هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

تاریخچه امامزادگان

تاریخچه امامزادگان


تعریف امامزاده

اصولاً امامزاده کسی است که پدرش امام باشد و گرنه سید خوانده میشود. بدین ترتیب جز عده معدودی مانند حضرت معصومه و برخی دیگر که ثابت شده فرزند امام بوده اند، بقیه اگر شجره نامه شان درست باشد و نسبتی با رسول اکرم و خاندان نبوت و امامان معصوم داشته باشند، سادات محسوب میشوند و نه امامزاده.


چگونگی پیدایش امامزادگان

پس از آنکه ایرانیان به دیانت اسلام مشرف شدند نسبت به سلاله پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم و آل علی علیه السلام علاقه و ارادت خاصی پیدا کردند. عشق و علاقه ایرانیان، قطع نظر از جنبه دیانت و اعتقاد مذهبی، مبتنی بر دو اصل و دو علت دیگر نیز بود. که یکی موضوع مظلومیت آل علی علیه السلام و غصب حق مسلم آنها از طرف خاندان بنی امیه و بنی عباس بوده است، و دیگری موضوع قرابت و همبستگی از لحاظ شهربانو دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی که وی را همسر حسین بن علی علیه السلام و مادر امام سجاد میدانند. (دکتر شریعتی ازدواج حسین بن علی علیه السلام با شهربانو را قویاً تکذیب می کند - ر.ک. تشیع علوی و تشیع صفوی، ص 113)


به همین جهات و علل هر جا که فردی از اعقاب ائمه هدی علیه السلام بدرود زندگی می گفت، قبرش مزار شیعیان می شد و بر بالای مدفنش بقعه و بارگاه مجللی بر پا می کردند.
چون حکومت و فرمانروایی به ایلخانان مغول رسید، به گفته خواجه رشیدالدین فضل الله، غازان خان به دوازده امام و سادات علوی تعلق خاطر پیدا کرده بود.

شادروان عباس اقبال آشتیانی در کتاب نفیس تاریخ مغول، در رابطه با احترام غازان به سادات علوی و اهل علم چنین می نویسد: «به اندازه ای در احترام به مقام منتسبین به خاندان رسول و اهل علم کوشید، که در عهد او عمال دیوانی در فرمانهای دولتی گاهی اسامی سادات را بر اسم ایلخان و شاهزادگان مقدم مینوشتندچون سلطان محمد اولجایتو به مذهب تشیع تعلق خاطر پیدا کرد و از اولجایتو به خدابنده تغییر نام داد، قدر و مقام سادات هاشمی بیشتر از پیشتر قرب و منزلت پیدا کرد. سلطان محمد سکه به نام دوازده امام زد و مقابر آنان ملجأ و پناهگاه مغولهای تازه مسلمان گردید. از طرف دیگر: «فرمود که داغی بساختند و نام ابوبکر بر سر داغ نقش کردند و موالی سنت و جماعت را فرمود که داغ بر پیشانی نهادندو همچنین تا آن اندازه به سادات اعتقاد و ایمان پیدا کرده بود که: «کاسه آش را به دست می گرفت تا اول سیدی بیاشامد».


اگر موضوع تعصب و علاقه آنان به همین جا ختم میشد، جای بحث و تأمل نبود؛ ولی متأسفانه کار به جایی کشید که میگویند از طرف یکی از حکمرانان مغول فرمان صادر شد که جز مقابر پزشکان و بقاع سادات علوی که دسته اول طبیب جسم و طبقه دوم شفادهنده دل و جان هستند، سایر بقاع و مقابر را با خاک یکسان کنند، زیرا به زعم و عقیده آنان تنها این دو دسته هستند که با نقش خود بر دلها حکومت میکنند و مقابر آنان را میتوان مزار و ملجأ قرار داد. بدیهی است اگر این فرمان اجرا میشد مقابر کلیه فضلا و دانشمندان و مفاخر علمی و ادبی ایران که از آن دو دسته خارج بوده اند، ویران میگردید و از مدفن آنها اثری باقی نمیماند. کما اینکه امروز نیز به همان درد مبتلا هستیم و مقابر غالب بزرگان ما مشخص نیست.

ایرانیان زیرک و هوشمند که تاب تحمل چنین مصیبتی را نداشتند و هرگز حاضر نبودند که مقابر فضلا و دانشمندان را در مقابل دیدگانشان ویران کنند؛ در مقام چاره برآمدند و به این نتیجه رسیدند که چون مغولان نسبت به سادات علوی بیش از حد و اندازه علاقه و ایمان دارند، مصلحت زمان در این است که به منظور اغفال حکام مغول و جلوگیری از نهیب و خرابی، موقتاً برای مفاخر متوفای خود، شجره نامه های مجهول درست کنند و با انتساب آنها به یکی از ائمه طاهرین علیه السلام و با توجه به اسم کوچکشان آنها را فی المثل امامزاده محمد یا امامزاده قاسم یا امامزاده عبدالله و جز اینها بنامند تا اگر روزی دست روزگار بر قدرت مـطـلـقـه عمال و حکام مغول قلم بـطـلان کـشـیـد، شـجـره نامه های اصلی و واقعی بزرگان خویش را بر سر جایشان گذارند و شجره نامه های مجعول را از روی مقابر امامزاده های مصلحتی بردارند.

ولی با نهایت تأسف طول مدت حکومت مغولان مجال تحقق چنین آرزویی را نداد و آن دسته از ایرانیانی که به حقیقت مطلب واقف بودند همگی مردند و اسامی و انساب واقعی این امامزاده های مصلحتی در دل خاک مدفون گردید. خاصه اینکه امیر تیمور گورکانی و اعقابش هم که بعد از ایلغار مغولان بر سر ایرانیان فرود آمده اند، نسبت به سادات علوی علاقه و احترام خاصی مبذول میداشتند؛ چنانکه امیرتیمور پس از فتح یکی از قلاع هندوستان فرمان داد: «گبران را از مسلمانان جدا کرده به تیغ جهاد بگذرانید و خانمان موحد و مشرک عرصه تاراج گشت الا اموال سادات که از آسیب مصون و محروس ماندو همچنین چون شهر آمل در تبرستان گشوده شد و قلعه ماهانه سر هم به تصرف درآمد، امیر تیمور گورکانی: «اشارت کردند که قتل عام بکنند مگر سادات را نکشید. دیگر هر چه که را یابند محابا نباشد».


چندگونگی امامزادگان

درست است که بعضی از این امامزادگان به ویژه آن عده که در روستاهای دور دست و شکاف کوهها و اعماق جنگلها وجود دارند و پای هیچ عربی در زمانها قدیم به آنجاها نرسیده است، مولود مطامع بعضی شیادان است ولی باید بدانیم که اکثریت بقاع و مقابر را سادات جلیل القدر هاشمی و فضلا و دانشمندان ایرانی تشکیل میدهند.


امامزادگان یه چند دسته قابل تشخیص هستند:

دسته اول واقعاً سادات اصیل و شریفی هستند که سالهای متمادی مرجع تقلید و ارشاد و استشارت بودند و پس از آنکه دعوت حق را لبیک گفته اند، بر مدفن آنها بقعه و بارگاه باشکوه و مجلل بنا نهاده اند. مانند "شاهچراغ" در شیراز و "حضرت عبدالعظیم" در شهر ری و "آستانه" درگیلان و جز اینها که در صحت نسبت و اصالت آنها کوچکترین تردید و تأملی وجود ندارد

دسته دوم همان بزرگان و دانشمندان ایرانی هستند که شجره نامه های واقعی آنها به علل و جهاتی که اشاره شد از میان رفته، صاحبان اصلی این گونه گورها هنوز معلوم و مشخص نشده اند

دسته سوم نتیجه طمعکاری شیادان و یا خوابنماشدنهای دروغین خاله زنکها هستند که اگر این گونه مقابر را حفر و نبش کنند، اثری از جسد و استخوان پوسیده دیده نمیشود. به قول حاج سیاح، «به یک خواب جعلی یک آدمفریب، قبری یا سنگی را امامزاده نامیده، معبد و ملجأ، بلکه قاضی الحاجات ساخته اند!!»


دسته چهارم گورهایی است که صاحبانشان نه سید هستند و نه دانشمند و نه مولود مطامع و خوابنما شدنهای دروغین، بلکه این مقابر به سران و فرماندهان عرب در زمان خلفای بنی امیه و بنی عباس تعلق دارد که برای فتح تبرستان و تعقیب علویان آمده و به دست مردم آنجا کشته و مدفون شدند و عوام الناس به اشتباه آنها را زیارت میکنند: «مثلا در کجور مازنداران قبری است از مصقله که در زمان معاویه به طبرستان حمله برده، مدت دو سال با فرخان بزرگ، در زد و گیر بود و حربها کرد و در آخر به کجور آمده، ولی مردم آنجا و اهالی رویان در آن مقام او را بکشتند و گور او هنوز بر سر راه نهاده است. عوام الناس به تقلید و جهل زیارت می کنند که این از جمله صحابه رسول صلی الله علیه و آله وسلم است و آن دروغ است.» 


نظایر این گونه مقابر به سران و فرماندهان متجاوز عرب، که مردم به اشتباه زیارت میکنند در مناطق شمالی ایران کم نیست و اسامی آنها بعضاً در کتب تاریخی ضبط شده که پژوهشگران میتوانند به کتابهای مربوط به گیلان و مازندران مراجعه کنند. همچنین در تاریخ اجتماعی ایران (ج 2، ص 55) نقل شده که قبر قتیبة بن مسلم باهلی سردار خونخوار عرب را در خراسان و ماوراءالنهر، ایرانیان ساده لوح زیارت می کنند و حاجت می طلبند


برخی از پژوهشگران دسته پنجمی هم قایل هستند و بعضی از این مقابر را گنجینه دفاین و ذخایر میدانند که متمکنین و ثروتمندان هر عصر و زمانی بر بالای آنها بقعه و بارگاه میساختند و به نام یکی از این امامزاده ها نامگذاری میکردند؛ تا از دستبرد سارقین و گزند زورمندان زمان و تعدیات و تجاوزات حکام خودمختار مصون و محفوظ بمانند.

پایان نقل از وبگاه دانشنامه رشد، که مشخص شد از یک کتاب برگرفته شده است.


دسته ششم امامزادگانی هستند که در این مقاله هیچگونه اشاره‌ای به آنها نشد. این امامزادگان پس از انقلاب اسلامی به وجود آمده اند، که شمارشان بسسار زیاد است و آمارشان نیز بیرون آمده و همگی جعلی هستند. حتا برای برخی روستاهای دور افتاده که امامزاده ای ندارند، امامزاده سیار درست کرده اند، که روی یک وانت سوارش میکنند و در روستاها میپرخانند تا ته مانده جیب فقیرانه روستاییان ساده دل را خالی کنند.


روشنگری: آنچه به رنگ زرشکی نگاشته شده، چه عنوان و چه متن، از نگارنده است و ربطی به تاریخچه امامزادگان ندارد.



درآمدهای سازمان اوقاف

سازمان اوقاف و امور خیریه، وظیفه نظارت بر اماکن مذهبی و نیز موقوفات را در سرتاسر ایران بر عهده دارد. درآمد حاصل از نذورات امامزاده‌ها و بقاع متبرکه در ایران در این سالها افزایش یافته است. احمد شرفخانی، معاون سازمان اوقاف و امور خیریه درآمدزایی امامزادگان برای این سازمان را طی ۹ ماه در سال ۹۱، ۵۱ میلیارد تومان اعلام کرده بود.

او گفته بود این درآمد متعلق به ۹ هزار و ۱۹۲ امامزاده است و ۱۵ درصد از این درآمد صرف بقعه‌ها می‌شود. سال ۹۱، دو نماینده مجلس ایران با انتقاد از عدم برخورد مسئولان سازمان اوقاف و امور خیریه با "امام زاده های بدون شجره نامه"، از پی گیری طرح تحقیق و تفحص از این سازمان خبر دادند.

غلامعلی جعفرزاده‌ ایمن‌آبادی نماینده رشت، گفته بود: "درآمدهای اوقاف جزو درآمدهای دولت نیست و دیوان محاسبات بر این درآمدها نظارتی ندارد و این سازمان نیز ترازنامه شفاهی را تهیه و منتشر نمی‌کند." او در همین ارتباط گفته بود که سازمان اوقاف "هیچ برنامه‌ ای" برای "رفع ابهامات" در مورد عملکرد خود نداشته و چاره ای جز تحقیق و تفحص از آن وجود ندارد.

این نماینده مجلس گفته بود که علی محمدی رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه برای پاسخگوی به سوالات نمایندگان در کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات حضور پیدا کرده، اما درباره درآمدها و هزینه های اوقاف "جواب شفافی" به سؤال کنندگان نداده است.

شمار امامزادگان

امامزاده‌های ایران در سال ۱۳۵۷، حدود ۱۵۰۰ بقعه برآورد شده بود، اما با گذشت بیش از سی سال، تعداد این امامزاده‌ها به حدود۱۱ هزار بقعه رسیده‌ و این بدان معنا است که به طور متوسط، سالانه بیش از ۳۰۰ امامزاده در ایران شناسایی می‌شود. در سال ۹۱ خبرگزاری کار ایران(ایلنا) در گزارشی نوشت که تنها دو هزار امامزاده سند و شجره نامه دارند.

نقل از بی بی سی فارسی، شنبه نهم آذر نودودو


اول اردی‌بهشت 1400 – احمد شمّاع زاده