درسی از زندگی، برای زندگی- 24
(برگها در دست کیست؟)
چند سال پیش، هنگام اهدای جایزه صلح نوبل به یک خانم آمریکایی، او پشت تریبون قرار گرفت و تنها گفت: "Thanks Charls"
هیچکس منظور وی را متوجه نشد و در همه اذهان تنها یک پرسش مطرح شده بود: چارلز کیست؟
مگر چقدر به این زن کمک کرده که بابت دریافت نوبل تنها از او تشکر کرده و نامش را می آورد؟
مدتی گذشت؛ و اپرا وینفری میزبان وی در اپراشو بود. اپرا از وی خواست منظورش را از بیان Thanks Charls بگوید و چارلز را به جهانیان معرفی کند.
پاسخ تکان دهنده و حیرت برانگیز بود. وی با لبخندی گفت: سالها پیش من زنی بودم که تنها سواد دبیرستانی داشتم. خانه دار، الکلی و مادر سه کودک، که هر سه، زیرا هفت سال سن داشتند.
همسرم هم الکلی و بسیار هوسباز بود؛ به گونهای که هر شب با یک زن به خانه میآمد؛ و گاه با چند زن، که جلوی چشم بچههایم مواد مصرف میکردند و...
من از ترس از دست دادن همسرم نه تنها به او اعتراضی نمیکردم، بلکه همپای او و دوستانش میشدم. از فرزندانم به قدری غافل بودم که اگر دلسوزی همسایگان نبود، هیچکدام زنده نمی ماندند؛ تا اینکه یک روز همسرم مرا ترک کرد؛ بی هیچ توضیحی؛ و من تا امروز نمیدانم که او کجا رفت و چرا رفت! ولی یک واقعیت عریان جلوی چشمم بود.
من زنی بودم که هنوز سی سال نداشتم؛ الکلی و منحرف بودم؛ سه فرزند و یک خانه اجاره ای داشتم؛ و هیچ توانایی برای اداره زندگی نداشتم. روزها گذشت تا اینکه به خاطر نداشتن پول کافی مجبور به ترک الکل شدم و در کمال تعجب دیدم چقدر حالم بهتر است. پس از آن، کاری کوچک پیدا کرده و خودم زندگی خود و بچههایم را اداره کردم. بچه ها به شدت احساس خوشبختی میکردند؛ و من تازه داشتم میفهمیدم که درحق آنها چه ستمی روا داشتهام.
هنگامی که دیدم بچه هایم با چه لذتی درس میخوانند و با من همکاری میکنند تا مبادا روزهای سیاه بازگردند، من هم شروع کردم به درس خواندن!
امروز جایزه نوبل در دستان من است! همان دستانی که روزگاری نه چندان دور از مصرف الکل رعشه داشت و هرگز نوازشی نثار کودکانش نمیکرد. اگر همسرم مرا ترک نمیکرد، هرگز به توانایی هایم پی نمیبردم؛ زیرا من ذاتاً انسانی تنبل و وابسته شده بودم.
اپرا پرسید: پس چارلز کی وارد زندگی ات شد و چگونه کمکت کرد؟
زن پاسخ داد: چارلز همسرم بود. این ما هستیم که باید نقش ورقهای دستمان را تعیین کنیم. به راحتی میتوان برگ برنده را تبدیل به بازنده یا برگ بازنده را تبدیل به برگ برنده کرد.
گاهی با نبود یا رفتن کسی، میتوان فردای بهتری ساخت. مهم این است که برگها در دست کیست؟!
آفریدگانی خرد، با ساختارها و بهرهدهی کلان
احمد شمّاع زاده
سعدی شیرازی:
برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
چندین
قرن از این گفته
سعدی می گذرد.
ببینیم
دفتر هوشیاران این روزگار، چه شناختهایی
را به رشته
پژوهش کشیدهاند:
نقش کرمها در حل مشکلات زیست محیطی جهان
دانشمندان دانشگاه سنگاپور (Singapore) در تلاشند با الگوبرداری از مکانیسم رودههای یک نوع کرم، راه حلی طبیعی برای مشکل #زبالههای_پلاستیکی جنوب شرقی آسیا پیدا کنند. باکتریهای موجود درون روده اَبَر کرمها به آنها اجازه میدهد پلاستیکهای معمولی را تجزیه کنند. بیش از نیمی از زبالههای پلاستیکی جهان در قاره آسیا تولید میشود که خطری جدی برای محیط زیست است. به گفته سازمان ملل، حجم تولید سالانه #پلاستیک در جهان بیش از ۴۳۰ میلیون تن است. دو سوم این پلاستیکها، بلافاصله پس از مصرف دور ریخته میشود، به #زباله تبدیل شده و معمولا وارد چرخه تولید غذا میشود. (نقل از رادیو فردا- فروردین 1403)
الهام از صدف نرمتنان برای طراحی
«اقیانوسها محیط خطرناکی برای نرمتنان همچون حلزون دریایی هستند، امّا چنین محیطی سبب (چنین محیطی سبب!!) پیدایش یک سیستم دفاعی نانوساختار پیشرفته در سطح بدن این موجودات شده که سفت و محکم و در عین حال سبک هستند؛ و به نام صدف معروفند.
درک اصول اساسی طراحی چنین سیستم زرهی طبیعی میتواند به مهندسان و طراحان در طراحی پوششهای سخت پیشرفته کمککند».
«هماکنون در MIT (انستیتو تکنولوژی ماساچوست) محققان در حال مطالعه ساختار و مکانیک لایه سخت نانومتری درونی صدف نرمتنان هستند… صدف از 95 درصد کربنات کلسیم که یک سرامیک شکننده است و پنج درصد بیوپلیمر انعطافپذیر که مواد نسبتاً ضعیف هستند، تشکیل شده است. این مواد به صورت یک ساختار خشتوملات با انباشتهشدن میلیونها صفحة سرامیک به اندازه چند هزار نانومتر برروی همدیگر تشکیلشدهاند. هر لایه از صفحات به وسیله لایه نازکی از بیوپلیمر مذکور به هم میچسبند…»
«با جایگزین کردن قطعات ضعیف ساختمان صدف با مواد محکمتر میتوان کامپوزیتهای بسیار سفت و محکم برای استفاده در پوششهای زرهی با کاربردهای ساختاری، مانند پانلهای خودروها یا بال هواپیما بهدستآورد. این تیم پژوهشی مطالعات تجربی خود را با تصویربرداری از صفحات نازک بریدهشده از صدف یک نوع حلزون دریایی با استفاده از میکروسکوپ نیروی اتمی(Atomic force microscope) آغاز کردند. تصاویر بهدستآمده، برامدگیهایی را در مقیاس نانو با سطح صاف و هموار به همراه مولکولهای بیوپلیمری با ارتفاع یک نانومتر که به آنها متصل بودند نشانمیدهد».
«لایههای صدف به منظور تشکیل یک ساختار محکم از دو مادة ضعیف توسط بیوپلیمرها، به همدیگر میچسبند… این تیم هم اکنون در حال مطالعة نیروی چسبندگی بین صفحات سرامیکی و بیوپلیمر انطافپذیر در مقیاس نانو، و همچنین خواص نانومکانیک مولکولهای منفرد بیوپلیمر هستند».(شرق: 26/7/84)
این اولین یا چندمین باری نیست که ظاهراً ناچیزترین و بیاهمیتترین آفریدگان خداوند چنین ‹نشانههای› شگفتانگیزی را از خود بروزمیدهند و الگویی برای اندیشمندان و رایمندان میشوند. همین یکی دو سال پیش در خبرها آمدهبود که سازندگان رباتها دریافتهاند بهترین الگوی حرکتی یک ربات، پاهای ظریف با اندازهها و طرح دقیق سوسکهاست.
نقد مقاله بالا که در روزنامه شرق ترجمه شده است:
در مقاله فرافکنی و هدایت الهی آورده ام:
در کتاب زندگی، زمان و اندیشههای فیزیکدانان بزرگ قرن بیستم آمده است:
«علم قهرمانان خود را از محیطهای خانوادگی گوناگون و در بعضی اوقات از نواحی جغرافیایی بس دورافتادهای برمیگزیند. ارنست راذرفورد، مردی که پدر انرژی هستهای نامیدهشدهاست، مصداق بارز این مدعاست».
این گونه سخنان را در بسیاری از متنها میخوانیم. هم هموطنان ما چنین مینویسند و هم برخی از نویسندگان دیگر کشورها، که همواره بهجای واژه خداوند واژگانی همچون جهان، دنیا، طبیعت، اجتماع، علم، تاریخ، انقلاب، هنر را جانشین آن میکنند. که این، گونهای ناسپاسی به ساحت قدسی خداوند، و قدرناشناسی نسبت به نعمتهای اوست.
با توجه به عبارت ناخوشایندی که در مقاله آمده (چنین محیطی سبب!!)، اکنون باید بر فهرست خود، واژه محیط را نیز بیفزایم و اگر درآینده، در نوشتارهای نویسندگان، باز هم ناسپاسی نسبت به ساحت خداوند یافتم، در این فهرست بگنجانم.
اینان از خود نمپرسند چگونه محیط بیشعور، میتواند اینهمه شعور داشته باشد که صدفی با این همه ویژگیهای شگفت انگیز بسازد که موجب شود نرمتنان خود را از طعمه شدن برهانند!!؟ صدفی که حتا دانشمندان در آفرینش آنها انگشت به دهان مانده اند؛ و باید پای مکتب آفریننده این صدفها به شاگردی بنشینند (طبق آنچه که در مقاله هم آمده) تا بتوانند در کارهای علمی خود از آنها الگو و درس بگیرند.
بهرهگیری از پوسته حشرات در تجهیزات نظامی
«پژوهشگران دانشگاه ‹کانزاس› آمریکا موفق به شناسایی ژنی شدند که سختی پوستة بدن حشراتی از قبیل سوسک را موجب میشود. از دهة 1940 پژوهشگران در حال بررسی آنزیمهایی بودند که موجب سختشدن پوستة سوسکها میشود. در آخرین بررسیهای انحامشده، مشخصشد آنزیمی به نام ‹لاساس2›، سختی پوستة این حشرات را برعهدهدارد. به گفتة محققان پوستة بدن سوسکها در ابتدا نرم است، اما با گذشت زمان رفتهرفته با حفظ برّاقی و انعطافپذیری حالت محکمتری به خود میگیرد. بنابر اعلام پایگاه ملی دادههای علوم زمین، این پژوهشگران هم اکنون مشغول بررسی فرایندهایی هستند که موجب این تغییرات است. نتایج بهدستآمده در تولید نسل جدیدی از تجهیزات نظامی از قبیل هواپیما بهکارخواهدرفت». (شرق: 6/6/84)
الهام از نحوه عمل مورچهها در تعمیر فضاپیما
«پژوهشگران سازمان ملی تحقیقات فضائی استرالیا با همکاری کارشناسان سازمان فضانوردی آمریکا (ناسا) سرگرم تکمیل طرحی هستند که هدف آن طراحی بدنه جدیدی برای فضاپیماهایی است که میتواند به طور خودکار آسیبهایی را که در اثر برخورد با زبالههای فضائی به وجود میآید، ارزیابی کند. اندیشه اصلی این طرح با الهام از نحوة عمل مورچهها شکل گرفتهاست، و نخستین گام در زمینه ساخت فضاپیماهایی به شمارمیآید که از توانایی تعمیر خود، برخوردارند. پژوهشگران استرالیایی و آمریکایی تاکنون طرحی برای پوسته بیرونی فضاپیماهای جدید طراحی و تکمیل کردهاند که که از 192 سلول مجزا تشکیل شدهاست. در زیر هر سلول یک سنجشگر وجوددارد که اثر ضربه و برخورد ذرات و اشیاء را مشخصمیکند و یک پردازنده الکترونیک که مجهز به الگوریتم یا نرمافزاری است که به سلول اجازهمیدهد اطلاعات دریافتی را به سلولهای مجاور انتقالدهد. این نحوة عمل سلولهای پوسته جدید مشابه نحوة عمل مورچهها در هدایت هم لانههای خود به سمت منابع غذایی یا به سوی لانه است… هدف نهای ناسا طراحی و تولید فضاپیماهای موسوم به ‹فضاپیماهای کهنهنشدنی› است که قادرند صدمات را شناسیایی ، ارزیابی و تعمیر کنند».(شرق: 26/6/84)
یاداوری: این خبر در اخبار علمی شهریور 84 آمده بود؛ ولی در بهمن ماه اجرائی شده است.
مگس؛ حشره کثیفی که ممکن است به درد ما بخورد!
دانشمندان نقشه کامل سلسله ژن های مگس را تهیه کرده اند و می گویند این دستاورد می تواند به کشف درمان های تازه برای بیماری های انسانی کمک کند.
مگس می تواند حامل حدود ۱۰۰ نوع بیماری از جمله یک نوع بیماری عامل کوری باشد.
تیم محققان در دانشگاه کورنل آمریکا میگویند با مقایسه دی ان ای مگس خانگی با مگس میوه توانسته اند ژنهایی که مگس خانگی را در برابر بیماریهایی که ناقل آنهاست مصون میکند شناسایی کنند. آنان همچنین یک کد ژنتیکی منحصر به فرد را که به مگس کمک میکند فضولاتی مانند مدفوع را تجزیه کند کشف کرده اند.
دکتر جف اسکات و همکارانش از کورنل به نشریه "ژنوم بیولوژی" گفتند که اطلاعات مربوط به این ژنها میتواند برای دفع آلودگیهای انسانی و بهبود محیط زیست به ما کمک کند.
مگسهای خانگی در انتقال بیماری نقش فوق العاده ای دارند. آنها مرتبا با لاشه حیوانات، زباله و سایر مواد آلوده آکنده از باکتری، ویروس و دیگر منابع بیماری در تماسند. مگس ها هم از بسیاری از غذاهایی که ما میخوریم تغذیه میکنند و چون چابک هستند فرصت زیادی برای تغذیه از خوراکیهای خانگی دارند. به عقیده کارشناسان تغذیه آنها از مواد مایع یا نیمه مایع - مثل مدفوع - تغذیه میکنند و همین دلیل اصلی حمل این همه عامل بیماری زا توسط مگسهاست.
تغذیه بی وقفه مگسها به این معنی است که مدفوع زیادی تولید میکنند و هرجا بیش از چند ثانیه بنشینند عوامل بیماری زا را هم با مدفوع خود دفع می کنند. اما برخلاف انسان، این زندگی کثیف آنها را مریض نمیکند. دکتر اسکات و تیمش کنجکاو بودند بدانند چرا چنین است و اینکه آیا ممکن است این نقطه قوت را به نفع انسان به کار برد؟
آنها آرایش پایه ژنهای شش مگس ماده را تعیین کردند. حجم اطلاعات گرداوری شده ۶۹۱ مگابایت بود. آنان سپس این داده ها را با ۱۲۳ مگابایت داده های ژنتیکی مگس میوه (Drosophila melanogaster) مقایسه کردند تا دریابند کدام بخش از بخشهای دی ان ای منحصر به مگس خانگی است و باید مورد مطالعه بیشتر قرار گیرد.
مگس خانگی ژنهای ایمنی خیلی بیشتری از مگس میوه داشت و به علاوه ژنهای ایمنی اش خیلی متنوع تر بود - تا ظاهرا بهتر بتواند در برابر عوامل بیماری زایی که حامل آنهاست محافظت شود.
منبع: آفتاب نیوز مورخ 24 مهر 1393
هنگامی که میکروبها کارساز میشوند:
پژوهشی دیگر که بدون ترجمه، عنوان بالا را به آن داده ام:
Joint Genome Institute Finishes 100th Microbial Genome Microbes, thriving in even the world's most extreme environments, are capable of performing myriad biological functions, learned over the billions of years they have inhabited the planet. Those lessons, and how they can be captured to render clean renewable sources of energy and to repair damaged environments, are among the many secrets encoded in their DNA sequence. On May 23, at the general meeting of the American Society of Microbiology (ASM), the U.S. Department of Energy Joint Genome Institute (DOE JGI) will announce that it has finished the sequence of 100 microbial genomes and released this information for the benefit of the global research community.
Saccharophagus
degradans 2-40. (formerly Microbulbifer degradans) Ronald Weiner,
University of Maryland. Marine microbe degrades and recycles
insoluble complex polysaccharides; potential for conversion of
complex biomass to energy. (Image courtesy of DOE/Joint Genome
Institute)
ASM President Dr. Stanley Maloy, who will touch on DOE JGI's achievement in his President's Forum remarks, said that the 100 microbes represent a rich portfolio of the vast and mostly uncharacterized microbial world. "DNA sequencing has opened a particularly productive vein to mine in exploring and expanding the frontier of microbiology. Especially where, through conventional culture methods, we are unable to shed light on the metabolic profiles of these microorganisms and their environmental implications, DNA sequencing provides us a welcome set of tools."
"The power of DOE JGI sequencing microbes, and other organisms, is that it gives us the complete genomic 'parts list' of those organisms," said Dr. Raymond L. Orbach, Director of the DOE Office of Science. "With this list in hand, we can explore how microbes use these parts to build and run their key functions, many of critical importance to DOE because they can break down plant materials to produce such useful sources of energy as ethanol and hydrogen, and clean up toxic waste sites. We know that microbes can perform these and a multitude of other amazing tasks and with the proper technology we can harness these capabilities."
DOE JGI, a national user facility, has sequenced or is in the process of sequencing over 380 organisms, more than any other institution in the world. DOE JGI averages over 3.1 billion bases or letters of sequence generated per month, or roughly the equivalent of a human genome once over. As microbes range in size from typically five to tens of millions of bases, several microbes could be sequenced in one day. However, the sequencing process, in order to meet rigorous quality standards and to satisfy the demands of the scientific community, is an iterative one, requiring six- to eight-times coverage. The term "finished," associated with the 100 microbial genomes accomplished by DOE JGI, is a technical designation referring to a standard of accuracy established for the Human Genome Project of tolerating no more than one mistake in 50,000 letters of genetic code with no gaps.
The microbes sequenced by DOE JGI, both single-celled and those multi-celled organisms invisible to the naked eye, cross all main branches of the tree of life: Eubacteria, Archaea, and even the Eukaryota, which include microscopic fungi, plants, and animals.
The 100th microbial genome, a project originally proposed by Dr. Kevin Sowers of the Center of Marine Biotechnology at the University of Maryland Biotechnology Institute (UMBI), is Methanosarcina barkeri fusaro, a methane-producing organism that exploits a unique metabolic pathway to do the job. This microbe, while isolated from a freshwater mud sample, also lives in the rumen of cattle where cellulose and other polysaccharides are digested.
"We are delighted that the DOE JGI’s 100th genome is a microorganism that one of our UMBI faculty members has been studying to evaluate its potential for bioremediation and as an alternative energy source," said Dr. Jennie Hunter-Cevera, UMBI President. "By sequencing this and other important organisms, DOE JGI is helping to accelerate biotechnology discovery and innovation."
Microbes are critical micromanagers in the balance of nature. DOE JGI collaborator Dr. Donald A. Bryant, Ernest C. Pollard Professor of Biotechnology and Professor of Biochemistry and Molecular Biology at Penn State University, elaborates.
"Green sulfur bacteria, Chlorobi, are extremely important players in the global cycling of carbon, sulfur, and nitrogen," said Bryant. "Thanks to DOE JGI, the availability of multiple genome sequences for the Chlorobi has turbocharged our functional genomics studies. This has allowed us to make remarkable progress in understanding sulfur and ferrous iron oxidation, carotenoid and chlorophyll biosynthesis, photosynthetic light harvesting, oxygen tolerance, and many other aspects of the physiology and metabolism of the green sulfur bacteria."
The search for microorganisms that can inform solutions to energy and environmental challenges can go to the extremes--the boiling hot pools in Yellowstone National Park, for instance--and lead to new biotechnology products.
"DOE JGI has played an invaluable and otherwise unavailable role in the development of new enzymes for industrial use," said David Mead, President & CEO, of Lucigen Corporation. "The sequence acquisition of DNA from superheated thermal aquifers and other unique sources has resulted in the discovery of a new class of thermostable DNA polymerases and unique thermostable cellulase and hemicellulase enzymes. Without the DOE JGI these valuable molecules would not have made it into the marketplace."
نگارش اول: سال 1385
نگارش و ویرایش دوم: مهر1393
نگارش و ویرایش سوم: خرداد 1395
ویرایش چهارم: آذر 1400
ویرایش پنجم: مرداد 1401
نگارش و ویرایش ششم: فروردین 1403
احمد شماع زاده
کشف کشتی حضرت نوح در کوههای آرارات!
نقد و بررسی نگارنده با همین رنگ (زرشکی) در متن آمده است. - شمّاع زاده
اوایل دهه چهل بود؛ و من که نوجوانی اهل مطالعه بودم، در جایی خواندم که کشتی نوح بر روی کوه آرارات کشف شده است. برای من و برای هرکس که این خبر را میخواند، بسیار جالب و هیجان انگیز بود. اکنون در سرانه پیری و برای ویرایش و تکمیل مقاله چرایی سیل نوح و سازه کشتی نوح، سری به نت زدم؛ و این مقاله را یافتم که شرح و تفصیل آن خبر است؛ که بعدها، و پس از پژوهشهای باستانشناسی بسیار، تهیه و تنظیم شده، و پژوهش علمی بسیار ارزشمندی است که نباید مطالعه آن را از دست داد.
لینک چرایی سیل نوح و سازه کشتی نوح: https://www.academia.edu/45764405
در سال 1959، یک خلبان ترک، چندین عکس هوایی برای مؤسسه ژئودتیک ترکیه برداشت. هنگامی که مأموریت به پایان رسید، در میان عکسهای او تصویری جلب نظر میکرد تصویری از یک قایقی بزرگ که بر سینه تپه ای، در فاصله بیست کیلومتری کوههای آرارات آرمیده بود.
تصویر هوایی از فسیل کشتی که محل آسیب دیدگی ناشی از برخورد به یک صخره در آن مشخص است. بلافاصله پس از مشاهده این تصویر، تعدادی از متخصصان، علاقهمند به پیگیری شدند. دکتر براندنبرگ از دانشگاه ایالتی اوهایو یکی از این علاقهمندان بود. او کسی بود که قبلاً در زمینه کشف تأسیسات روی زمین از طریق هوا، مطالعات دانشگاهی داشت و پایگاههای موشکی کوبا را در دوران کندی کشف کرده بود. دکتر واندنبرگ با دقت عکسها را مورد مطالعه قرار داد و اظهار کرد: «من هیچ شکی ندارم که شیء موجود در عکسهای هوایی یک کشتی است.».
۱۷ سال از آخرین تحقیقات در منطقه گذشت تا در سال ۱۹۷۶ یک باستان شناس آمریکایی به نام «ران ویت» تحقیقات جدید خود را در منطقه آغاز کرد. او بزودی با انجام محاسبات دقیق دریافت که طول این شیء عظیم الجثه بلندتر از طول یک زمین بازی فوتبال و اندازه آن به بزرگی یک ناو جنگی است که کاملاً در زمین دفن شده است. اما کشتی کشف شده در زیر گل و لای قطوری دفن شده بود و بسختی به جز از ارتفاع قابل رؤیت بود. «ران وایت» و گروه همراهش که مشتاقانه کار را پیگیری میکردند، به جایی رسیدند که تنها وقوع یک حادثه عجیب و نادر میتوانست راهگشای کار آنها باشد:
از تحقیقات ران وایت مدت زیادی نگذشته بود که در 25 نوامبر سال 1978، وقوع زمین لرزه ای در محل، باعث شد تا کشتی مزبور به طور شگفت آوری از دل کوه بیرون بزند و سطح زمین اطرافش را به بیرون براند. بدین ترتیب دیوارههای این شیء، شش متر از محوطه اطرافش بالاتر قرار گرفت و برجسته تر شد. بدنبال این زمین لرزه، ران وایت ادعا کرد که شیء مذکور میتواند باقیمانده کشتی نوح باشد. سپس بدبینیها به خوش بینی مبدل و این سؤالها مطرح شد: «اگر این جسم عظیم قایقی شکل به طول یک زمین فوتبال، در ارتفاع 1890 متری کوههای آرارات، کشتی نوح نیست، پس چه چیز میتواند باشد؟ و اگر جسم کشتی نوح است، آیا طوفان نوح واقعاً بوقوع پیوسته است؟... آیا ما شاهد بقایای کشتی افسانه ای حضرت نوح که در کتب مقدس ادیان جهان از آن صحبت شده است، هستیم؟» بررسیهای زمین شناسی در نقاط مختلف دنیا، نابود شدن و
مرگهای دسته جمعی موجودات زنده را بر اثر حادثه ای غیر منتظره نشان میدهد. برخی از این حوادث با زمان طوفان نوح همخوانی دارد.
وجود لایههای مخلوط فسیل شده حیواناتی چون فیل، پنگوئن، ماهی، درختان نخل و هزاران هزار گونه گیاه جانوری، تأییدی بر این واقعیت است. این سنگوارهها که بعضاً در برگیرنده حیوانات مناطق گرمسیر با مناطق سردسیر (در کنار هم) هستند، نشان میدهند که با فرونشستن آب، جانوران و گیاهان خارج شده، در زیر رسوبات مانده و به فسیل تبدیل شدهاند.
با این وجود من هم معتقدم بهتر بود نویسندگان مقاله واژه فسیل را به کار نمی بردند.
تاریخ در مورد محل به گل نشستن کشتی چه میگوید؟
داستان کشتی نوح از گذشتههای دور مورد توجه اقوام مختلف بوده است. مورخان از ۲۰۰۰ سال پیش نقل کرده اند که مسافران کنجکاو از قدیم این منطقه را در کوههای آرارات کشور ترکیه، مورد بازدید قرار میدادند و گاهی تکههای کوچکی از آن به غنیمت برده میشد. در تاریخ آمده است که حدود ۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، آشوریان اقدام به ورود به کشتی کردند و موفق به ورود به طبقه سوم آن که در زیر زمین واقع شده بود شدند. این نشان میدهد که اقوام مختلف در مورد موقعیت جغرافیایی کشتی، متفقند.
تکنولوژی پیچیده در ساخت کشتی
اینجا صحبت از ساخت یک قایق کرجی کوچک هشت نفره با ظرفیت چند حیوان کوچک نیست. بحث بر سر تکنولوژی پیچیده ای است که مهارت ذوب فلزات، ابزار پیشرفته و نیروی انسانی حاذق میطلبیده است. از آنجا که یاران حضرت نوح تعداد بسیار کمی بوده اند، این سؤال پیش میآید که نوح براستی چگونه این کشتی را ساخته است. کشتیای که تاکنون از عجایب کتب مقدس به شمار میرفت و اکنون یک واقعیت علمی لمس شدنی است. آیا نوح به تنهایی توانسته است کشتی ناوگونه خود را به طول یک زمین فوتبال و به وزن تقریبی ۳۲۰۰۰ تن بسازد؟ آیا ساخت یک کشتی با دست خالی با امکانات آن زمان، به گنجایش ۴۹۴ اتوبوس دو طبقه مسافربری با تصورات ما درباره قدما، همخوانی دارد؟ براستی چه تعداد جانور و چگونه جمع آوری شدند و در کشتی جایگزینی شدند؟ آب و غذا چگونه تأمین میشد؟ جانوران وحشی چگونه به سوی کشتی هدایت شدند؟...خوشبختانه تحقیق بیشتر در محل، حضور حیوانات را در کشتی یافت شده، تأیید کرد. کشف مقادیر قابل توجهی فضولات حیوانات که به صورت فسیل در آمده اند و از ناحیه خسارت دیده کشتی به بیرون رانده شده اند ، فرضیه ما را بیشتر به واقعیت نزدیک کرد. علاقمندان به کاوش در مورد کشتی نوح بارها سعی کرده اند به درون کشتی فسیل شده راه یابند ولی همیشه با تودههای عظیم سنگ و خاک نیمه ویران مواجه شده اند. در آخرین تلاشها، کاوشگران سعی کردند لایههای گل و لای خشک شده اطراف کشتی را در هم بشکنند و از میان بردارند تا شاید راهی برای ورود به اتاقکهای زیرین کشتی پیدا کنند، اما خیلی موفق نبودند. در سال ۱۹۹۱، «گرگ برور» باستان شناس، بخشی از شاخ فسیل شده جانوری را کشف کرد که از قسمت تخریب شده کشتی که فضولات حیوانی بیرون ریخته بودند، به بیرون افتاده بود. به تشخیص محققان، این شاخ که مربوط به یک پستاندار بوده است، مقارن با شاخ اندازی سالانه جانور به هنگام خروج از کشتی در آنجا رها شده است.
کشتی نوح: اسکلت فلزی، بدنه چوبی
آزمایشات دانشمندان وجود قطعات آهن را در فواصل منظم و معین در ساختار کشتی تأیید کرده است. باستان شناسان با کشف رگهها و تیرهای باریک آهنی، الگویی ترسیم کرده اند که حاصل کار به صورت نوارهای زرد و صورتی بر روی کشتی علامتگذاری شد. آنها همچنین گرهها و اتصالات آهنی محکم و برجسته ای را یافته اند که در ۵۴۰۰ نقطه کشتی بکار رفته اند. تصویر برداریهای راداری نشان داده که در محل تصادم کشتی با صخره به هنگام فرود آمدن یا به عبارت دیگر به گل نشستن، نوارهای آهنی یا تیرهای فلزی کج شده اند. آنها میگویند که استفاده وسیع و همه جانبه از فلزات در ساخت کشتی خارج از حد تصور ماست.
به نظر میرسد که تکنولوژی پیشرفته و رشدیافته ای در آن دوران وجود داشته که به هر حال حضرت نوح (ع) توانسته از آن بهرهمند شود. تکنولوژی و تمدنی که ذهن ما را از تمرکز بر روی بناها و اماکن منحصر به فرد در نقاط مختلف دنیا به این نقطه از جهان معطوف میکند.
چنین نیست! آنگونه تمدنی که شما تصور میکنید وجود نداشته است. با توجه به آیه زیر، نگارنده معتقد است نه تنها کار طراحی و ساخت آن کشتی عظیم توسط حضرت نوح در تصور باستانشناسان نمیگنجد، بلکه در آن روزگار غیرممکن بوده و در تصور هیچکس نمیگنجد؛ و یقیناً مشیت الهی همراه با ارسال نیروهایی از سوی خداوند در طراحی و ساخت آن دخیل بوده است:
و اصنع الفلک باعیننا و وحینا (سوره هود، آیه 37) و کشتی بساز زیر نظر ما و مطابق وحی ما
اکتشافات زمانی جالبتر شد که باستان شناسان توانستند طرح مشبکی حاصل از تقاطع تیرهای فلزی افقی و عمودی بکار رفته در بدنه کشتی بدست بیاورند. تصاویری که نشان میدهند ۷۲ تیر فلزی اصلی در هر طرف کشتی به کاررفته است. به نظر میرسد که برای هر چیزی طرح و الگویی وجود داشته است. وجود اتاقها و فضاهای کوچک و بزرگ در طبقات مختلف، نظریه وجود طرح مهندسی پیشرفته را تأیید میکند. در طول تحقیقات، بررسیهایی در مورد تعیین طول، عرض و قطر کشتی انجام گرفته است که متخصصان را قادر ساخته تا از جزییات کف کشتی، ساختمان و الگوی اولیه و مواد تشکیل دهنده آن اطلاعاتی بدست آورند. دستیابی به چنین کشفیاتی مبهوت کننده بود، چرا که در بسیاری از مواقع، درک واقعیت کشف شده از حد تصور خارج بود.
کشف یک لایه غلافی و کپسولی شکل در داخل کشتی از این جمله بود که در واقع کشتی را به دو لایه یا پوسته اصلی مجهز میکرد. این آزمایشات، وجود دیوارهای داخلی کشتی، حفرهها، اتاقها و دهلیزها و همچنین وجود دو مخزن بزرگ استوانه ای را تأیید کرد. در این آزمایشها که به «اسکنهای راداری» معروفند، معلوم شد که دو مخزن استوانه ای بزرگ که هر کدام چهار متر و ۲۰ سانتی متر بلندی و هفت متر و بیست سانتی متر عرض (قطر) داشته اند و به دور هر یک از آنها کمربندی فلزی نصب شده بود، در نزدیکی تنها در ورودی کشتی وجود داشته اند. در یکی از آزمایشات رادار اسکن که به درخواست استاندار استان آگری ترکیه انجام شد، معلوم شد که جنس بدنه کشتی از سه لایه چوب به هم چسبیده تشکیل شده است. این سه لایه با مواد محکم چسبنده، بهم چسبیده بودند.در سال ۱۹۹۱، یک عدد میخ پرچ فسیل شده با حضور ۲۶ نفر محقق در بقایای کشتی کشف شد. تجزیه و تحلیل ترکیبات این میخ وجود آلیاژهای آلومینیوم، تیتانیوم و برخی از دیگر فلزات را تأیید کرد.این در حالی است که گمان میرفت (عبارت «گمان میرفت» اضافی است، زیرا در 5200 سال پیش بشر به فلز دست نیافته بود.) در زمان حضرت نوح، آهن و آلومینیوم هنوز به مرحله کشف و استخراج نرسیده باشد. آیا ما نیازمند بازنگری در تاریخ استفاده و استخراج بشر از فلزات هستیم؟
لنگرهای کشتی هم کشف شد!
بربلندیهای تپههای اطراف محل کشتی، باستان شناسان چند جسم بزرگ حجیم سنگی یافتند که در بالای هر کدام سوراخی بزرگ تعبیه شده بود. اینها در واقع ابزاری بودند که به علت وزن زیاد به جای وزنه یا لنگر به هنگام پهلو گرفتن کشتی به آب پرتاب میشدند. چگونه و با چه نیرویی؟ دقیقاً نمیدانیم.
کتیبه ای که ادعای دانشمندان را اثبات کرد
روایت است که حضرت نوح(ع) قبل از به زمین نشستن کشتی و فروکش کردن آب، پرنده ای را که باید مانند کبوتر یا کلاغ بوده باشد به بیرون فرستاد تا مطمئن شود خشکی نزدیک است یا نه. بار اول پرنده با خستگی به کشتی بازگشت و این بدان معنی بود که خشکی در آن نزدیکیها وجود ندارد. بار دوم پرنده به کشتی باز نگشت و این آزمایش نشان داد که عمل لنگر انداختن نزدیک است. [در کتاب مقدس که گویا این روایت از آن نقل شده، آمده است حضرت نوح(ع) ابتدا یک کلاغ را میفرستد که از فرستادن کلاغ نتیجه ای نمیگیرد و بعد از آن کبوتری را میفرستد.] درست در دو کیلومتری شرق محلی که کشتی هم اکنون قرار دارد، دهکده ای وجود دارد که «کارگاکونماز» نامیده شده است. نام این دهکده را چنین ترجمه کرده اند: «آن کلاغ نه توقف میکند نه باز میگردد.» محل کنونی کشتی در دل کوههای آرارات از گذشتههای دور، به منطقه هشت معروف شده و دره پایین منطقه، محله هشت نام گرفته است. چرا؟ [در کتاب "کشتی گمشده نوح" آمده نام این منطقه به «تمانین» (Temanin) معروف است که به معنی «هشت» است. شیخ صدوق در کتاب عیون الاخبار از امام رضا(ع) نقل کرده است که "نوح در همان محلی که کشتی به زمین نشست، قریه ای بنا کرد و نام آن را قریه «ثمانین» (هشتاد) گذاشت." همانطور که میبینیم بین کلمات «ثمانین» (هشتاد) و «تمانین» (هشت) از نظر شکل و معنی شباهت زیادی وجود دارد.]
در نزدیکی محل فرود کشتی در بالای تپه، لوحه ای کشف شد که ادعاهای باستان شناسان را به طرز زیبایی اثبات کرد. کتیبه ای که حداقل ۴۰۰۰ سال قدمت دارد. بر روی این تابلوی سنگ آهکی، در سمت چپ، تصویر رشته کوههایی دیده میشود که در کنار یک تپه و سپس یک کوه آتشفشان قرار دارد. در سمت راست، یک تصویر قایقی شکل با هشت نفر انسان کنده کاری شده است... در بالای سنگ کتیبه، دو پرنده در حال پروازند. کشف این کتیبه همگان را به شگفتی واداشت. [کتاب مقدس، سرنشینان کشتی نوح را هشت نفر ذکر کرده است.] در واقعیت موجود، کوه آرارات در سمت چپ، تپه ای در کنار آن و قله یک کوه آتشفشان در کنار تپه وجود دارد.
در پایان به برخی نکات در تأیید تحقیقات اشاره میکنیم:
۱- «کتاب مقدس» میگوید که کشتی نوح در ناحیه کوههای آرارات فرود آمده است.
۲- قرآن کتاب مقدس مسلمانان، میگوید که کشی نوح بر روی کوه «جودی» نشسته است. کوهی که در حال حاضر کشتی مورد نظر بر آن قرار دارد.
قضی الامر و استوت علی الجودی (سوره هود، آیه44) و کار پایان یافت و کشتی بر کوه «جودی» پهلوگرفت .(استوت یعنی قرار و آرام گرفت و نه پهلو گرفت.)
۳- آشور نصیربان دوم، پادشاه آشور (۸۵۹ – ۸۸۳ قبل از میلاد) مدعی بود که کشتی نوح در محلی به نام نیسیر پهلو گرفته (پهلو! گویی دریایی بوده و کشتی در کنار آن پهلو گرفته!!) است. در فاصله کمتر از ۵۰۰ یاردی محل کشتی، دهکده ای وجود دارد که اوزون گیلی نام دارد و پایین تر از آن بر روی نقشههای بسیار قدیمی، محلی به نام نیسیر یا نسیر مشاهده میشود.
۴- اسامیبرخی اماکن در اطراف کوه آرارت نیز میتواند با ماجرای طوفان و کشتی نوح مرتبط باشد:
- خود کوه آرارات در میان ارمنیها به کوه «ماسیس» معروف است که به معنی «مادر جهان» است.
- «نخجوان» به معنی «محل فرود» است.
- «اچمیادزین» به معنی «فرودگاه» یا «کسانی که فرود آمدند» است.
- «آرگوری» (Arghuri) نشان دهنده «پرورش درخت مو» است که میتواند یادآور کاشت درخت مو توسط حضرت نوح(ع) پس از پایان طوفان باشد.
- آنطور که در کتاب مقدس به آن اشاره شده باشد، دهکدهای نزدیک به محل کشتی وجود دارد به نام «محشر» که میتواند یادآور مجازات جهانی مردم دنیا باشد.
هم اینک دولت ترکیه با اعزام گروههای باستان شناس، کشتی را مورد حفاظت قرار داده و برخی از یافتههای باستان شناسان برای حفاظت و مراقبت بیشتر، مورد توجه ویژه قرار گرفته اند. کشف چهار ستون فلزی فسیل شده که هرکدام ۱۲۰ سانتی متر طول دارند و از بخشهای مهم در ساخت کشتی بوده اند، از جمله این اشیاء است که هم اکنون در تملک وزارت معادن و فلزات ترکیه قرار دارد.
در دل کوههای آرارات در نزدیکی مرزهای ایران و ترکیه، جسم عظیم فسیل شده ای قرنهاست که آرمیده و طوفان مهیب را پشت سرگذاشته است. کشتی بزرگ و مجهزی که یکی از پیامبران خدا را در رسالتش یاری داده است. این فسیل غول پیکر، راز و رمزهای بسیاری در دل خود نهفته دارد. ماجرای آن قرنهاست که مورد توجه بوده و دهها سال کانون کاوشها و کنجکاویها خواهد بود. تحقیقات هم چنان ادامه دارد.
۱۳ مه ۲۰۱۳- تهیه کننده: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
تاریخ پایان نقد و بررسی: فروردین 1402