تصویری از «رستاخیز» یا «یوم الخروج»
احمد شمّاع زاده
یوم یسمعونالصّیحه بالحقّ ذلک یومالخروج(ق: 42)
روزی که (مردگان) به شایستگی میشنوند صدایی سهمگین را. آن روز، رستاخیز است.
خداوند در آیات دیگری گفتهاست: ‹منالاجداث = از گورها›؛ ولی در این آیه به گورها اشاره ای نشده. شاید خداوند میخواسته تأکید خود را بر چگونگی رستاخیز بگذارد و یا با نیاوردن ‹از قبرها›، نکتهای را یاداورمان شود. برای نمونه در همین سوره آمدهاست:
و نزّلنا من السماء ماءَ مبارکاً فأنبتنا به جناتٍ و حبّ الحصید والنّخل باسقاتٍ لها طلع نضید رزقاً للعباد و احیینا به بلده میتاً کذلکالخروج (ق: 9 تا 11)
و فروفرستادیم از آسمان آبی پربرکت را. پس رویاندیم به وسیله آن باغها و مزرعه ها یی را. و نخلهای برافراشته ای که طلعهای متراکمی دارند. بهره ای از روزی برای بندگان و بدین وسیله زنده میکنیم سرزمین مردهای را. اینچنین است رستاخیز.
یعنی همانگونه که گیاهان را از زمین با آب و خاک زنده میکنیم، ‹خروج› دوباره همهچیز از جمله انسانها در آغاز رستاخیز چنین خواهد بود.
آیه زیر نیز همین مضمون را بهگونهای گسترده تر، بیان میکند:
و هوالذی یرسلالرّیاح بشراً بین یدی رحمته حتّی اذا اقّلت سحاباً ثقالاً سقنه لبلدٍ میّتٍ فانزلنا بهالماء فاخرجنا به من کلالثّمرات کذلک نخرج الموتی لعلکم تذکرون (اعراف: 57)
ترجمه: اوست که میفرستد باد را که بشارتی است از رحمتش تا آن هنگام که ابری کم حجم، سنگین (پربار) شود رفع تشنگی میکنیم به وسیله آن برای سرزمینی که مرده بود. پس آب را فرومیفرستیم بر آن سرزمین. پس بیرون میآوریم به وسیله آن همه گونه میوه ای. بیرون آمدن مردگان نیز به همین گونه است باشد که یاداور شوید.
خداوند در سورهای دیگر، پس از اینکه درباره آفرینش انسان سخن میگوید، چگونگی بازگشت جسمانی او را نیز یاداورمیشود و همین روش را بهگونهای دیگر بازگومیکند:
والسّماء ذاتالرّجع والارض ذاتالصّدع انه لقول فصل و ما هو بالهزل
آسمان دارای باران است، و زمین دارای شکاف است. این سخن همانا گفتهای بازشناختی است و بیهوده نیست. (طارق: 11 تا 14)
همین مضمون در آیات پس از آیه ‹یومالخروج› (ق: 43 و 44) نیز بیانشده:
انا نحن نحیی و نمیت و الیناالمصیر یوم تشقّقالارض عنهم سراعاً ذلک حشر علینا یسیر
سخن از شکافتهشدن زمین و حشر سریع و زودهنگام (سراعاً) است؛ نه مانند بار اول که بهدنیا آمدند و حدود 16، 17 سال طولکشید تا به رشد و بالندگی رسیدند، بلکه بهسرعت و همانند گیاهانی که با دوربینهای فیلمبرداری خودکار، رشدشان را تندشده به تصویر میکشند، همانگونه که در این دنیا ما را از زمین ‹نشوونما› داد (والله انبتکم منالارض نباتاً ثم یعیدکم فیها و یخرجکم اخراجاًـ نوح: 17 و18)، بار دیگر به سرعت از زمین ‹میرویاند›. (اذ انشأکم منالارض ـ نجم: 32)
در همین راستا: یوم یخرجون من الاجداث سراعاً کانهم الی نصب یوفضون (روزی که بر می خیزند از گورها به سرعت. گویی برای گرفتن بهره ای دنیوی شتابانند. معارج: 43)
خداوند بهگونههای دیگری نیز ‹خروج› را توصیف کردهاست:
یخرجون منالاجداث کانهم جراد منتشر (برمی خیزند از گورها، گویی همچون ملخ همه جا را پر کرده اند. قمر: 7)
چرا خداوند ملخ را مثالزدهاست؟
هر اشاره قرآنی، هرچند اشارهای کوچک، نکتهها دربردارد؛ و بههیچروی نباید ترجمه آن را سرهمبندی کرد. بنابراین باید در همین مثال هم اندیشه و تدبر کنیم تا بدانیم منظور خداوند از این مثال چه بودهاست؟
پس از تدبر در این مثال قرآنی، متوجهمیشویم که آفرینش ملخ دو ویژگی مهم دارد. یکی اینکه ‹خلقالسّاعه› آفریدهمیشود، و دیگر اینکه هنگامی که ملخها به کشتزارها حملهمیکنند، ‹انبوه›اند؛ و معلوم است که با هم آفریدهشدهاند. پس خداوند با این مثال بسیار ساده، حشرونشر انس و جن را در آغاز رستاخیز، ترسیمکردهاست. یعنی همه مردمان جن و انس، بهیکباره، و با سرعت تمام، برانگیخته میشوند.
فیلمهای مستند زیادی از زادوولد جانواران مختلف تولیدشده و تا آنجا که ممکن بوده بسیاری از آنها را دیدهام؛ ولی تاکنون تولید مثل ملخ را ظاهراً نتوانستهاند فیلمبرداریکنند. اما شبیه به آن را دیدهام که برای این مثال قرآنی مناسب است:
مستند 5 تلویزیون روزی از تولید مثل لاکپشتها فیلمی پخشکرد که بسیار عجیب بود. شمار بسیار زیادی لاکپشت مشغول تخمگذاری در ساحل دریا هستند و روی تخمها را میپوشانند. سپس زمانی را نشان میداد که خیل عظیم جوجهها را میدیدی که بهیکباره از تخم سربراورده اند و روانه دریا شده اند. همین رهسپاری گروهی آنها به سوی دریا بود که بسیارشگفتانگیز مینمود.
انسان از خود میپرسد، اینها چگونه همه باهم از تخم سربراوردند؟! چقدر انبوه و زیادند!! به گونهای که تمام ساحل با آن بزرگی را پر کرده بودند. و چرا همه باهم به سوی دریا رهسپارند؟!
آری! لاکپشتها هم میتوانند رستاخیز را برای ما به تصویر بکشند!
ا نسان اندیشمند میپرسد همه اینهایی که گفتی تصویری از قیامت و روشی است که خداوند بدین گونه ما را برمیانگیزاند؛ ولی لاکپشتها از تخمها بیرون آمدند؛ گیاهان بذرشان یا در زمین وجود داشته یا کشاورز پاشانده است؛ پس انسانها که بذر و تخمی از آنان باقی نمانده، چگونه برانگیخته میشوند؟
خداوند در کتابش از هیچ موضوعی فروگذار نکرده و پاسخ این پرسش را هم داده است. باز هم سوره ق و این بار در آیات سوم و چهارم سوره ق دقت کنید:
أءذا کنّا تراباً ذلک رجع بعید قد علمنا ما تنقص الارض منهم و عندنا کتاب حفیظ
ابتدا پرسش انکارآمیز کافران پیرامون بازسازی بدن انسان در روز رستاخیز است که: آنگاه که ما خاک شدیم چگونه برانگیخته می شویم؟ این بازگشت بعید به نظر میرسد!
و سپس پاسخ قرآن:
«به درستی که ما دانستیم آنچه را که زمین از آنان کممیکند». (زیرا زمین بدن انسان را پس از مرگ تجزیه میکند.) سپس میفرماید: «نزد ماست کتابی که بسیارنگهدارنده (اطلاعات) است».
با
توجه به اینکه همهچیز تجزیه شده و ظاهراً
چیزی برای زندهشدن دوباره وجودندارد،
چه چیزی بسیارنگهدارنده اطلاعات است؟
اگر از یک دانشمند زیستشناس بپرسید، پاسخ خواهدداد بسیارنگهدارنده اطلاعات در زمینه بازسازی انسان و دیگر جانداران، تنها دی. ان. آ. میتواند باشد؛ که همه ویژگیهای وراثتی و اکتسابی انسان مردهای را که چندین سال زندگیکرده، در خود حفظ و نگهداری کرده است.
آری کتاب یا رایانهای به نام دی. ان. آ. وسیلهای در دست خداوند است (وعندنا) تا بدن انسان، جن و دیگر جانداران را برای روز رستاخیز بازسازی کند؛ البته اکنون دانش به جایی رسیدهاست که دانشمندان نیز میتوانند با روش کلونینگ (همانندسازی) چنین کاری را در همین جهان انجام دهند و دانش انسان را برای شناخت بهتر روز رستاخیر (ذلک یومالخروج ـ ق: 42) و چگونگی خروج (کذلکالخروج ـ ق: 11) بالا ببرند و دیگر انسان امروزی همانند انسان دوران جاهلیّت پرسشهایی را (که بسیاری از آنها در قرآن آمده) مطرح نکند، و به رستاخیز به عنوان واقعهای حتمی و فهمیدنی ایمان بیاورد؛ و نه بعید و دور از ذهن که از قول کافران در قرآن آمده (ذلک رجع بعید).
برای آگاهی بیشتر در این زمینه مقاله زیر را ببینید:
دی. ان. آ و کلونینگ در قرآن: https://www.academia.edu/12408556
نگارش و ویرایش:فروردین 1394
ویرایش دوم: فروردین 1402
احمد شماع زاده