هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

بررسی معنای واژگان حتّی و حتّا

بررسی معنای واژگان حتّی و حتّا


احمد شمّاع زاده


روزی یکی از استادان زبان فارسی اروپایی، درباره واژه حتّی از من پرسید و من که هیچ‌گاه به این موضوع فکر نکرده بودم، پاسخی دادم؛ ولی او گفت «نمیشه... نمیتونید کلمه‌ای را پیداکنید که جای حتّی را در یک جمله فارسی بگیرد».

در روزهای بعد بسیار فکر کردم تا متوجه شدم در برخی جمله‌ها معنای هرچند که را میدهد. پس از یکی دو سال هم تصمیم گرفتم آن را به گونه حتّا بنویسم و از آن پس در مقاله ها و پژوهشهایم و نیز در شبکه‌های اجتماعی واژه حتّی را به صورت حتّا مینویسم و خود میدانم کسی که آن را میخواند ممکن است این موضوع برایش پرسش برانگیز باشد؛ به گونه‌ای که برخی هم در شبکه‌های اجتماعی مرا راهنمایی! میکنند که باید حتی نوشت و من در پاسخ به آنان دلایل خود را میآورم (که در پی خواهد امد) و ظاهراً قانع می‌شوند؛ زیرا پس از آن پاسخی نمیدهند.

در حدود سه سال پیش مقاله‌ای زیر عنوان بررسی و توصیف معنای واژه «حتی» در زبان فارسی از دیدگاه معنی شناسی شناختی، مندرج در نشریه پژوهشهای زبانشناسی تطبیقی- سال دوم- شماره 4- پاییز و زمستان 1391، به دستم رسید و آنگونه که در چکیده آن آمده بود، بسیار هم روی آن کار شده بود؛ و از آنجا که نویسندگان آن ظاهراً دو تن دانشگاهی (دکتر محمدرضا پهلوان نژاد و حامد اکبرپور دانشجوی کارشناسی ارشد.) بوده اند، از ساده نویسی در آن مقاله خودداری کرده و علاقه خود را به عربی نویسی و به کارگیری غیرضروری واژگان تخصصی زبانشناسی نشان داده بودند. در نتیجه هرگاه که شروع به خواندنش می‌کردم، برایم ملال انگیز بود و رهایش می‌کردم.

با این وجود، چند روز پیش که تصمیم گرفتم این مقاله‌ را بنگارم، باز هم نگاهی به آن انداختم تا اگر مطلب درستی در آن نگاشته شده، نوشته من آن مطلب را تکرار نکند؛ ولی متأسفانه متوجه شدم معناهایی را که برای این واژه با پژوهشهای خود به دست داده اند، با معنایی که بیشتر مردمان (چه مردم کوچه و بازار و چه دانشگاهیان) از آن میفهمند، در معناشناسی زبانشناختی آنان جایگاهی ندارد!! به عین جمله‌ ای که در چکیده پژوهش آمده، توجه کنید:

با مطالعه بیش از یک‌صد بافت رایج حاوی «حتی» دو معنای متضاد «هم یا علاوه بر» و «فقط» با مفاهیم «تجمیع» و «تفکیک» از آن استخراج شد.

این است نمونه ای از جمله‌های یادشده، که فهمش برای نگارنده سخت است. از این جمله متوجه شدم که پژوهشگران، از واژه حتّی معناهای نیز، علاوه بر و فقط را کشف کرده اند!! همان‌گونه که یاداور شدم، نه تنها معنای اصلی در میان آن‌ها غایب است، بلکه هنوز نتوانسته‌ام جمله‌ حتّی داری را بیابم تا یکی از این سه معنا را در آن بیابم.

نمونه دیگری از جمله‌های این مقاله:

معانی ای که فرهنگهای لغات فارسی از بعضی واژه‌ها به دست میدهند…

که باید چنین نوشته می‌شد:

معناهایی که فرهنگهای واژگان فارسی از برخی واژگان به دست می‌دهند…

ادامه بحث:

همان‌گونه که اشاره شد، هرگاه کسانی به نگارنده خرده می‌گیرند که چرا حتّی را حتّا نوشته ای، پاسخ می‌دهم که:

«حتّی واژه‌ای عربی، به معنای تا، تا اینکه و مگر اینکه است؛ ولی حتّا واژه‌ای فارسی و به معنای هرچند، هرچندکه و گرچه است، که برخی گاهها حتّا نمی‌توان آن را با واژه دیگری جایگزین کرد؛ مانند به کارگیری این واژه در همین جمله».

البته که این تعریف و تحدید در جایی نگاشته نشده و از خود من است؛ و نتیجه تجربه‌هایی است که در درازنای کار پژوهشی و نویسندگی به دست آورده ام.


نمونه‌های عربی در قرآن:

مگر اینکه:

انّ الّذین کذّبوا بآیاتنا و استکبروا عنها لاتفتّح لهم ابواب السّماء حتّی یلج الجمل فی سمّ الخیاط (اعراف: 40)

ترجمه: همانا کسانی که نشانه‌های ما را انکار کردند و تکبّر ورزیدند، درهای آسمان برای آنان باز نخواهدشد، مگر اینکه شتر در سوراخ سوزن داخل شود!!


تا اینکه: الهیکم التّکاثر حتّی زرتم المقابر(تکاثر: یک و دو)

ترجمه: به خود مشغول داشت شما را فخرفروشی به یکدیگر(که من بیش از تو دارم) تا اینکه از گورها دیدار کردید.

تا: سلامٌ هی حتّی مطلع الفجر(قدر: پنج) ترجمه: آن (شب قدر) سلامی است تا طلوع فجر


نمونه‌های فارسی:

- نمیدانم چه شد! حتّا روحم هم از این موضوع خبر نداره.

پدر به پسر کوچکش که گریه و زاری می‌کند تا برایش یک اسباب‌بازی بخرد می‌گوید:

- حتّا خودت را هم بکشی برات نمیخرم (امیدورم هیچ‌گاه پدری چنین جمله‌ای را بر زبان نیاورد.)

- من اشتباه شما را به شما یادآوری کردم، و حتّا شما هم این موضوع را تأییدکردی، ولی اکنون انکار می‌کنی! باید افزود که در زبان فارسی، در بیشتر موارد نمی‌توان هرچند که را جایگزین حتّا کرد!! و البته سه واژه ای که نویسندگان آن مقاله به دست داده‌اند را، بسیار سخت و شاید هرگز!


بررسی واژه حتّی در فرهنگ عربی به فارسی، تألیف مرحوم محمدعلی خلیلی:

- حرف جرّ برای انتها و به معنی تا، مانند حتی مطلع الفجر

- و بر مضارع وارد شود و آن را به أن مصدریّه مقدّره منصوب کند.

- و برای غایت آید (تا آنکه) مثل سرت حتی ادخل المدینه (شبانه رفتم تا به شهر وارد شوم)

- و برای عطف و به معنی واو آید مثل اکلت السّمکة حتی رأسها، خوردم ماهی را با سرش. نگارنده این جمله را چنین اصلاح می‌کند: «خوردم ماهی را حتّا سرش را».

مؤلّف فرهنگنامه نوشته: «حتی در اینجا به معنای و است»؛ ولی به عقیده نگارنده، گوینده نمی‌خواسته بگوید «ماهی را با سرش خوردم» که سر ماهی نه خوردن دارد و نه خوردن آن قابل افتخار است؛ بلکه می‌خواسته غایت خوشمزگی را وصف کند که گفته «ماهیه آنقدر خوشمزه بود که حتّا سرش را هم خوردم»؛ همان‌گونه که می‌گوییم «غذا تا آن اندازه خوشمزه بود که حتّا انگشتانم را هم میخواستم باهاش بخورم».

از این جمله متوجّه می‌شویم که در قدیم واژه حتی به معنای هرچند در زبان عربی کاربرد داشته است.

- و حرف ابتدا نیز شود مثل فواعجبا حتّی کلیبٌ تسبّنی. (وا عجبا که حتّا توله سگی مرا دشنام می‌دهد.)

گفتنی است که این واژه از عربی وارد زبان فارسی شده و دلیل آن هم، مثال خوردن ماهی در جمله بالاست؛ زیرا واژه حتّی در مثال خوردن ماهی همان معنایی را میدهد که بیشترین کاربرد را در زبان فارسی دارد و نمی‌توان واژه‌ای را جایگزین آن کرد. البته در قرآن چنین مثالی را نمی‌توان یافت و در زبان عربی هم بسیار نادر است. می‌توان گفت گزینه ای که در زبان فارسی جاافتاده، پیشتر در زبان عربی کاربرد داشته و به مروز زمان از زبان عربی حذف، یا بسیار نادر شده است.


بررسی واژه حتّی در فرهنگ کوچک واژگان فارسی به انگلیسی حیّم:

یک: Even (که به معنای هرچند یا هرچند که است.)

دو: حتی اینکه: Not only that, but (که به معنای نه تنها آن بلکه… است.)

سه: Moreover (که به معنای افزون بر آن است.) (معنایی را که مقاله نویسان نیز آورده بودند.)


یک رخداد پندآموز از به کارگیری واژه حتّای فارسی در زبان عربی:

سه همخانه در یک آپارتمان زندگی می‌کردیم. جوانی هر شب یکی دو ساعت را در اتاق همخانه دیگرمان می‌گذراند که درست نبود. شبی به آن جوان که عربزبان بود، به عربی گفتم: نباید به اتاق فلانی بروی حتّا (هرچند) برای پنج دقیقه باشد. از آن پس، او هر شب تنها چند دقیقه‌ای را در اتاق او می‌گذراند.

پیش خود گفتم چرا او به حرف من که از نظر سن و سال مانند پدرش هستم، توجه نمی‌کند؟

پس از کلنجار رفتن با خودم، دانستم که او واژه حتّی را به معنای عربی‌اش یعنی مگر اینکه گرفته و به سفارش من عمل کرده و هر شب تنها چند دقیقه‌ای را در اتاق آن شخص می‌گذرانده؛ واین در حالی بود که مراد من از به کارگیری واژه حتّا به معنای فارسی‌اش (هرچند) بود که به اشتباه در جمله عربی به کاربرده بودم. از آن پس تصمیم گرفتم دیگر در سخن گفتن با عربزبانان واژه حتّا را بر زبان نیاورم که نتیجه‌اش کجفهمی است!!

نگارش و ویرایش: مرداد 1398

ویرایش دوم: شهریور 1401

ویرایش سوم: مرداد 1403

احمد شمّاع زاده


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد