هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

مراحل ششگانة‌ آفرینش


مراحل ششگانة‌ آفرینش

احمد شمّاع‌زاده

 

سبّح‌ اسم ‌ربّک‌الاعلی ‌الّذی‌خلق ‌فسوّی‌ و الّذی‌قدّر فهدی ‌و الّذی ‌‌اخرج‌المرعی ‌فجعله غثاءً احوی

 

مراحل ششگانة آفرینش را که خداوند بدین گونه در سورة اعلی بیان داشته، در مورد کیهان، ستارگان، گیاهان، جانوران، جن‌ها و انسانها، صادق است؛ زیرا همه آفریدة اویند و تنها یک روش را برای همة آفریدگانش به‌اجرادراورده‌، و در این سوره به گونه‌ای موجز بیان‌داشته‌است.

این شیوة قرآن کریم است که حتی امور مهم را ‹بسیار موجز› بیان می‌دارد، برخلاف بیشتر مترجمین و مفسرین این کتاب آسمانی که این امّهات قرآنی را بویژه با توضیح‌های خود، به موضوع‌هایی پیش‌پاافتاده مبدل‌می‌سازند. 

 

توضیح مراحل ششگانه:

 

1و2- خلق و تسویه: حضرت علی علیه‌السلام دربارة این دو مرحله می‌فرماید: طبق فرمانش تمام گشت خلقت او (اشاره به کن وجودی دارد) پس کجی‌های اشیاء را راست گردانید و حدودشان را واضح و روشن قرارداد.(1)

        مرحلة تسویه، مرحلة طراحی‌ و سازماندهی است. می‌دانیم که هر پروژه‌ای با بررسی تمام جوانب، ابتدا طراحی، و سپس سازمان‌دهی می‌شود، و پس از آن به‌اجرادرمی‌آید. خداوند کریم پروژة آفرینش را در مرحلة تسویه، طراحی‌کرده‌است.

 

3- تقدیر یا مرحلة اندازه‌گذاری برای آفرینش:‌ یعنی تعیین اندازه‌های ویژه و حدود معین در ذات و صفات و افعال اشیاء، که از آن حدود و اندازه‌ها خارج نشوند و تجهیز آنها به اندازه‌هایی که مناسب آنهاست.(2)

        خداوند کریم در آیه زیر نیز اندازه‌گذاری در تمام آفریدگان را یاداورشده‌است:

قد جعل الله لکل شیء قدراً (طلاق: 3) 

 

4- هدایت: یعنی اشیاء با هدایت ربانی تکوینی به سوی آنچه که برای آنها تقدیرشده، و به نحوی که تقدیرشده، به سیروسلوک بپردازند.(3)

 

5 و 6 ـ متأسفانه حتی تفاسیر جامع و معتبری چون «‌المیزان» و « مجمع‌البیان» در مورد آیات «الذی اخرج‌المرعی فجعله غثاءً احوی» ساکت مانده‌اند و تنها همان معنای ظاهری را توضیح مختصری داده‌اند. مسلم است که این دو آیه نیز به روش دو آیة پیش از خود، به خلق و ایجاد مربوط و پیوسته‌است.

بنابراین با تدبر در این آیات، در پشت معنای ظاهری واژگانی همچون الذی اخرج‌المرعی(کسی‌که گیاه را رویانید) و فجعله غثاءاً احوی(پس آن را خاک‌وخاشاک تیره و سیاه گردانید)، می‌توانیم معناهای کلی‌تری را بیابیم:

 

در این زمینه به سه مورد کلی پیرامون آفرینش آفریدگان اشاره می‌شود:

 

یکی، مطلق چیزی را از درون چیز دیگری بیرون کشیدن و موجود تازه‌ای ایجاد کردن است؛ که جز خداوند متعال کسی قادر به چنین کاری نیست. و سپس ایجاد تغییرات و حالات مختلف در موجود تازه، به نحوی که آن را از صورت اولیه کاملاٌ خارج کرده و به صورتی دیگر درمی‌آورد.

به عبارت دیگر، خداوند سبحان با ایجاد تغییر در اجزاء اشیاء، به تغییر در ماهیات آنها می‌پردازد و از جماد، گیاه به وجود می‌آورد. و سپس با ایجاد تغییری مجدد در اجزای موجود تازه، به تغییر در اعراض می‌پردازد و طراوت و رنگ علف تازه را از آن می‌گیرد و به «خاشاک تیره» که جزء جمادات است مبدل می‌سازد.

 

دوم‌، خداوند سبحان می‌خواهد با این کلمات بسیار سادة «اخرج المرعی فجعله غثاءً احوی» به ما بگوید در روند آفرینش کلی کیهان،‌ در این مرحله شرایط به‌وجودآمدن حیات آغازین را که همانا وجود نور، اکسیژن، آب و دیگر مواد است، فراهم آورده و باز با تغییر شرایط محیط از طریق ماده، در کار خشک‌وظلمانی‌کردن پدیده‌هاست. پروردگار سبحان، بدین ترتیب می‌خواهد تفهیم کند که همه چیز در تغییر و تحول است جز ذات او که ثابت و لایتغیر است و همه چیز رو به تیرگی می‌رود جز او که نور آسمانها و زمین است.

 

سوم، خداوند کریم پس از خلق کائنات از خلق و بدع دست‌نکشیده و دائما به ایجاد و تغییر می‌پردازد و به قول خودش «کل یوم هو فی شأن» و کیهان و آنچه در آن است، چه ستارگان عظیم، چه گیاهان، چه جانوران، چه جنها، و چه انسانها را همواره و هر روزه زنده می‌کند و می‌میراند و بدین گونه رو به تکامل و توسعه به‌پیش‌می‌برد. مگر او خود نمی‌گوید که او «یبدء و یعید» و «فعال لمایرید» است؟

 

وهوالذی یبدؤاالخلق ثم یعیده وهو اهون علیه وله‌المثل‌الاعلی فی‌السموات والارض و هو العزیز الحکیم (روم: 27)

در این آیه نیز خداوند به چرخه و گردش آفرینش(آفریدن و برگشت‌دادن) اشاره‌کرده و آن را برای خود،‌ از سویی افتخار، و از  سویی دیگر کاری بسیارساده اعلام‌کرده و نمونة برتر این روند را در آفرینش کیهان ‌دانسته که در سوره‌ای دیگر، آیه‌ای مستقل به آن اختصاص‌داده که همان آیه 104 سوره انبیاء است، و پیش از این در مباحث کیهان‌شناسی مبنای شکل حلزونی و پایان کار کیهان قرارگرفت:

یوم نطوی‌السّماء کطیّ‌السّجلّ للکتب کما بدأنا اوّل خلق نعیده وعداً علینا انّا کنّا فاعلین

 

طبق آیات زیر کیهان نیز از شش مرحله آفرینش گذرکرده که در مهبانگ در قرآن مفصلا مورد بررسی قرارگرفت:

ان ربکم الله الذی خلق السموات والارض فی سته ایامٍ ثم استوی علی العرش( اعراف: 52 - یونس: 4)

الله الذی خلق السموات و الارض و ما بینهما فی سته ایام ثم استوی علی العرش(سجده: 54)

هو الذی خلق السموات و الارض فی سته ایام ثم استوی علی العرش(حدید: 5)

 

مرحلة ‹غثاءً احوی› یا سیر نزولی یک ستاره همچون خورشید که اکنون در حالت سرزندگی و شادابی است، هنگامی آغازمی‌شود که تمام هیدروژن مرکزش سوخته‌شده و به یک ‹غول قرمز› تبدیل‌شود. و هنگامی به صورت ‹کوتولة سفید›ی درمی‌آید که تمام منابع سوخت حرارتی هسته‌ای خود را از دست بدهد. در این حالت جرمش به اندازة خورشید است ولی در حجمی به اندازة کرة زمین زندگی می‌کند.(مانند آدم‌های پیر سفیدمویی که یک دنیا تجربه دارند) در این مرحله به شکل مادّة استحاله‌یافتة جامدی است و زندگی این دوره را با گرمای باقی‌مانده از روزگاری که هستة یک ستاره بود، بسیارداغ آغاز می‌کند. ولی با گذشت زمان، گرمای خود را به فضا می‌تاباند(همچون مردان خدا که می‌‌سوزند و گرمی و روشنایی می‌بخشند و در گمنامی می‌میرند) و سرانجام زندگی را سرد و تاریک و فراموش‌شده به شکل یک ‹کوتولة سیاه›(غثاءاحوی) به پایان می‌برد.(4)

 

در مورد چرخة آفرینش گیاهان نیز همان معنایی را که به اختصار در سورة اعلی آورده‌بود، در سورة زمر آیة 21 به تفصیل آورده و فرموده‌است:

الم تر ان‌الله انزل من‌السماء ماءً فسلکه ینابیع فی‌الارض ثم یخرج به زرعاً(همان اخرج‌المرعی است) مختلفاً الوانه ثم یهیج فتریه مصفراً ثم یجعله حطاماً(همان فجعله غثاءً احوی است) ان فی ذلک لذکری لاولی‌الالباب

پس از آن نوبت به آفرینش جانوران و پرندگان و‌ موقعیت آنان در چرخة طبیعت فرامی‌رسد و می‌فرماید:

و ما من دابه فی‌الارض و لا‌یطیر بجناحیه الاّ امم امثالکم مافرّطنا فی‌الکتاب من شیء ثم الی ربهم یحشرون(انعام: 38)

ترجمه: نه جنبنده‌ای در زمین و نه پرنده‌ای در هوا با دوبالش پرواز می‌کند، مگر آنکه امت‌هایی همچون شما(جن و انس) هستند. ما در کتاب آفرینش چیزی را نابجا به‌کارنبردیم و از چیزی کم نگذاشتیم؛ سپس آنان به سوی پروردگارشان فراآورده‌شدگانند.

در مرحلة بعد، خداوند چرخه و گردش آفرینش را در مورد ‹جن و انس› به‌گونه‌ای مشترک مثال‌زده و آورده‌است:

الله‌الذی خلقکم من ضعف ثم جعل من بعد ضعف قوه ثم من بعد قوه ضعفاً و شیبه یخلق مایشاء وهوالعلیم القدیر(روم: 54)

و در آیه‌ای ویژة انسان، آورده‌است که:

هوالذی‌ خلقکم من تراب ‌ثم من نطفه ثم ‌من ‌علقه ثم ‌یخرجکم ‌طفلاً ثم ‌لتبلغوا اشدّکم ثم‌ لتکونوا شیوخاً(غافر: 67)

صفت‌هایی که خداوند برای خود در پایان آیات آورده نیز قابل توجه و اندیشیدن است: در مورد آفرینش کیهان، عزیزالحکیم و در مورد انس و جن، علیم‌القدیر.

بنابراین، اخرج‌المرعای یک انسان، زایش‌، جوانی و شادابی اوست و غثاءً احوای او، پیری، مرگ، و پوسیدن جسم اوست؛ چنانکه در آیه آمد.

خداوند کریم، برای آفرینش و برگشت‌دادن آن نیز یک آیة کلی دارد که تمام آفریدگان(کیهان و آنچه در آن است) را دربرمی‌گیرد:

قل ‌الله یبدؤاالخلق ثم یعیده فانّی تؤفکون(یونس: 34)

 

نمونة کاری

اکنون برای نمونه، مراحل ششگانة آفرینش را در مورد گیاهان بررسی می‌کنیم: نوع گیاه: گندم.

1.            خلق: مایة‌ اولیة گندم با کن وجودی به‌وجود‌آمده(اذا اراد شیئً ان یکون فیقول له کن فیکون) 

2.    تسویه: در این مرحله دانة گندم طراحی و سازماندهی می‌شود و مشخص می‌گردد که چه‌سودی باید داشته‌باشد، ‌به‌چه‌کار بیاید، شکل گیاه آن چگونه باشد و چگونه باید مصرف شود، و

3.    تقدیر: دانه‌ای با این ویژگی‌ها، خود، باید چه‌اندازه‌ای داشته‌باشد؟ هنگامی که به شکل یک گیاه درامد تا چه اندازه رشدکند؟ طول و عرض برگهایش چه‌اندازه‌ای باشد؟‌ این گیاه درچه مدتی باید به اوج شکوفایی برسد؟ خوشه‌هایش چه اندازه‌ای داشته‌باشد؟ و در هر خوشه چند عدد دانه وجودداشته‌باشد؟ و

4.    هدایت: پس از کاشته شدن، این خداوند است که از قبل پیش‌بینی‌های لازم را کرده و مشخص‌شده با توجه به شرایطی که باید وجودداشته‌باشد، چگونه از زمین سربراورد و رشدکند.

5.            اخرج‌المرعی: رویش دانة گندم و سیرصعودی آن است، تا به گونة خوشه‌ای سرسبز و شاداب درآید.

6.    فجعله غثاءً احوی: سیر نزولی این گیاه است تا از سرسبزی و شادابی، رو به زردی گذارد، قهوه‌ای شود، سیاه‌شود،‌ و به خاک‌وخاشاک(حطام) تبدیل‌گردد.

 

خداوند کریم همة این موارد را در دانة گندم و در «دی. ان. آ» آن نهفته‌است.‌  جل‌الخالق!!

 

*****

بازگشت‌ها:

1. نهج‌البلاغه خطبة 90،‌ فرازهای 20 و 21

 2و3. تفسیر المیزان، ترجمه از متن عربی

4. پیام یونسکو: مهر 1365

1385 - احمد شمّاع‌زاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد