسمی حضرت رسول اکرم به هنگام دریافت وحی نیز همین موضوع بوده که امواج دریافتی را پس از شبیه سازی بر زبان خویش جاری میساخته، و نویسندگان وحی آن الفاظ و واژگان را مکتوب میکردهاند.
پس پروسه وحی (پیام رسانی و رسالت) سه عامل داشته است:
یک: تعیین و تأمین کننده محتوای پیام (خداوند)
دو: فرستنده پیام (جبرئیل)
سه: گیرنده پیام (حضرت رسول اکرم)
گفتنی است با توجّه به آیات مختلف قرآن کریم، تنها قرآن است که بدین صورت نازل شده و دیگر کتابهای آسمانی که شمارشان اندک است، به صورت الواح بودهاند، همچون تورات که در کوه طور به دست حضرت موسی داده شد، و کتاب یحیی زکریا، به جز عهد جدید و مزامیر داوود.
بنابراین، وحی و نیز گفت و گوی خداوند با زمین و آسمان و برخی پیامبرانش همچون حضرات ابراهیم و موسی، هیچگاه زبانی نبوده، بلکه همواره موجی رادیویی بوده و این آفریدگان بودهاند که امواج رادیویی ارسالی را با توجه به ویژگیهای امواج رادیویی، مستقیماً دریافت میکردهاند.
بدین ترتیب آشکار شد که فرمان خداوند به زمین و آسمان نیز موج رادیویی بوده و نه صوتی که شنیده شود. برای نمونه آیه یازده سوره فصلّت که مکالمه خداوند با آسمان و زمین است؛ و همواره برای فهم همگان و بویژه جوانان مبهم بود، با این وصف از مکالمه خداوند با آفریدگانش، قابل درک میشود: ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ
ترجمه: سپس به آسمان پرداخت در حالى که گازی شکل بود، پس به آن و به زمین گفت: با رغبت یا کراهت فراهم آیید (و شکل بگیرید) آن دو گفتند: «فرمانبردارانه آمدیم» (و شکل گرفتیم).
روشنگری پیرامون تفاوت میان امواج رادیویی و صوتی:
تفاوت اصلی میان امواج رادیویی و امواج صوتی، این است که امواج رادیویی، امواجی الکترومگنتیک هستند؛ و برای حرکت به وسیلهای نیاز ندارند؛ ولی امواج صوتی، امواجی مکانیکی هستند که از یک رسانا مانند هوا، آب و زمین منتقل میشوند. (نقل از مقاله رسانههای ارتباطی در جهان پس از مرگ)
رسانههای ارتباطی در جهان پس از مرگ: https://www.academia.edu/120869987
خرداد 1403
احمد شمّاع زاده