سیّد کمال حیدری و تحریف قرآن
احمد شمّاع زاده
چند سال پیش ویدئویی از این سید معمم دیده بودم مبنی بر اینکه قرآن کریم یکصد و هفده سال پس از رسول اکرم نوشته شده، ولی نسبت به آن بی توجّه شدم.
به تازگی بخشی از این ویدئو در شبکههای اجتماعی دست به دست میگردد، در نتیجه به دست نگارنده هم رسید، که دیگر نتوانستم در این مورد، مانند بسیاری موارد دیگر، سکوت اختیار کنم؛ زیرا این بار شک به متن قرآن از زبان معاندان معمولی قرآن نیست؛ بلکه از سوی کسی مطرح میشود که معمم است و او را به عنوان آیت الله معرفی میکنند: آیت الله سیّد کمال حیدری!
از لهجه او میتوان فهمید که او در حوزه نجف درس خوانده و ممکن است در عراق هم زاده شده و عراقی باشد. استدلال او در اینکه این قرآنی که به ما رسیده، قرآن اصلی نیست، چون روایت حفص از قرائت عاصم است، مرا به 65 سال پیش برد و درس شیّاد که در کتاب فارسی کلاس سوم دبستان در دهه سی شمسی خوانده بودم. در آن درس که عنوانش شیّاد بود، و این واژه برای ما بچهها خیلی تازگی داشت، موضوعش کسی بود که مخالف سوادآموزی بود.
این شیّاد، واژه مار را روی کاغذی، در یک دست داشت و شکل مار را روی کاغذ، در دستی دیگر؛ و رو به مردم بیسوادی که دور خود گرد آورده بود کرده، میپرسید:
ای مردم بگویید این مار است یا این یکی! مردم بیسواد نادان هم چون شکل مار را میدیدند، میگفتند این مار است. و آن یکی هیچ شباهتی به مار ندارد!
این سید کمال هم، مانند آن شیاد، کسانی را که از تاریخ گرداوری قرآن و نشر قرآن آگاهی ندارند، به دور خود جمع کرده، سخنان بیهوده به خوردشان میدهد، و آنان هم از وی می پذیرند. اگر وی موضوعی را که در پی به آن می پردازم نمیداند، وضع شناختش از قرآن و نشر آن بسیار ضعیف است، که بعید است چنین باشد؛ زیرا مدّعی است در این زمینه بسیار تحقیق کرده، و یا به هر دلیلی معاند قرآن است.
***
برای اثبات اینکه وی درباره قرآن کریم، مغالطه، و مردمفریبی میکند، باید کمی به عقب برگردیم:
قرآن کریم نیز به مانند انجیل عهد عتیق و جدید، پس از اختراع چاپ توسط گوتنبرگ آلمانی، در کشورهای مسلمان، به صورت انبوه چاپ و منتشر شد؛ ولی از نظر اعراب گذاری، هجاء گذاری، علامت گذاری، (همچون علامت وصل و وقف)، و شمارش آیات، همه یکسان نبودند.
در کتابخانههای قدیمی، نسخه هایی از قرآن به طور بسیار نادر یافت میشد که بیشتر قابل اعتماد بودند؛ و مورد چاپ و انتشار قرار میگرفتند.
در قرن بیستم و پدیدار شدن شرقشناسان و قرآن شناسان اروپایی، قرآن کریم بیش از پیش مورد توجه قرارگرفت و بسیار چاپ میشد.
اواسط قرن بیستم، عثمان طاهای حلبی سوری، که خطاط برجستهای بود و هست (حفظه الله)، شیوه خاصی برای صفحه بندی (لی آت) قرآن به کار برد؛ و مطمئن ترین و پذیرفته ترین قرائت را از نظر قرآن شناسان، که همان قرائت عاصم به روایت حفص بود، در استنساخ خود، به کار برد.
قرآنی که او نوشت، چون هم خطی بسیار زیبا داشت (آن گونه که خود نقل میکند از استادان خط ایرانی بسیار بهره برده است!)، و هم قرائتش مورد وثوق بود، و نیز به دلیل ابتکارهایی که در صفحه بندی به کار برده بود، به سرعت در همه کشورهای مسلمان الگو شد و مورد بهره برداری برای چاپ انبوه، و نیز ترجمه به زبانهای مختلف قرار گرفت.
نقبی به قرائتهای مختلف از قرآن کریم:
یک- موضوع قرآئتها یا خوانشهای مختلف از متن قرآن، همواره وجود داشته؛ ولی هیچ ربطی به تغییر و دگرگونی در واژگان قرآن و تغییر متن قرآن نداشته و ندارد؛ که بگوییم این قرآن، قرآن اصلی نیست. این ادعا جز از یک معاند قرآن و مخالف خداوند که قصد دارد بر این آیه کلیدی و تعیین کننده، خط بطلان بکشد، از کس دیگری بر نمیآید: انّا نحن نزّلنا الذّکر و انّا له لحافظون
خداوند محکم و هشداردهنده، در این آیه میفرماید «ما، خودمان، قرآن را فروفرستاده ایم، و ما اکیداً از آن نگهداری میکنیم».
دو- برخی شمار قرائتهای قرآن را هفت قرائت ضبط کرده اند، و برخی دیگر ده قرائت؛ ولی از کلام حافظ که عنوان خود را به دلیل حافظ کل قرآن بودن گرفته و در قرن هشتم می زیسته، میتوان فهمید که در زمان وی چهارده روایت رایج بوده است:
عشقت رسد به فریاد، گر خود به سان حافظ قرآن ز بر بخوانی، با چارده روایت
دو نمونه از قرائتها یا خوانشهای مختلف، برای بیشتر روشن شدن موضوع:
در متون قدیمی قرآن، در سوره حمد، خوانش این آیه دو گونه بوده: مالک یوم الدّین (مالک رستاخیز) و ملک یوم الدّین (پادشاه رستاخیز). در سوره قدر، خوانش این آیه دو گونه بوده:
سلامٌ هی حتّی مطلع الفجر، و سلام(+علامت وقف) هی حتّی مطلع الفجر
در اوایل انقلاب، در مسجد کوچک محلمان، کسی که سن و سالی از او گذشته بود، ولی سواد چندانی نداشت، امام جماعت شده بود، و جوانان محل پشت سر او به نماز می ایستادند. چون این آیه دو گونه خوانش داشته، وی برای اینکه هر دو خوانش را رعایت کند، چنین میخواند: سلام، و پس از توقف، میگفت سلامٌ هی حتّی مطلع الفجر
روزی به او گفتم اینگونه که شما آیه را میخوانی، یک سلام به آیه اضافه میکنی و این درست نیست. از آن پس، وی آیه را بدون سلام اضافی اول، میخواند.
***
در اواخر قرن گذشته، ملک فهد پادشاه عربستان سعودی در زمان حکومت خود، به مجمعی زیر عنوان مجمع ملک فهد برای چاپ مصحف شریف، مستقر در مدینه منوّره که زیر نظر وزارت شؤون اسلامی، اوقاف، و ارشاد کار میکند، دستور میدهد قرآن دست نوشته عثمان طه زیر نظر کمیته ای متشکل از یک رئیس و هشت قرآنشناس خبره، به وسیله خود عثمان طه بازنویسی شود؛ تا اگر باز هم کمی ناهماهنگی در میان چاپهای موجود قرآن وجود دارد، به وسیله این خبرگان اصلاح شده و بهترین نسخه قرآنی در کل جهان منتشر شود.
در پایان این نسخه منحصر به فرد، شرحی مفصّل و کامل در 14 صفحه در شرح موارد زیر آمده، تا بگویند از بروز کمترین و جزئی ترین ناهماهنگی در استنساخ جلوگیری شده، و هیچکس نتواند کمترین شبهه ای را بر قرآن کریم وارد سازد و بگوید قرآن کنونی، قرآن صدر اسلام نیست:
- قراءت آن، قراءت عاصم به روایت حفص است، که سند این روایت با توالی چند نسل، به علی بن ابی طالب و رسول اکرم باز میگردد؛ (این موضوع بسیار مهم است که سید کمال حیدری بر آن سرپوش گذاشت و سلسله راویان را ذکر نکرد تا به رسول اکرم برسد؛ زیرا میخواست بگوید این قرآن ربطی به رسول پیدا نمیکند!)
- مأخذ هجاها، حروف، و علامات،
- مأخذ مکی و مدنی بودن سورهها،
- مأخذ سجده های قرآن، درستترین شمارش آیات قرآن(6236)،
و ذکر مأخذ نکتههای دیگری که مربوط به قرائتهای مختلف میشده، و گزینش بهترین قراءت یا خوانش از قرآن کریم. تاریخ آماده چاپ بودن این پروژه قرآنی، جمادی الاول 1420 یا اوت 1999 بوده است.
***
گفتنی است، گذشته از اینکه یک جلد از این قرآن به هر حاجی در پایان حجّش هدیه میشود، در مساجد جامع همه کشورها (حتّا کشورهای اروپایی) به صورت انبوه وجود دارد؛ و گاهی که وقف آن مسجد نیست، قابل بردن به خانه نیز هست.
عثمان طه هم به همین دلیل کشور خود را در سال 1988 ترک کرده و در خدمت این وزارت در آمده؛ و تاکنون یعنی در سن نودسالگی همچنان به زندگی خود در عربستان ادامه می دهد.
***
برای بیشتر روشن شدن اذهان کسانی که تا اینجای این مقاله را خواندهاند، بخشی از پژوهش نقدی بر گفتاری بودن قرآن یا قرآن به مثابه متن را در رد هرگونه شک و تردید پیرامون صیانت قرآن، توسط هرکس و ناکسی در اینجا میآورم:
دلایلی چند بر متن بودن قرآن و کوشش برای نگهداری آن به عنوان متن:
تاریخچه نگارش قرآن:
با توجه به اینکه رسول اکرم اسلام(ص) کوچکترین کاری در راستای رسالت خویش بدون دستور خداوند انجام نداده است، پس به یقین باید گفت، کوشش رسول اکرم بر حفظ و نگهداری از آیات نازل شده بر او، به عنوان متن و نوشتار به خواست و فرمان الهی بوده است که موجب شد در آغاز افرادی و کم کم گروهی متشّکل و متشخّص برای کتابت قرآن ایجاد شود که به کتّاب(نویسندگان) وحی شهرت یافتند.
به هنگامه وحی سنگینی وحی موجب میشده که رسول اکرم تغییر حالت زیادی بدهند. بنابر این پس از پایان یافتن پروسه نزول وحی، دستکم برخی گاهها که آیات طولانی بوده و یک بخش از یک سوره و یا یک سوره بوده، شاید خود پیامبر به راحتی به یاد نمیآورده چه دریافت کرده و این نویسندگان وحی بوده اند که در اصل حافظ و نگهبان قرآن بوده اند.
بدین گونه بود که کاتبان وحی به هنگام وحی بایستی حضور مییافتند و همواره حضور داشته اند.
آنان یکی دو تا نبودند تا اگر یکی دو نفر اشتباه کرد، کلام خداوند دگرگونه شود؛ حتا نویسندگانی که با حضرت همراه بوده اند، شمار اندکی نبوده اند. چگونگی دقیق این موضوع بر ما پوشیده است، ولی یقیناً تا اندازه ای میدانسته اند که در چه روزهایی و چه ساعاتی وحی نازل میشده که نویسندگان وحی همراه ایشان بوده اند.
گفته شده روزی عمربن الخطاب بر جمعی از نویسندگان وحی که مشغول کار و استنساخ بودند، وارد میشود. نظر به اینکه وی هم از نظر جسمی و هم از نظر نفوذ میان قریش شخصی قوی بوده، رو به سوی آنان کرده و در حالی که شمشیر خود را از نیام برمیکشید، میگوید اگر حتا یک حرف از این قرآن را راست و درست ننویسید با همین شمشیر راستتان میکنم!!
بنابر این نه تنها پیامبر اکرم(ص) بلکه همه مسلمانان صدر اسلام بر متن بودن و متنی متقن شدن وحی، و نه گفتاری ماندن آن میکوشیدند. و همه اینها یعنی اجرای خواست خداوند: قرآن به مثابه متن.
تعیین حدود آیات و جای واژه ها در قرآن:
پس از پایان پروسه وحی و یا به هنگام اختلاف میان نویسندگان وحی، پیامبر اکرم(ص) جای هر آیه و حتا واژه ای را به دستور الهی، خود تعیین میکرده و کسی جز او حق این کار را نداشته است؛ تا متن قرآن هم متقن و مورد اعتماد قرارگیرد، و هم اینکه کسی نتواند بعدها بر متن متقن بودن آن خرده بگیرد.
فصل بندی قرآن زیر عنوان سوره و خوانده شدن هر فصل(سوره) با نامی خاص، که همه به دستور خداوند و امری وحیانی بوده، نشان از کتاب و متن بودن آن دارد.
حافظان قرآن در عصر پیامبر اکرم و خلفای راشدین:
در عصر نزول وحی و تنزیل تدریجی آن، به منظور صیانت از متن قرآن حافظان قرآن تربیت میشدند تا در صورت اختلاف در قرائتها و خوانشها، بیشترین خوانش مورد پذیرش قرار گیرد. حافظان قرآن به آن اندازه زیاد بودند که تنها در یکی از جنگها چهل تن از آنان به شهادت رسیدند؛ و همه این کوششها برای حفاظت از متن بودن قرآن بوده است.
قول خداوند بر محافظت از متن قرآن کریم: انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون
با توجه به آیه بالا و نیز آیه ان، علینا جمعه و قرآنه فاذا قراناه فاتّبع قرآنه، محافظت و مراقبت از متن قرآن چنان مورد تأکید از سوی پیامبر اکرم(ص)، خلفای راشدین و مسلمین قرار گرفته بود که در مقایسه با هر کتاب الهی و غیر الهی دیگری بیمانند است. حتا کتابهایی مانند دیوان شعرا درگذر زمان تغییر کرده اند و کارشناسانی به تصحیح آنها پرداخته و میپردازند ولی قرآن کریم همان گونه باقی مانده که کتاب امام در عصر عثمان بن عفان(خلیفه سوم، که خود یکی از کاتبان و حافظان قرآن بوده) با همکاری و دقّت نظر گروهی خبره کهنه کار از کاتبان وحی و حافظان قرآن تدوین شد؛ و دیگر متنهای قرآن که در برخی جزئیات به نظر مشکوک میرسیدند و اشتباههای کاتبان وحی به هنگام استنساخ در آنها راه یافته بود، از میان برده شدند. لینک مقاله:
نقدی بر تفکر قرآن به مثابه گفتار: https://www.academia.edu/6794858
برای آگاهی کامل از قضیه قرائتهای قرآن و مستندشدن نوشتار بالا، لینک زیر بهترین و کاملترین پژوهش پیرامون قرآئتهای قرآن است: https://wiki.ahlolbait.com/قراءات_قرآن
لینک زیر نیز مربوط به ویدئویی است که ذکر آن در آغاز مقاله آمد:
https://www.youtube.com/watch?v=WzUBrt62Gtc
آذر 1403- احمد شمّاع زاده