ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
درسی از زندگی برای زندگی- 31
نقطه! سر خط!
ﺩﻭ ﺧﺎﻧﻢ در ﻣﺤﻞ ﮐﺎﺭ، در حال ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩن با یکدیگر بودند.
ﺍﻭﻟﯽ: «ﺩﯾﺸﺐ، ﺷﺐ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ. برای ﺗﻮ ﭼﻃﻮﺭ گذشت؟»
ﺩﻭﻣﯽ: «شب ﻣﻦ خیلی بد ﺑﻮﺩ. ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪ ﺧﻮﻧﻪ ﻇﺮﻑ چند ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺷﺎﻡ ﺧﻮﺭﺩیم ﻭ ﺑﻌﺪ ﺭﻓﺖ افتاد رو تخت ﻭ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺩ. شب خوب تو چطور بود؟»
ﺍﻭﻟﯽ: «ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺎﻋﺮﺍﻧﻪ ﻭ ﺟﺎﻟﺐ ﺑﻮﺩ. ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪ ﺧﻮﻧﻪ، ﮔﻔﺖ ﺗﺎ ﻣﻦ ﯾﻪ ﺩﻭﺵ ﻣﯽﮔﯿﺮﻡ ﺗﻮ ﻫﻢ ﻟﺒﺎﺳﺎﺗﻮ ﻋﻮﺽ ﮐﻦ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﺎﻡ بخوریم. ﺷﺎﻡ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ، ﭘﯿﺎﺩﻩ به خونه ﺑﺮﮔﺸﺘﯿﻢ تا با هم بیشتر حرف بزنیم؛ ﻭﻗﺘﯽ هم که به خونه ﺭﺳﯿﺪیم، ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﻤﻊ، ﺭؤﯾﺎﯾﯽ ﮐﺮﺩ».
از قرار معلوم، همسران این دو خانم نیز همکار بودند و داشتند درباره شب گذشته، صحبت میکردند.
ﺷﻮﻫﺮ ﺍﻭﻟﯽ: «ﺩﯾشب بر تو ﭼﻃﻮﺭ ﮔﺬﺷﺖ؟»
ﺷﻮﻫﺮ ﺩﻭﻣﯽ: «ﻋﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ. ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ، ﺷﺎﻡ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺷﺎﻡ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﻭ ﺑﻌﺪﺵ ﺭﻓﺘﻢ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ. ﻮ تو؟»
ﺷﻮﻫﺮ ﺍﻭﻟﯽ: «ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﺎﻡ ﻧﺪﺍﺷﺘﯿﻢ، ﺑﺮﻕ ﺭﻭ ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ؛ ﭼﻮﻥ فیش برق رو ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ. پس ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﯾﻢ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﺎﻡ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ. ﺷﺎﻡ ﻫﻢ خیلی ﮔﺮﻭﻥ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ؛ ﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﯾﻢ برای جبرانش ﺗﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ. ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪیم ﺧﻮﻧﻪ، ﯾﺎﺩﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﻕ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﻭ به جاش ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻦ ﮐردﻢ».
ﻧﺘیجه ﺍﺧﻼﻗﯽ:
یک- زندگی به هر روی زیباست؛ باید به زندگی با خوشبینی رو به رو شوی تا زیبایی خود را به تو نشان دهد. اگر نسبت به زندگی بدبین شدی، زندگی برایت سخت و تلخ میشود!
دو- فریب شکل ظاهری زندگی دیگران را مخور! شاید تو خوشبختتر از کسی هستی که همیشه حسرت زندگی او را میخوری!
سه- هیچوقت حس مکن و مگو «دیگه رسیدهام ته خط»! اگر هم احساس کردی به ته خط رسیدهای، به یاد بیار که آموزگارانت در درس دیکته، همیشه پس از پایان یک خط، میگفتند: «نقطه! سر خط!»
آبان 1403
نویسنده: ناشناس
بازنویسی و اعمال نظر: احمد شمّاع زاده