هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

من آن خدایی را می‌شناسم، می‌پرستم، و می‌ستایم که:

من آن خدایی را می‌شناسم، می‌پرستم، و می‌ستایم که:


ـ تنها با انحراف کمی در محور گردش زمین، اختلاف شب‌ و روز را به وجود آورد و فصل‌های چهارگانه را ایجاد کرد که از کارهای سترگ و از نشانه‌های طبیعی اوست:

ان فی اختلاف‌اللیل و النهار و ما خلق‌الله فی‌السموات والارض لآیات لقوم یتقون(یونس: 6)


ـ او با یکی از کاربردهای واژه انعام، مرا به درون اجزای بدن مردمان راهنمایی کرد تا شناخت آنها منشی برای توانمندیهای آدمی و روشی برای درمان نارسایی‌های جسمی و روحی‌ مردمان باشد: جعل لکم من انفسکم ازواجاً و من الانعام ازواجاً یذرؤکم فیه(شوری: 11)


ـ اوست که شناسنامه همه جانداران را در هر یک از اجزای آنها قرارداده و آن را ‹کتاب حفیظ› خوانده تا در این جهان برای نیازهای گوناگون و در روز بازپسین برای بازسازی بدن آنها از استخوان‌های پوسیده به‌کاررود(ق: 3 و 4):

أءذا متنا و کنا تراباً ذلک رجع بعید قد علمنا ما تنقص الارض منهم و عندنا کتاب حفیظ


ـ او کسی است که با یک آیه پنج واژه‌ای گسترش روزافزون کیهان را یاداورمان شد تا دانشمندان پس از پنجاه سال بحث و گفت‌وگو و پژوهش و استدلال، بدان دست‌ نیابند که متأسفانه چنین شد: انا بنینا‌السماء باید و انا لموسعون (ذاریات: 47)


ـ آن خدایی که دل مرا از راه آیاتش به چیستی عرشش آگاه‌ساخت.


ـ اوست که تنها با یک آیه، روش آغازیدن و پایان‌دادن به روند گسترش کیهان و شکل آن را به راحتی و با کمال زیبایی و ایجاز به من نمایاند. شکلی که کیهان‌شناسان جهان هنوز درپی آنند: یوم نطوی السماء کطی‌السجل للکتب کما بدأنا اول خلق نعیده(انبیاء: 104)


ـ اوست که تنها با سوگند در یک آیه سه‌واژه‌ای پیرامون شکل کیهان به گونه‌ای بی‌مانند روشنگری کرد: والسماء ذات‌الحبک(ذاریات: 7)


ـ او تنها با یک آیه مرا از وجود کارگزاران خود که دو، سه، یا چهار نیرو از نیروهای چهارگانه را همزمان در خود دارند و هنوز دانشمندان به کارکرد این کارگزاران با نیروهای آمیخته‌ آگاهی ندارند، و در آرزوی یافتن آنها هستند، آگاه‌ ساخت:

جاعل‌الملائکه اولی اجنحه مثنی و ثلاث و رباع


ـ خدای من آن خدایی است که آگاهم کرد که با ایجاد یک دگرگونی ناگهانی و بی‌رویه و نه بر سنت خویش در آب‌وهوای زمین، به زندگی انسان‌نما‌های پیش از نیای ما (آدم) مهر پایان زده تا زمین برای ورود موجود تازه آماده شود. واقعه‌ای که انسان‌شناسان هنوز در پی یافتن آنند.

ـ و تنها با یک آیه سه‌واژه‌ای به کاربرد ستارگان در رسیدن کیهان‌شناسان به هدف‌های گوناگون‌شان آگاهم ساخت: و بالنجم هم یهتدون


ـ و با سوگندش در یک آیه سه‌واژه‌ای دیگر، بر روش به‌‌وجودآمدن سیاهچالگان مهر تأیید گذاشت: والنجم اذا هوی (نجم: یک)

ـ او با ایجاد یک اختلاف زمانی بر روی همین کره خاکی، دو جهان مادی برای ما و یپیشینیان ما در آفرینش، آماده‌ساخت: رب‌المشرقین و رب المغربین (الرحمن: 15)


چه بگویم و از کدام بگویم که برشمردن نشانه‌ها و واژگان پروردگارم پایانی ندارد، حتّا اگر تمام دریاها جوهر نوشتن و برشمردن آنها شوند:

قل لو کان‌البحر مداداً لکلمات ربی لنفدالبحر قبل ان تنفد کلمات ربی ولو جئنا بمثله مددا

1385- احمد شماع‌زاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد