شناخت آفریننده کیهان
با
شناخت کارکرد ذرّات هستی
در آغاز، بحثی واژگانی:
متأسفانه برخی از مترجمان در بسیاری موارد، برای ترجمه واژگان، برواژگان، و نکتههای علمی دقت لازم را هزینه نمیکنند و با ترجمه نادرست خود، بسیاری را تا ابد به انحراف میکشانند.
چو خشتی را نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج
اگر در نت به دنبال اصل پائولی باشید، آن را همراه با طرد یعنی به صورت اصل طرد پائولی خواهید یافت و کمتر میتوانید معنای درست و ترجمه انگلیسی این اصل را بیابید؛ زیرا اولین کسی که واژه Exclusion را ترجمه کرده، آن را طرد ترجمه کرده و دیگران از او پیروی کردهاند.
معانی طرد کردن در زبان انگیسی:
to reject- to banish- to excommunicate
مشکل تنها این نیست که ترجمه نادرست است، بلکه طرد با مفهوم اصل پائولی نیز مباینت دارد. بهترین ترجمه برای این واژه و فهم این اصل، انحصار است که هرچند عربی است؛ ولی در زبان فارسی جایگاهی دارد. فارسی این واژه میشود ناپذیرایی که در زبان فارسی هنوز کاربردی ندارد.
پیشنهاد نگارنده: همانگونه که بسیاری کشفها تنها به نام کاشف آنها شهرت یافتهاند، شایسته است این اصل نیز به طور مختصر و مفید، اصل پائولی خوانده شود؛ بویژه آنکه وی دو یا چند کشف نداشته است که بخواهیم این یکی را با واژه انحصار تحدید و مشخص کنیم.
اصل پائولی چه میگوید؟
میدانیم که:
یک- الکترون جزئی بسیار کوچک از یک اتم مادّه است.
دو- ﻫﻤﻪ الکترونها ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺳﻪ ﻭﯾﮋﮔﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ: ﺳﻄﺢ ﺍﻧﺮﮊﯼ، ﭼﺮﺧﺶ، و ﻣﺪﺍﺭ
سه- ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﻭﯾﮋﮔﯽ است که ﻋﺪﺩ کوانتومی ﻫﺮ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ میآید.
اصل ﭘﺎﻭﻟﯽ میگوید: هیچ دو الکترونی در هستی دارای عدد کوانتمی یکسانی نیستند. مثلاً ﺳﯿﺒﯽ ﺭﺍ برمیداریم ﻭ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ میلیاردها ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ، تنها ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ میکنیم.
ولی چون عدد اتمی هر الکترون ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺍﺳﺖ، فرض کنید ﺁﻥ ﻋﺪﺩ ﺑﺰﺭﮒ، 23 ﺑﺎﺷﺪ.
پائولی ثابت کرد در هیچ جایی از هستی نمیتوانید چیزی مادّی را بیابید که عدد کوانتمی آن 23 باشد. حال اگر دستمالی برداریم و سیب را برق بیندازیم، از اصطکاک ایجادشده، انرژی حاصل می شود. این انرژی عدد کوانتمی آن الکترون را ارتقاء داده و به مثلاً 26 میرساند. درست در همان لحظه تنها الکترونی که در جهان هستی با عدد کوانتمی 26 بوده، دگرگون میشود.
ﭘﺎئوﻟﯽ نتیجه ﮔرﻔﺖ:
ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﺍی حفظ توازن ﺧﻮﺩ، لحظه به لحظه آرایش خود را تغییر میدهند؛ و اگر هر الکترونی دارای ارتعاش منحصر به خود باشد، پس هرچیزی در جهان مادّی، دارای ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣنحصر ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺖ. و اینجاست که باید گفت: هستی ذاتاً مترنّم آفریده شده است!!
عبارت ارتعاش منحصر به خود، مرا به یاد مقاله ترنّم هستی و هستی مترنّم انداخت؛ که شایسته است بخشهایی از آن را در اینجا نقل کنم:
پژوهشگران دانشگاه کمبریج نیز دریافتهاند که خورشید کهکشان پرسیوس نواختی ویژه و ریتمیک میخواند. این صداها و نواها نه تنها در اعماق فضا، بلکه در مولکولها و اتمها نیز یافت شدهاند.
دکتر دیوید دیمر زیستشناس و سزوان ژاندر موسیقیدان، سراغ شگفتانگیزترین مولکول حیات یعنی DNA رفتهاند. آنان در طی آزمایشهای علمی و با ثبت ارتعاشهای مولکولی DNA به وسیله اسپکترومتر مادون قرمز و تبدیل فرکانسها به نت موسیقی، سعی کردند این زبان مشترک را به صدا ترجمه کنند. آنها فرکانسهای DNA یک سلول را به نت ترجمه کرده و شروع به نواختن کردند. نتیجه شگفتانگیز بود، یک موسیقی بسیار زیبا!
ژاندر در این رابطه میگوید: «برخی از این ترکیبات فرکانسها، بسیار حیرتانگیز بودند. با شنیدن آنها من به موسیقی زندگی خودم گوش میدادم.
بسیاری از افرادی که به موسیقی DNA گوش دادند، کاملاً هیپنوز و مسحور شدهاند و بسیاری دیگر نیز ساعتها گریستهاند. برخی دیگر اقرارکردهاند که این موسیقی نوایی از درون آنهاست و آنهایی که با موسیقی کلاسیک آشنایی داشتند به شباهت موسیقی DNA با آثار نوابغی چون باخ، برامز، شوپن و…اشاره کردهاند.
بسیاری از افرادی که برای اولین بار این موسیقی را می شنوند، شروع به گریه می کنند. آنها نمیتوانند باور کنند بدنشان که تاکنون اعتقاد داشتند تنها تجمعی از مواد شیمیایی است شامل چنین هارمونی های معنوی و الهامبخشی باشد.
اهمّیّت اصل پاولی
این اصل دارای دو گونه اهمّیّت به دلیل تأثیر بر کنش واکنشهای اجزاء هستی است. یکی را در بالا به گونهای مختصر و مفید بیان کردم. گونه دوم را از کتاب مادّه، انرژی، و جهان هستی (ص 258) میآورم:
تمام ذرّات شناخته شده در جهان هستی را میتوان به دو گروه تقسیم کرد:
1- ذرات اسپین ½ تشکیلدهنده مادّه در جهان هستی هستند.
2- ذرّات اسپین 0 و 1 و 2 شامل نیروهایی میشوند که بر ذرّات مادّه اثر میگذارند و به آنها ذرات حامل نیرو یا ذرات مجازی (Virtual Particles) میگویند.
ذرات ماده، طبق کشف فیزیکدان اتریشی ولفگانگ پائولی (Wolfgang Pauli) در سال 1925، که به خاطر آن جایزه نوبل 1945 را به دست آورد، از اصل طرد پائولی تبعیت میکنند.
اصل پائولی میگوید که دو ذرّه مشابه نمیتوانند در یک حالت وجود داشته باشند. یعنی این دو ذره در محدوده مشخصه اصل عدم قطعیت، نمیتوانند با هم یک موقعیت را اشغال کنند؛ یا دارای یک سرعت باشند. مثلاً دو الکترون در یک اتم نمیتوانند مشخصات و اعداد کوانتمی مشابه و یکسان داشته باشند.
اصل پائولی، اصلی مهم و بنیادی است؛ زیرا توجیه میکند که چرا ذرات ماده با چگالی خیلی بالا، در اثر نیروی حاصل از ذرات اسپین 0 و 1 و 2 (حامل نیرو) در هم نریخته و شکسته نمیشوند. اگر این ذرات حقیقتاً دارای موقعیت و وضعیت مشابه در درازمدت بودند، می بایستی دارای سرعتهای مختلف باشند و اگر دارای سرعتهای مختلف باشند، لزوماً نمیتوانند در درازمدت وضعیت مشابه داشته باشند.
اگر جهان هستی بدون اصل طرد پائولی ایجاد شده بود، کوارکها نمیتوانستند پروتون و نوترون به صورت مشخص و جداگانه تشکیل دهند. و همچنین پروتونها و نوترونها قادر نبودند همراه با الکترونها، اتمهای شیمیایی جداگانه و مستقلی را تشکیل دهند؛ بلکه شکسته و درهم، یک مخلوط کم و بیش یکنواخت و پرچگالی را تشکیل میدادند.
در مکانیک کوانتمی، نیروها یا به عبارت دیگر برهمکنشها یا تبادلات و اثرات متقابل ذرات ماده، به وسیله ذرات اسپین 0 و 1 و 2 عمل میکنند. هنگامی که یک ذره مادّه، مانند الکترون یا کوارک از خود ذرهای حامل نیرو ساطع میکند، سرعت ذره ماده تغییر مییابد. همچنین اگر ذره حامل نیرو به یک ذره ماده برخورد کند، جذب آن شده و موجب تغییر سرعت ذره ماده میشود.
ذرات حامل نیرو از اصل پائولی تبعیت میکنند و این خاصّیت مهم آنهاست. این خاصّیت به آن معنی است که محدودیّتی در تعداد ذراتی که تبادل میشوند یا تولید نیرو میکنند وجود ندارد.
دهم آذر 1400
احمد شمّاع زاده