هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

بازنگری «آیه نسخ» در قرآن


بازنگری «آیه نسخ» در قرآن 

 

احمد شمّاع زاده

 

یکی از آیاتی که از دیرباز بد فهمیده شده و چون بد فهمیده شده، بسیاری از مفسران قرآن و قرآن پژوهان به وسیله آن به انحراف رفته اند، آیه صدوششم سوره بقره است.

واژه نگاریهای قرآن کریم بسیار دقیق است و اگر کسی یا کسانی (تفاوتی نمیکند که یک نوجوان باشد، یا یک قرآن پژوه، و یا یک مفسر بزرگ قرآن) بدون دقت لازم و کافی در واژگان، و بویژه واژگان ویژه قرآن، و نیز بدون تدبر در آیه ای و آیات پیش و پس از آن، استنباطی از آیه داشته باشد و آن را به نگارش دراورد، یقیناً هم خود به انحراف رفته، و هم دیگران را منحرف میکند. نگارنده منکر وجود دگرگون کردن برخی آیه‌های قرآن توسط فروفرستنده آن نیست؛ ولی این آیه، ربطی به این موضوع پیدا نمیکند؛ و اصولاً موضوع ناسخ و منسوخ بدان گونه که شهرت یافته، از سوی خداوند مورد توجّه قرار نگرفته است. تنها آیه‌ای که مربوط به این موضوع میشود، آیه 101 سوره نحل است: و اذا بدلّنا آیه مکان آیه والله اعلم بما ینزّل قالوا انما انت مفترّ بل اکثرهم لایعلمون که در آن از واژه نسخ یاد نشده، و تنها به منظور رد سخنان معاندان قرآن و پیامبر، نازل شده است.

 

بحث واژگانی (لغوی)

ما ننسخ من آیة او ننسها نأت بخیر منها او مثلها (بخش اول آیه 106 سوره بقره)


ما ی موجود در آغاز آیه، مای نافیه نیست؛ زیرا اگر چنین بود یک الا پیش از نأت لازم مینمود، که برخی ترجمه‌ها این الّا یا مگر را از خود بر کلام خداوند افزوده اند.

 

ترجمه‌ها:

*هر چه از آیات قرآن را نسخ کنیم یا حکم آن را از خاطرها بریم (و متروک سازیم) بهتر از آن یا مانند آن بیاوریم. - الهی قمشه ای

*ما هیچ آیه ای را نسخ نمی کنیم و از یادها نمی بریم مگر آنکه بهتر از آن و یا مثل آن را میآوریم. - موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان

*هر حکمی را نسخ کنیم ، و یا نسخ آن را به تأخیر اندازیم ، بهتر از آن ، یا همانند آن را میآوریم. - مکارم شیرازی

*آنچه براندازیم از آیتها و از یاد بریمش بیاریم بهتر از آن یا مانند آن را. - محمّدکاظم معزّی

 

بهاءالدین خرمشاهی:

هر آیه‌ای را که نسخ کنیم یا فروگذاریم. بهتر از آن یا همانندش را در  میان گذاریم.

 

ترجمه انگلیسی علیقلی قرائی:

For any verse that We abrogate or remove from memory…

ترجمه این ترجمه میشود: برای هر آیه‌ای که نسخ کنیم یا از حافظه پاکش کنیم…

 

ترجمه قرآن شاه ولی الله محدّث دهلوی، چاپ پاکستان شرکت تاج با مسئولیت محدود:

هرچه نسخ میکنیم از آیتی یا فراموش میگردانیم آن را، میآریم بهتر از وی یا مانند وی.

 

ترجمه خودم:

آنچه از آیه‌ای را براندازیم یا به بایگانی (تاریخ) سپاریمش، میآوریم بهتر، یا همانند آن را.

 

بحث مصداقی

حال ببینیم مصداق این آیه چیست؟ آیا منظور از نسخ در این آیه، نسخ آیات قرآن است و یا موضوع به طور کلی چیز دیگری است؟

 

تدبّر، کلید فهم قرآن:

همه کسانی که قرآن را بد فهمیده اند و بدفهمی خود را به دیگران منتقل کرده اند، دلیلش تنها یک چیز است و آن این است که در قرآن تدّبر نکرده اند که اینهمه مورد تأکید قرآن است.

پس تدّبر را از بخش دوم همین آیه آغاز میکنیم. (توضیح آنکه موضوع پیش از این آیه ربطی به این آیه پیدانمیکند؛ وگرنه تدبّر در آیه‌ای آیات پیش از آن آیه را نیز در برمیگیرد.)

 

بخش دوم آیه: الم تعلم انّ الله علی کل شیء قدیر(106)

الم تعلم انّ الله له ملک السّموات و الارض و ما لکم من دون الله من ولیّ و لا نصیر(107)

ترجمه: آیا نمیدانی همانا که خداوند بر هر چیزی تواناست؟ آیا نمیدانی همانا که خداوند از آن اوست ملک و ملکوت کیهان؟ و نیست برای شما جز خداوند، نه سرپرستی و نه یاری دهنده ای؟

 

آیا به نظر شما، خداوند کریم نیز مانند برخی مفسرّان، آنقدر ساده اندیش است که بیاید و بر تواناییهای خود، و مالک کیهان بودن خود ببالد و سروری خود بر بندگانش را گوشزد کند و همه این‌ها را در کنار هم بگذارد و به آن‌ها افتخار کند، تا به ما نکته بسیار ساده‌ای را یاداوری کند؟:

 

ما برخی آیات قرآن را دگرگونه میکنیم!!

 

به آن میماند که این نگارنده بگوید: من از چنان توانایی در نوشتن، و از لبتابلی با پروسسوری چنان پرتوان برخوردارم که میتوانم برخی جمله‌های این مقاله را تغییر دهم و بهترش را برای شما بنگارم!!

در این صورت، آیا بر من نمیخندید؟ و نمیگویید: چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟ خداوندی که قرآن را فروفرستاده، شایسته و بایسته است تا آیاتش را تغییر دهد و آن را در جهت بهبود حال مردمان دگرگون سازد. این کار از بدیهیات است و لزومی ندارد که برای آن آیه نازل کند؛ هرچند برای این کار خود، در پاسخ به معاندان آیه‌ای هم نازل کرده است.

 

معنای «آیه»

آیه در قرآن به دو معناست. یکی همان است که آقای علیقلی قرائی در ترجمه‌اش آورده که در زبان انگلیسی می‌شود Verse، به معنای جمله های متن کتاب‌های مقدس. معنای دوم، مربوط به پدیده‌ها یا نشانه‌های طبیعی و اجتماعی است، که معادل انگلیسی آن می‌شود Phenomenon.

 

بحث محتوایی

از میان 217 آیه ای که خداوند در آن‌ها عنوان آیه را آورده، تنها شمار اندکی معنای آیات متن قرآن را میدهند؛ بلکه بخش عمده آن‌ها بر معنای پدیده‌های طبیعی منطبق است و بعضاً پدیده‌های اجتماعی را دربرمیگیرند.

- در صورتی که در آیه مورد بحث دقت کنیم، در مییابیم که میفرماید نأت، در صورتی که اگر منظور آیه قرآن بود، میفرمود ننزّل، چنانکه در آیه صدویک سوره نحل آمد: والله اعلم بما ینزّل

- اگر منظور آیه قرآن بود، تاریخ مفید بودنش تنها محدود به زمان نزول قرآن میشد و یادآوری آن تأثیر چندانی بر ما و دانش ما نداشت؛ ولی چون مربوط به پدیده‌ها و نشانه‌های طبیعی و اجتماعی است، بر آگاهی انسانها نسبت به چگونگی آفرینش، از آغاز تا روز رستاخیر میافزاید.

 

پدیده‌ها و نشانه‌های طبیعی

پیرامون پدیده‌های طبیعی و اهمیت آن‌ها برای پیشبرد تمدن انسان، در قرآن کریم آیات بسیاری آمده است که تا آنجا که امکان داشته در پژوهش قرآن، کتاب اندیشه به آن پرداخته ام. در اینجا تنها بخشی از آن پژوهش نسبتاً بلند را میآورم که بیشتر، مربوط به پدیده‌های طبیعی می‌شوند:

 

اندیشیدن در نشانه‌های طبیعی، معمولا به وسیله اندیشمندان جهان صورت گرفته و پایه و مایه پیشرفتهای عظیم برای انسانها شده و تمدن مادی را به وجود آورده است. قرآن‌کریم در پیمودن هرچه سریعتتر این راه‌ها، ما مسلمانان و دیگران را در آیات بسیاری راهنمایی‌کرده‌است.

 

موریس مترلینگ سه عنوان از کتاب‌هایش را، سه عنوان از سوره‌های قرآن قرار داده ‌است؛ که هنوز دیده‌نشده دانشمندی مسلمان چنین کاری کرده‌باشد:

نمل(مورچگان  موریس مترلینگ)، نحل(زنبور عسل موریس مترلینگ)، عنکبوت(عنکبوت زجاجی)؛ جدا از اینکه عنوان یکی دیگر از کتاب‌هایش نیز در قرآن آمده: موریانه!

 

نشانه های طبیعی در سورة روم

و من آیاته ان خلقکم من تراب ثمّ اذا انتم بشر تنتشرون(20)

و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم موّدّه و رحمه این فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون(21)

و من‌آیاته‌خلق‌السّموات‌والارض‌و اختلاف‌السنتکم‌ و الوانکم‌‌ ان‌‌فی‌‌ذلک ‌لآیات للعالمین(روم:22)

ترجمه: از نشانه‌های او،‌ آفرینش کیهان و اختلاف‌ زبان‌ها و رنگ‌های پوست شماست، همانا در این تفاوت‌گذاری نشانه‌هایی برای دانشمندان است.

و من آیاته منامکم بالیل و النهار و ابتغاؤکم من فضله ان فی ذلک لآیات لقوم یسمعون(23)

و من آیاته یریکم البرق خوفاً و طمعاً … ان فی ذلک لآیات لقوم یعقلون(14)

و من آیاته ان تقوم السّماء و الارض بامره (25)

و من آیاته انی یرسل الریاح مبشّرات و لیذیقکم من رحمته و لتجری الفلک بامره (46)

 

نشانه‌های طبیعی و قرآنی در آغاز سورة ‹جاثیه›

انّ فی‌السّموات و الارض لآیات للمؤمنین(3) و فی خلقکم و ما یبثّ من دابّه آیات لقوم یوقنون(4) واختلاف الّیل والنّهار و ما انزل الله من‌ السّماء … آیات لقوم یعقلون(5) تلک آیات الله نتلوها علیک بالحقّ فبأی حدیث بعدالله و آیاته یؤمنون(6) … یسمع آیات الله تتلی علیه ثمّ یصرّ مستکبراً (8) و اذا علم من آیاتنا شیئاً اتّخذها هزواً … و سخّر لکم ما فی‌السّموات و ما فی‌الارض جمیعاً منه انّ فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون(13)

 

چرایی برانداختن و به بایگانی سپردن آیات یا پدیده‌های طبیعی

به منظور پاسخ به کسانی که ممکن است پرسشهایی داشته باشند که مفهوم دگرگون کردن و برانداختن پدیده‌های طبیعی توسط خداوند چیست؟ و چرا خداوند پدیده‌های طبیعی خود را دگرگونه میسازد و منسوخ میکند؟ مناسب است با آوردن مثالهایی، در این زمینه روشنگری شود:

 

خداوند کریم در طول مراحل آفرینش، به تناسب شرایط آب و هوایی، آفریدگانی یا آیاتی (که همه آفریدگان آیتهای اویند.) را آفریده که تأثیرهای خود را بر محیط گذارده اند و در شرایط طبیعی بعدی، با توجه به منظور خداوند از آفرینش آن‌ها که مقطعی بوده، آن‌ها را از میان برده و  برانداخته؛ تا شرایط را برای آفرینش آفریدگانی دیگر فراهم آورد و در نهایت به آفرینش جن و آدمی که منظور نهایی بوده، بپردازد و آنها را در زمین و دیگر سیّاره ها جایگزین پیشینیان کند.

 

تنها دو نمونه بارز و مشهور، از خیل عظیم این آیه‌ها یا پدیده‌های طبیعی که خداوند برروی زمین ایجاد کرده و سپس آن‌ها را برانداخته و به بایگانی تاریخ سپرده، انقراض دایناسورها و انسانهای نئاندرتال است؛ که هر دو، سطح وسیعی از کره خاک را دربرگرفته بودند و به یکباره از سطح زمین و صفحه روزگار محو(نسخ) شده اند. به همین دلیل هنوز دیرینه شناسان و انسانشناسان نتوانسته اند دلیل از میان رفتن آن‌ها را بیابند. البته یقیناً دلیلی علمی منطبق با سنتهای طبیعی در پشت این انقراضها نهفته است، چنانکه نگارنده دلیل علمی انقراض نئاندرتالها را یافته و در پژوهش جایگاه جنیان و آدمیان در سیر تکاملی انسان برای پژوهندگان بیان کرده است.

 

دوشنبه، شانزدهم اسفندماه نودوپنج - احمد شمّاع زاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد