تصویری از روز خروج
یوم یسمعونالصّیحه بالحقّ ذلک یومالخروج(ق: 42)
روزی که (مردگان) به شایستگی میشنوند صدایی سهمگین را. آن روز روز خروج است.
خداوند در جاهای دیگری گفتهاست: ‹منالاجداث = از گورها›؛ ولی در این آیه به گورها اشاره ای نشده. شاید خداوند میخواسته تأکید خود را بر چگونگی خروج بگذارد و یا با نیاوردن ‹از قبرها›، نکتهای را یاداورمان شود. برای نمونه در همین سوره آمدهاست:
و نزلنا من السماء ماء مبارکاً فانبتنا به جنات و حب الحصید(9) والنخل باسقات لها طلع نضید(10) رزقاً للعباد و احیینا به بلده میتاً کذلکالخروج(ق:9 تا 11)
و فروفرستادیم از آسمان آبی پربرکت را. پس رویاندیم به وسیله آن باغهایی و دانه های دروکردنی را. و نخلهای برافراشته ای که طلعهای متراکمی دارند. بهره ای از روزی برای بندگان و بدین وسیله زندهمیکنیم سرزمین مردهای را. اینچنین است ‹خروج›.
یعنی همانگونه که گیاهان را از زمین با آب و مایة خاک زنده میکنیم، ‹خروج› دوبارة همهچیز از جمله انسانها در آغاز رستاخیز چنین خواهدبود.
آیه زیر نیز همین مضمون را بهگونهای گسترده، بیانمیکند:
و هوالذی یرسلالرّیاح بشراً بین یدی رحمته حتی اذا اقلت سحاباً ثقالاً سقنه لبلد میت فانزلنا بهالماء فاخرجنا به من کلالثمرات کذلک نخرج الموتی لعلکم تذکرون(اعراف: 57)
ترجمه: اوست که میفرستد باد را که بشارتی است از رحمتش تا آن هنگام که ابری کم حجم و سنگین(پربار یا پر آب) شود رفع تشنگی میکنیم به وسیله آن برای سرزمینی که مرده بود. پس آب را فرومیفرستیم بر آن سرزمین. پس بیرون میآوریم به وسیله آن همه گونه میوه ای. بیرون آمدن مردگان نیز به همین گونه است باشد که یاداور شوید.
خداوند در سورهای دیگر، پس از اینکه دربارة آفرینش انسان سخن میگوید، چگونگی بازگشت جسمانی او را نیز یاداورمیشود و همین روش را بهگونهای دیگر بازگومیکند:
والسّماء ذاتالرّجع والارض ذاتالصّدع انه لقول فصل وما هو بالهزل
آسمان دارای باران است، و زمین دارای شکاف است. این سخن همانا گفتهای بازشناختی است، و بیهوده نیست. (طارق: 11 تا 14)
همین مضمون در آیات پس از آیة ‹یومالخروج› نیز بیانشده:
انا نحن نحیی و نمیت و الیناالمصیر یوم تشقّقالارض عنهم سراعاً ذلک حشر علینا یسیر(ق: 43 و 44)
سخن از شکافتهشدن زمین و حشر سریع و زودهنگام(سراعاً) است؛ نه مانند بار اول که بهدنیا آمدند و حدود 16، 17 سال طولکشید تا به رشد و بالندگی رسیدند، بلکه بهسرعت و بهمانند گیاهانی که با دوربینهای فیلمبرداری خودکار، رشدشان را تندشده بهتصویرمیکشند، همانگونه که در این دنیا ما را از زمین ‹نشوونما› داد(والله انبتکم منالارض نباتاً ثم یعیدکم فیها و یخرجکم اخراجاًـ نوح:17و18)، بار دیگر به سرعت از زمین ‹میرویاند›.(اذ انشأکم منالارض ـ نجم: 32)
خداوند بهگونههای دیگری نیز ‹خروج› را توصیفکردهاست:
یخرجون منالاجداث کانهم جراد منتشر(از گورها بیرونمیآیند، گویی ملخهای پراکنده ای هستند.- قمر:7) و نیز: یوم یخرجون من الاجداث سراعاً کانهم الی نصب یوفضون(روزی که بیرونمیآیند از گورها به سرعت. گویی برای گرفتن بهره و نصیبی چنان شتابانند.- معارج:43)
چرا خداوند ملخ را مثالزدهاست؟
هر اشاره قرآنی، حتا کوچکترینش، نکتههای بسیاری دربردارد؛ و بههیچروی نباید ترجمة آن را سرهمبندیکرد. بنابراین باید در همین مثال هم اندیشه و تدبرکنیم؛ تا بدانیم منظور خداوند از این مثال چهبودهاست؟
پس از تدبر در این مثال قرآنی، متوجهمیشویم که آفرینش ملخ دو ویژگی مهم دارد. یکی اینکه ‹خلقالسّاعه› آفریدهمیشود، و دیگر اینکه میبینیم هنگامی که ملخها به کشتزارها حملهمیکنند، ‹انبوه›اند؛ و معلوم است که با هم آفریدهشدهاند. پس خداوند با این مثال بسیار ساده، حشرونشر انس و جن را در آغاز رستاخیز، ترسیمکردهاست. یعنی همة مردمان جن و انس، بهیکباره، و با سرعت تمام، برانگیختهمیشوند.
فیلمهای مستند زیادی از زادوولد جانواران مختلف تولیدشده و تا آنجا که ممکن بوده بسیاری از آنها را دیدهام؛ ولی تاکنون تولید مثل ملخ را ظاهراً نتوانستهاند فیلمبرداریکنند. اما تااندازهای شبیه به آن را دیدهام که برای این مثال قرآنی مناسب است:
مستند 5 تلویزیون روزی از تولید مثل لاکپشتها فیلمی پخشکرد که بسیار عجیب بود. لاکپشتها را نشانمیداد که دارند به شمار زیادی در ساحل دریا تخمریزی میکنند و روی تخمها را میپوشانند.(مانند گورهای انسانها) سپس زمانی را نشان میداد که خیل عظیم جوجهها را میدیدی که بهیکباره از تخم سربراوردند و روانة دریا شدند. همین رهسپاری گروهی آنها به سوی دریا بود که بسیارشگفتانگیز مینمود.
انسان با خود میگفت، اینها چگونه همه باهم از تخم سربراوردند؟! چقدر انبوه و زیادند!! به گونهای که تمام ساحل با آن بزرگی راپرکردهبودند. و چرا همه باهم به سوی دریا رهسپارند؟!
آری! لاکپشتها هم میتوانند رستاخیز را برای ما بهتصویربکشند!
انسان اندیشمند میپرسد همه اینهایی که گفتی تصویری از قیامت و روشی است که خداوند بدین گونه ما را برمیانگیزاند ولی لاک پشتها از تخمها بیرون آمدند. گیاهان بذرشان یا در زمین وجود داشته یا کشاورز پاشانده است. انسانها که بذر و تخمی از آنان باقی نمانده چگونه برانگیخته میشوند؟
پاسخ: خداوند در کتابش از هیچ موضوعی فروگذار نکرده است و پاسخ این را هم داده است. باز هم سوره ق و این بار در آیات اولیه سوره. توجه کنید:
أءذا کنّا تراباً ذلک رجع بعید قد علمنا ما تنقص الارض منهم و عندنا کتاب حفیظ ق:3و4
ابتدا پرسش انکارآمیز کافران پیرامون بازسازی بدن انسان در روز رستاخیز است که: آنگاه که ما خاک شدیم چگونه برانگیخته میشویم؟ این بازگشت بعید به نظر میرسد!
سپس پاسخ قرآن: «به درستی که ما دانستیم آنچه را که زمین از آنان کممیکند». (زیرا زمین بدن انسان را پس از مرگ تجزیهمیکند.) سپس میفرماید: «نزد ماست کتابی که بسیارنگهدارنده(اطلاعات) است»؛ با توجه به اینکه همهچیز تجزیه شده و ظاهراً چیزی برای زندهشدن دوباره وجودندارد - چه چیزی بسیارنگهدارندة اطلاعات است؟
اگر از یک دانشمند زیستشناس بپرسید، پاسخ خواهدداد بسیارنگهدارندة اطلاعات در زمینة بازسازی انسان و دیگر جانداران، تنها دی. ان. آ. میتواند باشد؛ که همه ویژگیهای وراثتی و اکتسابی انسان مردهای را که چندین سال زندگیکرده، در خود حفظ و نگهداریکرده است.
آری کتاب یا رایانهای به نام دی. ان. آ. وسیلهای در دست خداوند است (وعندنا) تا بدن انسان، جن و دیگر جانداران را برای روز رستاخیز بازسازی کند؛ البته اکنون دانش به جایی رسیدهاست که دانشمندان نیز میتوانند با روش کلونینگ(همانندسازی) چنین کاری را در همین جهان انجام دهند و دانش انسان را برای شناخت بهتر روز رستاخیر(ذلک یومالخروج ـ ق:42) و چگونگی خروج (کذلکالخروج ـ ق:11) بالاببرند و دیگر انسان امروزی همانند انسان دوران جاهلیت پرسشهایی را(که بسیاری از آنها در قرآن آمده) مطرح نکند، و به رستاخیز به عنوان واقعهای حتمی و فهمیدنی ایمان بیاورد؛ و نه بعید و دور از ذهن که از قول کافران در قرآن آمده (ذلک رجع بعید).
برای آگاهی بیشتر در این زمینه به دیگر نوشته ام با عنوان: دی. ان. آ(D. N. A.) و کلونینگ در قرآن بازگشت شود.
فروردین نودوچهار- احمد شماع زاده