هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

چشم‌ها را باید شست، جور دیگری باید دید قرآن را

الله

به نام "او"

چشم‌ها را باید شست

جور دیگری باید دید قرآن را


پیشگفتار

شناخت هر چیز با سه‌گانه زیر که مکمل یکدیکرند ممکن می‌گردد:


1 شناخت ماهوی(چیستی از راه کشف و مکاشفه)

2. شناخت کیفی(چگونگی از راه پی‌بردن به ویژگی‌ها و محتوی)

3. شناخت ظاهری(از راه حواس پنجگانه)


شناخت ماهیت اشیاء چیزی نیست که همواره ممکن گردد. شناخت ظاهر ممکن و زودیاب است ولی اساسی نیست. بنابراین مهمترین بخش از سگانه بالا همانا شناخت کیفی و پی‌بردن به صفت‌ها- تاثیرها- و به گونه‌ای کلی‌تر- ویژگی‌ها- کارامدی‌ها و ناکارامدی‌هاست.


چون قرآن کریم موجودی بی‌نظیر است شناخت آن به مراتب دیریاب‌تر است و در چارچوب این سه‌گانه باید گفت:

  1. شناخت ماهیت آن تنها از راه "انوار خدایی" ممکن می‌گردد که خود قرآن بی‌واسطه‌ترین نور خداوند است.

  2. شناخت شکل ظاهری قرآن و اجزاء آن که در فهم همگان باشد خوب است ولی به‌تنهایی کارساز نیست بلکه مکمل است و بدون آن نیز شناخت قرآن کامل نیست.

  3. می‌ماند شناخت کیفیت قرآن از راه پی‌بردن به محتوای آن که آنهم تنها از طریق تدبرکردن در آن ممکن می‌گردد چنانکه خود می‌فرماید: افلایتدبرون‌القرآن؟ یعنی تدبر کنید قرآن را.



الف - چیستی قرآن از زبان انوار حق:


  1. قرآن از فرقان سخن می‌گوید:


از قرآن پرسیدم چیستی و کیستی؟


گفت:

از سوی حکیم آگاهم                 من لدن حکیم خبیر(هود: 1)

وحی و سخن حکیم دانایم         من لدن حکیم علیم(نمل: 6) ان هو الاّ وحی یوحی(نجم: 4)

ذکری برای جهانیانم                 ذکر للعالمین(قلم: 52، ص: 82، تکویر: 27)

نور هدایتی برای متّقینم             هدی للمتقین(بقره: 2)

سند نبوت خاتم انبیائم                لایأتون بمثله(اسراء: 88)

جلوه‌ای از نور حقّم لوانزلناهذاالاقرآن‌علی‌جبل‌لرأیته خاشعاًمتصدعاًمن خشیه‌الله (حشر:21)

و از باطل به‌دورم          لایأتیه‌الباطل من بین یدیه ولا من خلفه(حم سجده: 42)

بل ممیّز باطل و حقّم                تبارک‌الذی انزل‌الفرقان علی عبده(فرقان: 1)

و جز پاکان روزگار، مس‌نکنند مرا و درنیابند

ولایمسّه الاّالمطهرون(واقعه: 79)



2. "منزل وحی" (قلب محمد) از "وحی منزل" سخن می‌گوید:

هنگامی که انواع بلاها و شداید روزگار مانند پاره‌های شب تاریک شما را فروپوشید پس بر شماست که به قرآن متوسل شوید.

چه آن شفاعت‌کننده‌ای است که شفاعتش پذیرفته شده و خبرگزاری است که خبرش تصدیق شده. کسی که آن را پیش رو قراردهد به سوی بهشتش می‌کشاند و کسی که آن را پشت سر گذارد به سوی آتشش می‌برد. رهبری است که به گزیده‌ترین راه رهبری می‌کند و کتابی است که دارای تفصیل و تبیین و تحصیل است. فصل میان حق و باطل است و هزل و بی‌هوده نیست. ظاهر و باطن دارد. ظاهرش حکمت و باطنش دانش است. ظاهرش دلربا و باطنش ژرف است. ریشه‌های عمیق دارد و ریشه‌های عمیق آن را ریشه‌هایی است. عجائب آن به شمار نمی‌آید و غرائب آن کهنه نگردد. دارای چراغ‌های هدایت و نورهای راهنمای حکمت و دلیل معرفت است. (1)

قرآن هدایتی است که از گمراهی و بیان روشنی است که از کوره‌راهی میرهاند. موجب رهایی از لغزش است. نوری است که از تاریکی و پرتوی است که از پیش‌آمدها نجات می‌بخشد. دستگیره‌ای است که از هلاکت و رشدی است که از حیرت‌زدگی و بیانی است که از فتنه‌ها بیرون می‌برد. رساننده‌ای از دنیا به سوی آخرت است. کمال دین شما در آن است. و احدی از قرآن سرنپیچد مگر آنکه سوی آتش بپیچد.

قرآن را نیکو فراگیرید که نبکوترین حدیث است. در آن تفکر و بررسی کنید که بهار دلهاست و به نور آن بهبودی جویید که بهبوددهنده درون سینه‌هاست و آن را نیکو تلاوت کنید که گواراترین و شیرین‌ترین داستانهاست... (2)

3. قرآن "مجسم" (علی) از قرآن مدون سخن می‌گوید:

بدان که این قرآن نصیحت‌کننده‌ای است که خیانت نمی‌کند و راهنمایی است که به گمراهی نمی‌افکند. گوینده‌ای است که دروغ نمی‌گوید و هیچکس به آن همنشینی نمی‌کند مگر آنکه با افزایشی در هدایت و کاهش در نابینایی و ضلالت... پس شفای دردهایتان را از آن بخواهید و در گرفتاری‌ها از آن یاری جویید. ... آنچه دوست دارید بواسطه قرآن از خدا بخواهید و با دوستی آن به خدا توجه کنید... آراء و افکارتان را در برابر قرآن متهم سازید و امیال و هوس‌ها‌یتان را در باره آن مغشوش و نادرست انگارید. (3)

قرآن امرکننده و بازدارنده و ساکت و گویاست. حجت خداوند بر خلق است. خداوند در برابر آن از شما پیمان محکمی گرفته و نفوس شما را در گرو آن قرارداده و به وسیله آن نور خود را تمام و آیینش را کمال بخشید. خداوند هنگامی پیامبر خود را قبض روح کرد که خلق را از احکام هدایت‌بخش آن سرشار ساخت. (4)

4. "محو خدا"(امام سجاد) از "وحی خدا" سخن می‌گوید:

... همان کتابی که آن را به صورت نوری نازل کردی و آن را بر هر کتابی که نازل کرده‌ای گواه قراردادی و آن را برهر گفته‌ای که بیان کرده‌ای فضیلت بخشیدی و تمیزدهنده‌ای که به وسیله آن حلال و حرامت را از هم جدا ساختی و پدیده‌ای که به وسیله آن احکامت را تشریع کردی و نوشته‌ای که آن را برای بندگانت تشریح کردی. و وحیی که آن را بر نبی خود محمد که درود تو بر او باد نازل کردی و آن را نوری قراردادی تا ما با پیروی از آن در تاریکی‌های نادانی و گمراهی راه یابیم و شفادهنده‌ دردهای کسی است که برای فهمیدن توأم با تصدیق آن، خاموش گشته و گوش فراداده. و معیار سنجش قسطی که زبانش از حق و راستی برنمی‌گردد. و نور هدایتی که حجتش در برابر گواهان به خاموشی نمی گراید. و علامت سخایی که هر کس قصد آن کند و به راه آن رود گمراه نمی‌شود. و هر کس به ریسمان عصمتش دراوریزد از مهلکه برهد. خداوندا! تو آن را بر پیامبرت محمد(ص) به طور اجمال نازل کردی و علم عجائب آن را به طور کامل به او الهام بخشیدی و ما را با تفسیر و توضیح وارث علم آن قراردادی و بر کسی که علم آن را نمی‌داند فضیلت بخشیدی و ما را بر کسی که طاقت حمل آن را نداشت قوی ساخته و برتری بخشیدی.(5)



نقش قرآن چونکه بر عالم نشست نقشه‌های پاپ و کاهن را شکست

فاش گویم آنچه در دل مضمر است این کتابی نیست چیزی دیگر است

چونکه در جان رفت جان دیگر شود جان چو دیگر شد جهان دیگر شود

با مسلمان گفت جان برکف بنه هرچه از حاجت فزون داری بنه

اقبال لاهوری



ب- شناخت قرآن با شناخت محتوی و مطالب(داده‌ها) آن(6)


قرآن مجید متضمّن کلّیّات برنامه زندگی بشر و مشتمل بر سه اصل کلی است که ارکان بنای رفیع اسلام را تشکیل می‌دهند:

  1. اصول عقاید که نوعی از آن اصول سه گانه دین است: توحید- نبوت – معاد. و عقایدی که از آنها ناشی می‌شود مانند لوح و قلم- قضا و قدر- ملائکه و عرش و کرسی و آفرینش آسمان و زمین و نظائر آنها.

  2. اخلاق پسندیده یعنی آنچه در وصول انسان به سعادت و کمال انسانی مؤثر است.

  3. احکام شرعیه و قوانین علمی که قرآن کریم کلیات آنها را بیان فرموده و تفاصیل و جزئیات آنها را به بیان پیغمبر اکرم(ص) واگذار نموده است و ایشان نیز به موجب حدیث ثقلین که همه فرق اسلامی به نحو تواتر نقل نموده‌ند بیان اهل بیت خود را قائم مقام و جایگزین بیان خود قرارداده است.

روشنگری: دقت شود تا برخی از این شرح بد بهره برداری نکنند که نباید غیرمعصوم در قرآن تدبر کند بلکه این بیان و تبیین تنها به احکام شرعیه مربوط است و خطاب قرآن برای تدبر در آن همه مردم را دربرمی‌گیرد. به این گفتار توجه کنید:

ظهور یک معنای ساده و ابتدائی از یک آیه و ظهور معنای وسیعتری به دنبال آن- و همچنین ظهور و پیدایش معنایی در زیر معنایی در سراسر قرآن مجید جاری است که با تدبر در این معانی معنای حدیث معروف پیامبر اکرم(ص) روشن می‌گردد: ان للقرآن ظهرا و بطنا و لبطنه بطنا الی سبعه ابطن(7) در این زمینه می‌توانید به مقاله "آفت‌های کارامدی قرآن کریم" بازگشت کنید.


جهت سهولت کار پژوهشگران مطالب قرآن به سی و دو بخش تقسم شده که در هر بخش تقسیم‌هایی نیز وجوددارد که به اختصار رئوس مطالب هر بخش را بیان می‌کنیم تا به محتوای مطالب قرآنی آگاه شده و با عمل به دستورهای این کتاب کریم ببشتر از آن قدردانی کنیم.

  1. کالاها- رنگها- پوشیدنی‌ها (72 مورد)

  2. مسائل و موضوع‌های اجتماعی (32 مورد): از جمله کاروکوشش- آشتی و سازش- مشاوره و مشورت- توانگری و زیاده‌روی در عیش و نوش- آرایش و پیرایش- همسایگان- یتیمان- گفتار نیک- تعاون و همیاری- وظیفه و تکلیف- دوستی.

  3. احکام و حدود (40 مورد)

  4. اخلاق پسندیده (46مورد) از جمله: امر به معروف و نهی از منکر- برادری- ادب و شرم- میانه‌روی- امانتداری- انفاق- ایثار- گشاده‌رویی- راضی بودن به رضای خدا- سپردن کارها به خدا- تقوی- فروتنی- توکل- رفتار نیک- دورکردن بدی به نیکی- ذکر نعمت‌های الهی.

  5. اخلاق نکوهیده (53 مورد)

  6. اسماء افراد و اشخاص یا اعلام قرآن (132مورد)

  7. باری‌تعالی (43 مورد)

  8. مثل‌ها- شامل: امثال سائره (245 مورد) تمثیل‌ها (57 مورد)

  9. امت‌ها و فرقه‌ها (20 مورد)

  10. پیامبران و پیامبری

الف - قرآن کریم بیست و پنج پیامبر را به نام یاداور شده بدین شرح: آدم- ابراهیم- ادریس- اسحق- اسماعیل- الیاس- ایوب- داوود- ذوالکفل – ذکریا - سلیمان- شعیب- صالح- عزیز- عیسی- لوط- موسی- نوح- هارون- هود- یحیی- الیسع- یعقوب(اسرائیل)- یوسف- یونس-

ب - محمد رسول‌الله از جمله: اثبات رسالت و وحی به او- اخلاق و صفاتش- رفتار مؤمنان با او- اهل کتاب او را می‌شناسند- پاره‌ای از کارها و ویژگی‌هایش- مباهله-

ج- پیامبری از جمله: فرستادن پیامبران برای حکم کردن میان مردم- برتری برخی پیامبران- دشمن پیامبران- بر پیامبران جز ابلاغ پیام وظیفه‌ای نیست.

  1. انسان (16مورد) از جمله: آزمایش- خانواده- حالت‌ها و نشانه های انسانی- اندام‌های انسان- شرف و پستی انسانی- آفرینش انسان

  2. ایمان (19مورد)

  3. بنی اسرائیل(15مورد)

  4. تاریخ و سرگذشت‌ها(76مورد)

  5. جنگ و جهاد و هجرت(17مورد)

  6. حیوانات و گیاهان: الف- چهارپایان(88مورد) ب- گیاهان یا رستنی‌ها(50مورد)

  7. دین(14مورد)

  8. آسمان و کیهان: زمین- دریاها- تقویم یا گاه‌شماری و نجوم- کوه‌ها- آسمان‌ها و زمین را در شش دوره آفرید- آسمان‌ها و زمین را به حق آفرید- زمین‌لرزه- ابرها- آسمانها- آسمان‌ها و زمین‌ها هفت‌اند. صاعقه آسمانی- هیئت و نجوم- ستارگان- کاستن از زمین از اطرافش- وراثت زمین- زور در نزد خدا.

  9. شرک (12مورد)

  10. شیطان و جن (8مورد)

  11. عبادت(19مورد)

  12. عقاید(21مورد). بهشت- آیه‌های بسیار زیادی را دربرمی‌گیرد از جمله: نامهای بهشت- بهشتی‌ها- وصف بهشت‌ها- پهنای بهشت

دوزخ- آیه‌های بسیاری را دربرمی‌گیرد از جمله: دوزخیان- صفت‌ها و نام‌های دوزخ- وصف دوزخ

  1. دانش(14مورد)

  2. کتاب‌های آسمانی

الف- قرآن کریم: نام‌ها و نشانه‌ها- سوگندهای آن- تأویل و تحریف آن- تغییر در احکامش- تکرار در قرآن به انواع مختلف- تلاوت قرآن و استعاذه به آن- دلایل قرآن- حقیقت قرآن- تصدیق آن نسبت به کتاب‌های پیش از خود- سجده‌های تلاوت قرآن- شعر و قرآن- فواتح صور(حروف یا واژه‌های اول سوره‌ها) قرآن فراموش شده- شب قدر- محکمات و متشابهات- واژه‌های غیرعربی در قرآن- نسخ- ناسخ- منسوخ- وصف قرآن و وجوب ایمان به آن.

ب- سایر کتب مقدس: کتاب- انجیل- تورات- زبور و زبر- صحف ابراهیم- صحف موسی.

25. کفر- ارتداد- نفاق (35مورد)

26. مبهمات قرآن و مواردی که در قرآن به آن اشاره‌شده ولی نامی برده‌نشده.

27. محرمات (28مورد)

28. خطاب‌ها و مخاطب‌ها(چهل مورد)

29. فرشتگان

30. نصاری یا مسیحیان

31. نظام اجتماعی

32. روز رستاخیز


ج- شناخت قرآن با شناخت ویژگی‌های ظاهری آن


پس از شناخت قرآن از نظر ماهیت و محتوی به شناخت آن از راه شکل ظاهرش می‌پردازیم. شکل ظاهر به تنهایی شناخت درستی از قرآن به ما نمی‌دهد بلکه می‌تواند وسیله‌ای برای شناخت بیشتر قرآن باشد. هنگامی که می‌بینیم چه کوشش‌ها و زحمت‌هایی برای حفظ شکل ظاهر قرآن کشیده ‌شده و حتی روی حروف و صداهایش بحث شده و دقیقا به حساب آمده بیشتر متوجه عمق آن می‌شویم.


نام‌ها و عنوان‌های قرآن(8)

قرآن کریم با نام‌ها و عنوان‌های زیادی مشهور است که از این نام‌ها در خود قرآن نیز یادشده است. میان این نام‌ها چند نام از شهرت بیشتری برخوردارند که مورد اتفاق دانشمندان علوم قرآنی است بدین قرار: 1. قرآن(58مورد) 2. فرقان(7مورد) 3- کتاب(25مورد) 4. ذکر 5. تنزیل


قرآن کریم از سوره‌هایی و سوره‌ها از آیه‌هایی شکل گرفته‌اند. پس برای شناخت شکل ظاهری قرآن باید بدانیم سوره و آیه چیست.


تعریف آیه (9)

آیه بخشی از حروف و واژگان و جمله‌هایی است که از طریق نقل و روایت حدود آنها مشخص شده است. شناخت حدود و مرزهای آیات قرآنی توقیفی است و نه اجتهادی. یعنی حدود آنها را تنها از طریق بیان شارع و پیامبر اسلام(ص) می‌توان مشخص کرد و اظهارنظر شخصی درباره آنها روا نیست.


تعریف سوره

بخشی از آیات قرآنی که دارای آغاز و انجامی باشند- از آن جهت که آیاتی از قرآن را دربرگرفته و پیرامون آیاتی را احاطه کرده و آنها را بر یکدیگر ترکیب نموده و قسمتی از قرآن را تشکیل‌می‌دهد سوره نامیده می‌شود.(10)


تفکیک سوره‌ها و آیه‌ها به مکی و مدنی(11)

دانشمندان اسلامی بحث‌های گسترده‌ و عمیقی درباره آیات و سور مکی و مدنی و طریقه شناخت آنها و نیز معیار و ضابطه آنها کرده‌اند. از نظر عده‌ای زمان و از نظر عده‌ای دیگر مکان و به نظر گروهی موضوع و از دیدگاه دسته‌ای دیگر مخاطبین معیار و ضابطه این تشخیص است.

معروفترین و بهترین رای برای شناخت آیات و سور مکی و مدنی زمان نزول آنهاست. آیاتی که پیش از هجرت نازل گردیده "مکی" است و آیاتی که پس از هجرت نزول یافته "مدنی" است. اعم از آنکه در مکه نزول یافته باشد یا در مدینه. در سال فتح مکه یا در حجه‌الوداع. در سفر نازل شده باشد یا در حضر.


فواید شناخت آنها(12)

شناخت آیات و سور مکی و مدنی در تاریخ قرآن خالی از اهمیت نیست. به همین جهت عده‌ای از دانشمندان کتاب‌های جداگانه‌ای را در این زمینه تالیف کرده‌اند. از جمله فواید این شناخت این است که محقق به گام‌هایی که اسلام در دعوت خود برداشته و این گام‌ها با حوادث و شرایط و اوضاع- همزمان و هماهنگ بوده آگاهی می‌یابد و به هماهنگی این دعوت با محیط عربی اعم از مکه و مدینه و بیابان و شهر دست می‌یابد و از سبک و اسلوب‌های متفاوت این دعوت در خطاب به مؤمنین و مشرکین و اهل کتاب آگاه می‌گردد.


ترتیب آیات در سوره‌های قرآن(13)

از مجموع اسناد و مدارک و روایات چنین برمی‌آید که ترتیب آیا در سوره‌های قرآن با ارشاد و راهنمایی پیامبر اسلام(ص) صورت می‌گرفته و رای و سلیقه صحابه در به‌جودآمدن آنها دخالتی نداشته است.


سرآغاز سوره‌ها(14)

این مبحث از موضوع‌هایی است که از دیرباز نظر دانشمندان تفسیر و علوم قرآنی را به خود جلب کرده است و آنان محتاطانه در این باره اظهارنطر کرده‌اند. و این نشان‌دهنده آن است که ما باید بیش از پیش دربازیافتن ژرفای قرآن کریم بکوشیم و از محتوی بیکران آن حقایق سازنده‌ای را بیرون بکشیم زیرا این کلام آسمانی هرگز در طرز برداشت علماء از آن به انتها نمی‌رسد بلکه هرچه در این ژرفنا فرورویم گوهرهای تابناکتر می‌یابیم که محیط افکار ما را ابهام‌زدایی می‌ِکند.


"سیوطی" در این باره می‌نویسد: خداوند متعال سوره‌های قرآن را با ده گونه تعبیر و بیان آغاز کرده است که همه سوره ها با یکی از آنها آغاز می‌شوند:

  1. صفات مدح: الف- ستایش خداوند: حمد- انعام- کهف- سبا- فاطر- فرقان- ملک. که به آنها حامدات می‌گویند ب- تنزیه خداوند که با تسبیح او آغاز می‌شوند و به آنها "مسبحات" می‌گویند.

  2. حروف تهجی: که در آغاز 29 سوره به کار رفته و به "حروف مقطعه" مشهورند.

(روشنگری: درباره این حروف بحث‌های زیاد و نطرهای متفاوتی ارایه شده ولی از آنجا که بیشترین مباحث ذهنی و نظری بوده و گرهی را نگشوده است از آوردن آنها صرف نظر شد. تنها مورد قابل پذیرش اعجاز عددی قرآن است و یک کتاب را در این زمینه به خود اختصاص داده که در این مقاله نمی‌گنجد. نگارنده)

  1. نداء: که در آغاز ده سوره به کار رفته. در پنج سوره نداء و خطاب به رسول اکرم(ص) است و در پنج سوره دیگر مخاطب مردمند: نساء- مائده- حج- حجرات- ممتحنه.

  2. جمله‌های خبریه: مانند برائه من‌الله (سوره توبه) که در 23 سوره قرآن آمده است.

  3. سوگند: خداوند در پانزده سوره به امورو اشیاء گوناگون سوگند یادکرده‌است. (این سوگندها نشانه اهمیت آنها برای خداوند و برای تشویق مردم به یافتن اهمیت آنهاست – نگارنده)

  4. شرط: در آغاز هفت سوره آمده است: واقعه- منافقون- تکویر- انفطار- انشقاق- زلزال و نصر.

  5. صیغه امر: که با قل آغاز می‌شوند: جن- کافرون- اخلاص- فلق- و ناس.

  6. استفهام: هل اتی(انسان)- نبا- غاشیه- انشراح- فیل- ماعون.

  7. اخطار و نفرین: مطففین- همزه- تبت

  8. تعلیل: لایلاف قریش


کوتاه‌ترین و بلند ترین آیات

کوتاهترین آیه "مدهامتان" (الرحمن: 64) و بلندترین آیه که به آیه دین(بقره: 282) مشهور است سی جمله دارد.


اولین و آخرین آیات نازل شده:

دانشمندان علوم قرآنی اولین آیات نازل شده بر رسول اکرم را پنج آیه اول سوره علق دانسته‌اند و آخرین آنها را آیات "ربا" (278 تا 280 سوره بقره) و در نهایت آیه 281 این سوره که با "واتقوا یوما ترجعون فیه الی الله" شروع می‌شود ذکر کرده‌اند.


آیه محوری

آیه محوری آیه‌ای است در یک سوره که بخش اصلی موضوع آن سوره را شکل می‌دهد. مثال: آیه محوری سوره بقره آیه 67 این سوره است و با "اذ قال موسی لقومه" شروع می‌شود.


چند آیه مشهور

  1. آیه‌الکرسی (بقره: 255)

  2. آمن‌الرسول (بقره: دو آیه آخر)

  3. و ان یکاد (قلم: دو آیه آخر)

  4. آیه نور (نور: 35)

  5. آیه‌الفر (اسراء: آیه آخر)

  6. آیه صیف (نساء: 176)

  7. آیه شهادت (آل عمران: 18- 19)

  8. آیه ملک (آل عمران: 26- 27)

  9. آیه سخره (اعراف: 56- 54)


لزوم شناخت حدود آیات(15):

از دیرباز شمارش آیات قرآنی در نتیجه اختلاف در شناخت حدود آیات مورد اتفاق قرآن‌‌َشناسان نبوده و تعداد آیات را به انواع مختلف شمارش کرده‌اند. به همین دلیل موضوع شناخت حدود آیات به آن اندازه اهمیت یافت که اولین‌بار حمزه بن حبیب از قرآء سبعه در اوائل قرن دوم هجری درباره آن کتاب نوشت. بنابراین شناخت حدود صحیح آیات قرآنی از لوازم شناخت قرآن است. و بایستی مسلمانان در گفتارها و نوشتارهای خویش از این موضوع مراقبت نمایند. زیرا تنها با شناخت آیات و رعایت حدود آنهاست که می‌توانیم با خودداری از به‌کاربردن صورت ناقص آنها دین خود را از جهت صیانت کلام الهی ادا کنیم. برای مثال هرگاه آغاز آیه‌ای و یا قسمت دوم از یک آیه که مورد نظر است با حرف واو شروع شود نبایستی بدون توجه به آن و تنها به دلیل آنکه حرف واو تاثیری در معنای جمله ندارد با سهل‌انگاری از نوشتن و یا گفتن آن درگذریم: نمونه: ... ولن تجد لسنت‌الله تحویلا (بخش دوم آیه 43 سوره فاطر)


لزوم شناخت روابط آیات با یکدیگر

شناسایی روابط میان آیات قرآن از جهات فراوان از جمله موارد زیر اهمیت بسیار دارد:

  1. آشنایی با متشابهات قرآن از جهت پیشگیری از استعمال نابجا و برداشت نادرست از آیات قرآن به هنگام بهره‌گیری از آنها.

  2. نکته‌ای که در فهم و شناخت صحیح قرآن بسیار مؤثر است دانستن این است که در قرآن یک و یا بخشی از یک آیه مربوط به یک سوره در سوره و یا سوره‌هایی دیگر تکرار شده که در هرجا معنا و مفهوم خاصی در رابطه با دیگر آیات پیشین و پسین خود دارد. مانند: "کل حزب بما لدیهم فرحون" در مؤمنون:53 و روم:32

  3. توضیحاتی که پیرامون مورد پیش بیان شد درباره تکرار برخی آیات در یک سوره نیز صدق می‌کند. مانند: تکرار آیه "ولقد یسرناالقرآن للذکر فهل من مدکر" پس از آیات: 16- 21- 31- 39 سوره قمر.

  4. درنظر گرفتن رابطه یک آیه با آیات پسین و پیشین آن جهت تدبر و بهره‌گیری درست. در این زمینه توجه به نشانه‌های وقف ضروری است. مثال‌ها روشنگری می‌کنند:


مثال اول: هرگاه آیه پنجم سوره قصص را بدون دنباله آن در آیه بعد نقل کنیم کلام الهی را ناقص رهاکرده‌ایم. آیه پنجم چنین است: و نرید ان نمن علی‌ الذین استضعفوا فی‌الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین(لا) که پس از اتمام آیه علامت "لا" آمده است. یعنی بایستی دنباله مطلب را ادامه داد. دنباله مطلب "و نمکن لهم فی‌الارض" است. مشیت و اراده الهی در این دو آیه بر چهار مطلب و در چهار مرحله قرارگرفته است: منت- امامت- وراثت- و مکنت. پس هرگاه ناقل موضوع مکنت را که در آیه بعد آمده بیان نکند اراده الهی را نسبت به مستضعفین در سه مورد آورده و یک مورد را واگذارده است.

مثال دوم: ممکن است برخی کسان از یک روایت در قرائت برداشت نادرستی داشته باشند. برای مثال گفته شده که می‌توان در سوره انزال پس از سلام- وقف کرد ولی برخی اشخاص بویژه در نمازشان که این سوره را می‌خوانند هم وقف می‌کنند و هم بدون وقف آن را می‌خوانند. بدین گونه: "سلام. سلام هی ..." و بدین ترتیب یک "سلام" بر آیه نازله از سوی خداوند می‌افزایند. درست آن چنین است: "سلام. هی حتی..." یا "سلام هی ..."

تقسیمات قرآن(16):

شمار جزءها: 30

شمار حزب‌ها: 120(توضیح نگارنده: در قرآن‌هایی که در سال‌های اخیر در عربستان چاپ شده می‌بینیم که هر حزب را نیز به چهار بخش تقسیم کرده‌اند.)

شمار سوره‌ها: 114

شمار آیه‌ها: 6236

شمار واژه‌ها: 77701

شمار حرف‌ها: 323671


اعجام قرآن(17)

اعجام مصدر باب افعال به معنی رفع گنگی و ابهام در کلام است که به وسیله نشانه‌های اعجام صورت می گیرد. و تعدادشان در قرآن بدین گونه است:

فتحه: 73243 ضمه: 4814 کسره: 30583 نقطه: 15681 مد: 1771 تشدید: 1925 همزه: 3273


تعشیر و تخمیس(18)

که به معنای نوشتن "اعشار" و "اخماس" یا نشانه‌گذاری بر انتهای گروه‌های ده دهی یا پنج پنجی از آیات قرآن در سوره‌هاست. این تقسیم‌بندی در قدیم معمول بوده و بعدها جای خود را به "احزاب" قرآن داده است. منتخب شمار اعشار قرآن 632 و اخماس آن 1236 است. اعشار جمع عشیر و عشره و اخماس جمع خمیس و خمسه است.


رکوع‌های قرآن(19)

عثمان بن عقان (خلیفه سوم) هنگام خواندن قرآن در نمازهای مستحب هرگاه به انتهای قصه یا مطلبی در آیات سوره‌ها می‌رسیده یک رکوع انجام می‌داده و سپس به مطلب بعدی می‌پرداخته است. به همین دلیل در قدیم سوره‌های قرآن را به رکوع‌های مختلف تقسیم می‌کرده‌اند. ما می‌توانیم بر آغاز سوره‌های برخی قرآن‌ها شمار رکوع‌های آن را مشاهده کنیم. مثلا سوره‌های آخر قرآن فقط یک رکوع دارند. شمار رکوع‌های قرآن 557 مورد است و نشانه رکوع‌های قرآن "ع" است.

احمد شماع‌زاده 16/12/88

بازگشت‌ها:

1. جلد 4 اصول کافی- ص 398 و مقدمه پرتوی از قرآن- ص 21

2. ص 22 مقدمه پرتوی از قرآن

3. نهج‌البلاغه نقل از صفحه 70 مقدمه تفسیر نوین

4- ص 22 مقدمه‌ پرتوی از قرآن و ص 603 نهج البلاغه

5- دعاء چهل و دوم صحیفه سجادیه

6. برگرفته از قرآن کریم و ملحقات آن چاپ صدر قم به نقل از قرآن دکتر محمود رامیار

7. قرآن در اسلام علامه طباطبائی به نقل از سفینه البحار ماده بطن

8. ص 24 تا 27 تاریخ قرآن دکتر سید محمد بافر حجتی چاپ اول- دفتر نشر فرهنگ اسلامی

9. ص64 و 65 تاریخ قرآن

10. ص 83 و 84 تاریخ قرآن

11. ص 75 تاریخ قرآن

12. ص 73 پیشین

13. ص 66 پیشین

14. ص 111 تا 115 پیشین

15. ص 74 قرآن در اسلام

16. قرآن کریم و ملحقات آن چاپ صدر قم – ص 799

17. پیوست‌های قرآن چاپ محمدعلی علمی 1337 و ص 148 قرآن دکتر محمود رامیار

18. پیوست‌های قرآن چاپ افست محمدعلی علمی 1337

19. منبع پیشین

انقلاب ایران، آزمونی الهی

انقلاب ایران، آزمونی الهی

احمد شمّاع زاده

قال موسی لقومه استعینوا بالله و الصبروا آن الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتّقین قالوا اوذینا من قبل آن تأتینا و من بعد ما جئتنا قال عسی ربّکم آن یهلک عدوّکم و یستخلفکم فی الارض فینظر کیف تعلمون (اعراف: 128 و 129)

ترجمه: موسی به قومش گفت از خداوند یاری جویید و پایداری کنید (بر سختیها) زمین از آن خداوند است و میراث آن را به هر یک از بندگانش که بخواهد میدهد و عاقبت از آن پرواپیشگان است. (غیر متقّین اگر هم زمین را میراث ببرند، عاقبت خوبی نخواهند داشت.) گفتند پیش از آنکه بیاییم و پس از آمدن، ما را آزار رساندند. موسی گفت چه بسا که پروردگارتان دشمن شما را هلاک گرداند و شما را در زمین جایگزین کند پس بنگرد چگونه عمل خواهید کرد.

در نهایت خداوند دشمن آنان را هلاک گردانید و آنان وارث زمین شدند ولی این میراث خواری تاریخی زمین نیز آزمونی بود که به پسینیانی مانند انقلاب کنندگان و یا میراثخواران انقلاب اسلامی بفهماند که در حال آزمون پس دادن هستید؛ و اگر متقی و پرهیزگار نباشید، شما نیز مانند قوم پیش از خود هلاک خواهید شد، چنانکه قوم موسی نیز از آزمون الهی به نیکی بیرون نیامدند.

*****

چرا انقلاب رخ داد؟

وقتی دوران پیش از پیروزی انقلاب را مرور میکنم، از خود میپرسم:

مگر شاه چه کرده بود و چگونه کشور را اداره میکرد که همه چیز ظرف یک سال تغییرکرد و انقلاب ایران خیلی زود به پیروزی رسید؟

ممکن است دلایل زیادی برای پاسخ به این پرسش وجود داشته باشد:

دلایل درونی، مانند فساد دستگاههای اداری، خودکامگی شاه، اختلاف طبقاتی، نبود آزادیهای فردی و گروهی، فشار دستگاههای امنیتی، و...

و نیز دلایل بیرونی، مانند دگرگونیهایی در سیاست و اقتصاد جهان، فزونی مخالفتهای جهانی و منطقه ای بر علیه شاه، اوجگیری تفکر چپ و...

و به خود پاسخ میدهم که: همه اینها درست ولی خدایی که میدانست همه اینها در حکومت ظاهراً اسلامی دوباره زنده میشود چرا چنین اراده کرد و یا اگر اراده نکرده بود چرا اجازه داد این گونه شود؟

اینجاست که دست کم این پاسخ را می‌توان از جانب خداوند دریافت کرد:

اولاً در سنت من نیست که مانع اراده و کردار شما شوم. شما در تصمیمگیری برای زندگی خویش مختارید و من دخالتی نمیکنم؛ مگر در شرایطی ویژه. ولی من میخواستم به شما بفهمانم که هر یک از شما که ظاهراً مسلمان و موحد هستید، و حتا آنانکه به دفاع از دین من جان بر کف گذاردند و به مبارزه با شاه برخاستند، ممکن است خود، همان اعمالی را انجام دهند که شاه و دستگاه حکومتی اش انجام میداد! و تنها تفاوتش این باشد که شما مدعی باشید این کارها را برای حاکمیت دین خدا انجام میدهید و شاه هدف دیگری داشت.

شما شعار میدادید خمینی بت شکن... یعنی اینکه شاه به یک بت تبدیل شده بود. کاملاً درست! ولی هر یک از شما نیز ممکن است یک شاه باشید و از کنه وجود و درون خود بیخبر باشید و یا در درون خود یک بت داشته باشید و یا خود زمینه بت شدن داشته باشید!! و یا دیگران از شما یک بت درست کرده باشند. و من میدانستم که همه اینها شدنی است چنانکه در حکومت زاییده انقلابتان دیدید که شدنی است.

بدین ترتیب میخواستم به شما بگویم کسی نباید خود را از شرکهای کوچک و بزرگ مبرا بداند؛ بویژه کسی که کارهای بزرگ را در دست میگیرد و با رقمهای درشت و کارهای سترگ سروکار دارد، باید بیش از دیگران مراقب باشد تا به بیراهه نرود!

آزمون الهی وسیله ای برای درک علل ناهنجاریهای روانی افراد و سیاسی حکومتها:

تا خود گرفتار دنیا و حیله ها و دلبستگیهایش نشوید گرفتارانی همانند شاه را درک نمیکنید. هرچند شاه تنها خود را خراب کرد، ولی شما همه چیز را خراب کردید. انقلاب شما یک آزمایش بود و بوته آزمایش شما کشورتان ایران بود. ولی با این وجود هنوز هشیار نشده اید و نمیدانید که این انقلاب برای آزمودن شما بود تا به شما بفهمانم که گرفتارید و خود بت و یا بت پرست شده اید، چه برسد به اینکه اگر این انقلاب را برای آزمون شما و بعضاً جهانیان پیروز نکرده بودم.

ای مردم بر من خرده مگیرید! آه و ناله مکنید!‌ به خود بازگردید! و به تاریخ بنگرید که من در طول تاریخ موجودیتتان بر کره خاک، همواره برای بیداری و هشیاری بندگانم از این گونه کارها بسیار کرده ام!! مگر قرآن نمیخوانید و مگر نمیدانید که جوامع و ائمه کفر را تنها در ساعاتی به نابودی کشانده ام. بروید و مرا شکر کنید که مانند آنان همه شما را یکجا هلاک نکرده ام و این هم به خاطر شمار اندکی از خوبان و نیکان شماست که در میان شما هستند و هنوز مانند پدرتان آدم که فریب ابلیس را خورد و به قدرت(ملک لایبلی او) اندیشید و از راه و منش من دور شد فریب دنیا و چشیدن مزه قدرت را نخورده اند.

با این حال همان گونه که شما هم میتوانید ببینید و بفهمید تاکنون کمتر دیده ام به خود بیایید و از کردار و رفتار خود آگاه شوید و به راه رفته تان شک کنید. بلکه خودخواهی تان چنان عمیق است که کارهای خود را نیکو میپندارید. کارهای دیگران را ناشایست میپندارید. خود را در ردیف من قرارمیدهید و مخالفان و منتقدانتان را دشمن من قلمداد میکنید و من پوششی شده ام برای کارهای ناشایستتان... چه بگویم از نابندگانی که رسم بندگی نمیدانند!!

بنی اسرائیل در آزمایشگاه الهی

واختار موسی قومه سبعین رجلا لمیقاتنا فلما اخذتهم الرجفه قال رب لوشئت اهلکتهم من قبل و ایای اتهلکنا بما فعل السفهاء منا ان هی الا فتنتک تضل بها من تشاء و تهدی من تشاء انت ولینا فاغفرلنا وارحمنا و انت خیرالغافرین واکتب لنا فی هذه الدنیا حسنه و فی الاخره انا هدنا الیک قال غذابی اصیب به من اشاء و رحمتی وسعت کلی شیء فساکتبها للذین یتقون و یؤتون الزکوة والذین هم بایاتنا یؤمنون(اعراف: 155- 156)

موضوع از این قرار است که خداوند به موسی میگوید هفتاد مرد خبره و مؤمن از میان قوم خود برگزین و به ملاقات ما به کوه سینا بیا. موسی چنین میکند. ولی هنگامی که به میقات میرود، لرزشی سخت و رو به مرگ بر تن و اندام آنان میافکند(عجب ملاقاتی آن هم با مهمانانی که آنها را فراخوانده ای تا به ملاقاتت بیایند!!). موسی که تحمل و انتظار چنین کاری را حتا در ذهن خود از خداوند نداشت، برمیآشوبد و میگوید:

پروردگارا اگر از پیش برنامه ای داشتی و میخواستی، نابود میکردی آنان را و مرا. آیا ما را نابودکنی به آنچه بیخردان ما کردند؟ این نیست، مگر آزمون تو که گمراه میکنی به وسیله آن کسی را که میخواهی و هدایت میکنی آنکه را که میخواهی. تو سرور مایی. پس بیامرز ما را و ترحّم کن بر ما و تو بهترین پوزشپذیرانی و برای ما(من و قومم) حسنه ای بنویس در این دنیا و در آخرت، تا به سوی تو هدایت شویم. (چون در این آزمون کمی اذیت شده بودند، حضرت موسی میخواهد به گونه ای برای خود و قومش ویژه خواری کند.)

خداوند پاسخ میدهد که: غذاب من به هرکس که بخواهم میرسد؛ و رحمتم(تا کنون) همه چیز را فراگرفته است. پس از این به بعد رحمت خود را ویژه کسانی میکنم که پرهیزگارند و زکوة میپردازند و کسانی که به آیات و نشانه هایم ایمان میآورند. (نکته ظریفی که در این آیه هست، آن است که تا آن زمان، همه از رحمت الهی به گونه ای یکسان برخوردار بوده اند؛ ولی پس از این گفت و گو رحمت خداوند تنها ویژه کسانی میشود که از آنان یاد کرد.)

اسفندماه نودوسه: ‌احمد شماع زاده



اینهم شاهدی بر پیشبینی این روزها، تنها نه ماه پس از پیروزی انقلاب، یعنی اواخر دولت موقت مهندس مهدی بازرگان:

آزمایش بزرگ

آزمایشگاه: جهان اول دهه هشتاد قرن بیستم

شرایط متعارف آزمایش: انقلاب ایران

بوته آزمایش: کشور ایران

مورد آزمایش: مردم ایران

انقلابی صورت گرفته و این انقلاب هر روزه قوام بیشتری مییابد. هرچند پیروزی نهائی آن مشخص نیست ولی در وجودش نیز شک نیست. به قول امام "اگر پیروز نشویم مهم نیست؛ مهم این است که ما وظایف خود را انجام دهیم". و اینجاست که مشخص میشود این انقلاب تنها یک آزمایش است. یک آزمایشگاه به بزرگی جهان و بوته آمایشی به بزرگی کشور ایران و شرایط متعارفی که انقلاب ایران است و مواد این آزمایش که مردم ایران اند؛ بویژه آنانکه مسئولیتشان بیشتر است و با کوچکترین خطایشان انقلاب و نتیجه آن را به انحراف خواهندکشاند.

آری همگی ملت در شرایطی یکسان، بدون بهانه ای که ما مجبور بودیم (همچنانکه در رژیم گذشته میگفتند) در حال آزمایش پس دادنیم. تا در روز بازپسین کسی را حجّتی نباشد که من نمیتوانستم. از هم اکنون میبینیم که بسیاری از انقلابیون دیروز آنچنانکه باید، مسئولیت خویش را به انجام نرسانده اند و برخی مبارزان دیروز، بنده هوی و هوس شده اند و چه کارها که نمیکنند که از یک انسان عادی بعید است؛ چه برسد به انسان مسلمان و آنهم مسلمان متعهد و مسئول!!

آگاه باشیم و آخرت خویش را به زخارف دنیا نفروشیم که بسیاری از ما فروخته اند!

ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

ساعت 8 شب، 29/7/58، احمد شمّاع زاده