هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

چگونگی تقدّم نماز بر افطار در شیعه و سنّی

چگونگی تقدّم نماز بر افطار در شیعه و سنّی


احمد شمّاع زاده


در نوجوانی در شهر عرب نشین ما یعنی خرّمشهر، به دلیل نزدیکی به عراق و تأثیرپذیری شیعیان عراق از اهل تسنن در مورد نماز و روزه، امام جماعت مسجد جامع خرمشهر که مانند همه امامان جمعه خرمشهر و احتمالاً اهواز درس خوانده نجف اشرف بود، موقع افطار در مسجد آماده بود تا نماز بخواند. نماز را هم سریع میخواند تا به روزه داران ستم نشود. ولی طبق آیه‌ای که نمیدانم در کجا و کی نازل شده، نماز مغرب و عشاء را در این حالت اضطراری نیز با هم میخواند. پس از نماز مغرب و عشای استعجالی! مردم به خانه خود برمیگشتند و روزه میگشودند.


در شهر تهران این‌گونه نبوده و نیست. البته نبودنش را خدا داند؛ ولی نیستش را به خوبی میدانم. تهرانیها و امامان جماعتشان که معمولاً درس خوانده قم هستند، نماز مغرب و عشاء را دو ساعت پس از افطار برگزار میکنند. دلیلش هم زبان حالشان است که اول وجود، بعداً سجود! و یا به قول دیگری اول نماز بعد از غذا و باید حسابی بخورند و بنوشند و پس از سنگین شدن زبان حالشان این است که «دیگه کی حالشو داره نماز بخونه»؟... پس از دو ساعت، کمی از سنگینی اطعمه و اشربه! کم شده و میتوانند به نماز بایستند!


در تهران و احتمالاً در دیگر شهرهای ایران، (از آذریها اطلاعی ندارم.) در خانه و معمولاً هنگامی که مهمان دارند یا به مهمانی رفته اند، یک وعده مفصّل پیش غذا (که در سنت ایرانیها نبوده، بلکه یک رسم اروپایی است.) شامل نان و پنیر و گردو و سبزی خرما و حلوا و آش رشته و زولبیا و بامیه و... به عنوان شکستن یا گشودن روزه (افطار) میخورند؛ و چند آروغ دونبش هم روش میزنند و بعد یکی یکی و سلّانه سلّانه، نماز مغرب و عشاء را یکجا میخوانند و پس از مثلاً یک ساعت شام میخورند!

***

در مساجد اهل تسنن، به هنگام غروب آفتاب، اول روزه بازمیکنند (افطار) با چیزهایی مثل خرما، شیر، وآبمیوه، به مدت هفت هشت دقیقه. بعد به نماز جماعت مغرب میایستند. پس از نماز مغرب، روزه داران بر سر سفره هایی که پهن و آماده شده، مینشینند و پذیرایی میشوند.

من از داخل خانه های اهل تسنن اطلاعی ندارم؛ ولی از نوجوانی به طور خودجوش، به همان شیوه عقلانی اهل تسنن عمل کرده ام؛ یعنی آماده نماز میشدم؛ ولی اول با یک فنجان شیر و چند دانه خرما افطارمیکردم و به نماز مغرب میایستادم (تنها مغرب) و بعد به غذاخوردن ادامه میدادم.

*****

روزی در یکی از سفارتخانه های ایران در اروپا، امام جماعت مسجد آن شهر را که معمولاً از اهل تسنن هستند، دعوت کرده بودند. موقع نماز و افطار به وقت شیعیان، یعنی حدود بیست دقیقه پس از غروب آفتاب شد و نماز را برپاداشتند. نماز مغرب که تمام شد، سفیر به من گفت «تو که عربی میدونی بهش بگو نماز عشاء رو هم بخون لطفاً» (با اینکه او میدانست همه گرسنه‌اند ولی به فکر نماز عشایی بود که باید به وقتش خوانده شود!!) من به امام جماعت گفتم؛ و او پرسید: دخلت الوقت؟ (آیا وقت نماز عشا فرارسیده؟!) و منظورش این بود که هنوز که وقت نماز عشا نشده من چگونه نماز پیش از وقت بخوانم؟!!

سخن او را منتقل کردم و آن شب هرکس نماز عشاء را در خانه خود خواند، در حالی که شبهای دیگر در همانجا دو نماز مغرب و عشا را به جماعت میخواندند و مردم را گرسنگی میدادند و بعد افطار میکردند!!

آن زمان که من هم مانند شیعیان سنتی و نه شیعیان پیرو ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین (شرحش را در بررسی اختلافهای نماز شیعی و سنی آورده ام.) نماز و روزه را پس از بیست دقیقه از غروب آفتاب میخواندم، و برای اولین بار به مسجد اهل تسنن رفته بودم، چقدر بر من گران آمد و سخت گذشت تا آسمان تاریک شود تا بتوانم همزمان با دیگر مسلمانان افطار کنم و از تکرار تعارف آن‌ها کمتر شرمنده شوم.

آخر دی ماه نودونه- احمد شمّاع زاده