محرومیت شیعیان از وضوی سلامت فزا
احمد شمّاع زاده
سخن نخست:
یک- در آغاز لازم است بگویم که من شیعه هستم؛ ولی نه شیعه ای سنتی که سالیان سال چنان بودم. با نقل این گفت و گو خود را بهتر معرفی میکنم:
روزی در مسجد اهل تسنن یک جوان سنی مذهب وقتی فهمید شیعه هستم پرسید:
شما شیعیان میگویید امامانتان غیب میدانند؟
گفتم: الله یعلم غیب السّموات والارض.
- پس چرا درباره شما چنین میگویند؟
- شاید به این دلیل باشد که امامان شیعه برخی کرامات داشته اند که از برخی شواهد به باطنها پی میبردهاند و این تنها مربوط به ائمه نیست برخی کسان که چشم باطنشان روشن است نیز میتوانند چنین کراماتی را داشته باشند. البته امامان شیعه علم امامت هم داشته اند؛ ولی اگر کسی مدعی باشد امامان همچون خداوند غیب میدانسته اند و آنها را جای خداوند قرار دهد مشرک است.
او که از وصفهایی پرشده بود که شیعیان با اعمال شرک آلود خود بهانه به دست اهل تسنن میدهند و به شیعه آنگونه نگاه میکرد، گفت: نه... تو شیعه نیستی...!!
******
موضوع شستن پاها در وضو که مهمترین اختلاف میان شیعه و سنّی در این زمینه است و تاکنون بحثهای بسیاری را در کتابها و مقاله ها و امروزه در محیط مجازی به خود اختصاص داده، همراه با نکتههای بسیاری در زمینه سالم سازی بدن به وسیله وضو که به تازگی متوجه آن شده ام، موجب شد تا بخش شستن پاها را از مقاله اختلافهای نماز شیعی و سنی که مفصلترین موضوع این مقاله بود، جدا کنم و در اینجا به صورت یک مقاله جداگانه دراورم.
گفتنی است اختلاف در وضو میان شیعه و سنّی تنها در مورد طریقه شستن دستها و پاها نیست؛ بلکه جز این دو مورد که جزء واجبات وضوست، بخش مهمی از نکتههای سالم سازی بدن با وضو، در مستحبّات وضو نهفته است؛ که اهل تسنن طبق سنت رسول اکرم بدانها عمل میکنند؛ ولی چون علمای شیعه تاکنون بدانها اهمّیّتی نداده اند، از وضوی شیعیان حذف شده و شیعیان را از ارمغانهای سلامتی وضو محروم ساختهاند؛ که در این مجال و مقال به آن می پردازم.
چون مقدمه همواره در آغاز بحثها میآید، در اینجا نیز مقدمّات وضو را پیش از واجباتش میآورم.
مقدمات وضو در میان اهل سنّت:
یک- شستن صورت و چشمها، بویژه برای نماز صبح
دو- استنشاق آب در بینی، سه بار
سه- شستن دهان با انگشت سبّابه و سه بار مضمضه آب در دهان؛ و مسواک زدن اگر ممکن باشد.
چهار- تمیزکردن پشت و روی گوشها با دستان خیس
از میان چهار مورد بالا، به موارد دوم و چهارم می پردازم که همچون شستن پاها تأثیر بسیار زیادی بر سلامتی بدن دارند:
استنشاق آب در بینی گذشته از اینکه بینی را پاکسازی میکند، موجب تحریک پرزهای بینی شده و هرچند برای شخص ناخوشایند باشد، ولی برای آنچه در بینی جا خوش کرده و موجب تورم داخل بینی شده و راه نفس کشیدن را گرفته، ناخوشایندتر است. با استنشاق، راه بینی باز میشود و شخص میتواند از طریق بینی به راحتی نفس بکشد؛ این تأثیر بویژه در بامدادان بسیار مؤثر است.
شستن گوشها بویژه با آب خنک، مانند شستن پاها، از آن مواردی است که تا خود نیازمایید، هرگز تأثیر آن را حس نخواید کرد و از آن آگاهی نخواهید یافت. اولین تأثیر فوری آن، احساس شادی و سبک شدن است؛ همچون حجامت که به محض پایان یافتن، احساس سبکی و شادی به کسی که حجامت کرده دست میدهد.
رابطه میان لاله گوش و ژن
فضربنا علی آذانهم فیالکهف سنین عدداً(کهف: یازده)
دکتر محمدمهدی اصفهانی استاد دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه تهران درباره آیه بالا میگوید:
«یعنی سالیان درازی به گوش اینها زدیم و اینها را خوابکردیم. بعضیها گفتهاند این یک تعبیر ادبی است؛ ولی ما را راضی نکرد؛ چرا که قرآن اصراردارد بگوید به گوششانزدیم؛ نه به سرشان و یا به گردنشان؛ باید بین گوش و خواب ارتباطی باشد. چینیها ‹گوش› را مانند ‹جنین› میبینند که دارای سر و بدن است؛ لذا در گوش نقاطی را نامگذاریکردهاند؛ نقطهای در گودی گوش است، به نام نقطه ریه یا lung1 در این قسمت سوزن میگذارند و یک بیحسیهای مختصری ایجادمیکنند. در دانشکده توانبخشی، دانشجویی در پایاننامهاش با عنوان الکوتراپی نشانداد که با تحریک نقاطی از پشت گوش، میتوان خواب ایجادکرد. وقتی به پشت گوش دستبزنیم، بتاآندروفین ترشحمیشود. من در کنگره بینالمللی تاریخ پزشکی، مقالهای داشتم و این موضوع را با عنوان آرامگر کهف ارائه دادم.
(نقل از مقاله آذان الانعام یا ژنها به نشانی: https://www.academia.edu/7503159)
اندورفینها گروهی از پپتیدها هستند که توسط غده هیپوفیز و سیستم عصبی مرکزی بدن تولید میشوند و روی گیرندههای تسکیندهنده در مغز تأثیر میگذارند. این انتقالدهندههای عصبی که گاهی اوقات بهعنوان هورمون هم در نظر گرفته میشوند، برای افزایش احساس لذت و سرخوشی و همچنین برای کاهش درد و ناراحتی در بدن ساخته میشوند. اندورفین در واقع مسکن طبیعی بدن است. (نقل از وبسایت دیجی کالا)
شستن پا در وضو
در طول زندگی که مانند بسیاری از شیعیان یک شیعه سنّتی بودم، هرگاه به هنگام خواندن قرآن به آیه مربوط به وضو میرسیدم، پیش خود میگفتم آیه خیلی روشن است؛ چرا سنیها پاهای خود را میشویند و بر ما که مسح میکشیم خرده میگیرند؟
اذا قمتم الی الصّلوة فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق وامسحوا برؤسکم و ارجلکم الی الکعبین (مائده: 6)
روزی در مسجد اهل تسنن، مشغول بحث با یک دوست جوان اهل سنت در زمینه شستن پاها بودم. در همان حال امام مسجد که اهل مصر بود، از کنارمان می گذشت. دوست مسجدی من به او گفت: احمد میگوید علمای شیعه معتقدند این آیه نمیگوید پاها را بشویید. امام جمعه و جماعت، چون میدانست که من ایرانی هستم، در پاسخ تنها گفت «آنها عربی نمیدانند». یعنی اینکه اگر عربی بدانند و در آیه دقت کنند، خواهند دانست که قرآن دستور شستن پاها را داده است.
هنگامی که به خانه برگشتم، در پی تحقیق و تفحص برآمدم؛ آیه را جستوجو کردم و چند بار خواندمش تا ببینم کجای فهم ما شیعیان از آیه اشکال دارد؟! پس از دقت کافی و وافی دریافتم که رؤس مجرور است (دلیلش این است که ب آن را مجرور کرده) ولی ارجل منصوب است. اگر آیه را ادامه دهید میبینید در مورد تیمم چنین آمده است: فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم منه. پس مسح بکشید رویها و دستان خود را از آن (خاک)؛ ولی وجوه و ایدی هر دو به واسطه ب مجرورند. اگر ارجل به واسطه برؤوسکم مجرور بود، میشد به مسح کردن ربطش داد؛ ولی چون منصوب است تنها به پیش از وامسحوا برمیگردد. یعنی خداوند گفته فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق و ارجلکم الی الکعبین (بشویید رویهایتان را و دستانتان را تا آرنج و پاهایتان را تا دو استخوان برجسته)؛ ولی چون خواسته ترتیب وضو را نیز یاداور شود، مسح سر را پیش از شستن پا آورده است. به همین سادگی!!
البته من معتدم که علمای شیعه عربی میدانسته اند ولی به دلیل ملاحظات خود، یا لجبازی با اهل تسنن، و... به آیه قرآن عمل نمیکنند و امام مسجد هم میدانسته که همه شیعیان ایرانی نیستند و در میانشان عرب زبان و ادبای عرب هم وجود دارد، و برای ختم مقال این سخن را بر زبان آورده است.
به تازگی (تابستان 1400) در یک وبسایت که مدعی پاسخگویی به پرسشهای دینی است، متوجّه شدم کسی همین موضوع را مطرح کرده بود که ارجل چون منصوب است به شستن برمیگردد؛ ولی پاسخگو که به یقین یک آخوند بوده، هنگامی که دید باید تسلیم حق شود؛ ساز دیگری را کوک کرد و گفت برخی منصوب میخوانند و برخی مجرور!! و من پیش خود گفتم اینها دست شیطان را هم از پشت می بندند؛ تنها برای اینکه بر نظر و عمل نادرست خود پافشاری کنند و آن را حق جا بیدازند! زیرا تنها شیطان است که آیات خدا را دستکاری میکند و به خورد مردم نادان میدهد.
البته از اینگونه شیطانهای آدم نما کم نیستند؛ همچون اکبر گنجی که سعی میکند کلام قرآن پیرامون فرعون را که میفرماید الیوم ننجّیک ببدنک، ننحّیک جا بیاندازد. اگر چنین باشد که هرکس، هرگاه نمیتواند به فهم آیهای نائل آید، یا ریگی در کفش دارد، کلام خداوند در قرآن را به نظر خود تنزّل دهد، و آن را جایگزین کلام حق کند، پس از مدت کوتاهی دیگر چیزی از قرآن باقی نخواهد ماند.
در این زمینه فهم قرآن را بخوانید: فهم قرآن: https://www.academia.edu/12480746
برهان قاطع دیگری: همان گونه که خداوند در مورد مسح سر در وضو و مسح صورت و دستها در تیمم حد مسح را مشخص نکرده و به سنت و عقل واگذار کرده است، اگر منظور نظر خداوند مسح کشیدن پا بود هیچ لزومی نداشت تا حد آن را مشخص کند. پس به یقین منظور خداوند شستن پا بوده که حد آن را نیز مشخص کرده است. گذشته از اینکه مسح کشیدن پا تا کعبین بی معنا و ناممکن است و خداوند در قرآن کریم همواره از بیان سخنان بیهوده پرهیز کرده است زیرا قرآن کتاب ایجاز است و نه کتاب افزون گویی.
تأثیرهای شستن پاها بر سلامتی بدن
یک: در کف پای انسان هفت هزار رشته عصبی وجود دارد که به طور مستقیم با تمام ارگانهای داخلی بدن در ارتباط هستند که به عنوان کانالهای انرژی بدن شناخته میشوند. برای مثال اگر به هنگام خواب برشهایی از یک حبه سیر را در کف پای خود قراردهید و آن را با جوراب نگهدارید، بسیاری از باکتریهای زیانبار بدن شما را به خود جذب کرده و به سلامتی شما کمک میکند.
منبع: کانال بدنسازی: https://www.youtube.com/watch?v=7CoSin0RAP0
دو: اختراعی معجزه گر!
به تازگی (آذر 1400) ویدئویی برای تبلیغ فروش یک وسیله بهداشتی جدید، در یوتیوب منتشر شده که تأییدی شگفت انگیز از تأثیر شستن پاها بر سلامتی بدن است. توضیح آنکه:
دستگاه، برقی، استوانه ای شکل، و عایقکاری شده است؛ که آن را در یک لگن پرآب قرار میدهند و شخصی نیز پاهایش را در لگن قرار میدهد. دستگاه شروع به کار میکند و آب لگن به رنگ ادرار در میآید که رنگ آمونیاک است. هرلحظه که میگذرد، آب پررنگتر میشود و شخص احساس شادی بیشتری میکند که سموم بدنش از پاهایش خارج میشود!
به نظر نگارنده، اگر این دستگاه بر روی پاهای یک شخص اهل سنّت که مقیّد به نمازخواندن است آزمایش شود، رنگ آب، آنگونه تغییر نمیکند؛ بلکه ممکن است تغییرات بسیار کمی داشته باشد؛ زیرا او با شستن پاهایش دست کم در پنج نوبت در شبانه روز، سموم بدنش را تخلیه کرده است. امیدوارم این نظر من روزی به آزمون دراید.
مطلب زیر بخشی از مقاله بررسی اختلافهای نماز شیعی و سنی است؛ که آن زمان هنوز دستگاه تصفیه سموم بدن اختراع نشده بود. بدین ترتیب متوجه میشوید که نظرم در آن زمان تا چه اندازه درست و منطقی بوده است:
شستن پا مزایای روحی، روانی، و جسمی دیگری نیز دارد که تا بدان عمل نکنید متوجه نمیشوید. هنگامی که پا شسته میشود برخی سموم بدن که از پاها خارج میشوند شسته میشوند،(همانها هستند که در برخی کسان زیاد و یا بسیار زیاد است و موجب ناراحتی دیگران میشود) و موجب میشود انسان احساس شادی، راحتی و سبکی کند؛ بویژه هنگام آغاز کردن نماز. همچنین موجب آماده شدن کف پا برای بیرون ریزی دیگر سموم میشود. یعنی همچون حجامت و این خود حجامتی جزئی است که هر روزه چند بار تکرار میشود!! الله اکبر
سه: ارتباط دستها با پاها
پیش از بیرون آمدن از حمام دستها و پاها را با آب سرد بشویید. با فرا رسیدن فصل سرما احتمال ابتلا به بیماری های ناشی از آن بیشتر میشود و پوست به عنوان محافظ بدن نقش مهمی در این رابطه ایفا می کند. در گرمای حمام منافذ پوست بازمیشوند و با بیرون آمدن از حمام در این وضعیت سرمای خارجی میتواند وارد بدن شود.
اما با سردکردن دستها و پاها پیش از بیرون آمدن از حمام، دستوری به بدن ارسال میشود که منافذ پوست را ببندد. بدین ترتیب سردکردن آنها، بی آنکه به بدن صدمه بزند فرمان را به کل سیستم ارسال میکند. (این متن را چند سال پیش از طریق ایمیل دریافت کردهام و از منبع آن آگاهی ندارم.)
چهار: در سالهایی دور نیز یا در جایی خواندم و یا کسی نقل میکرد که یک ایرانی که در اروپا دچار بیخوابی یا استرس شده بود نزد روانپزشکی میرود؛ و روانپزشک دستور انجام کاری را به او داده بود تا مشکلش رفع شود. آن دستور این بود که هرشب ابتدا دستهایش را تا آرنج و نیز پاهایش را با آب سرد بشوید و سپس بخوابد. آیا این دستور همان دستور وضوی قرآنی نیست که یک مسیحی از روی دانشش سفارش انجامش را به او داده است؟ و آیا بدون شستن پا انجام دستور ناقص نیست؟
نکته ها:
- در سفر حج روزی پیرمردی ترک، چون دید که من مسح پا میکشم لبخند معنی داری زد و سری تکان داد از سر تعجب و بلکه تمسخر!
- شستن پا در بسیاری جاها مخصوصا در مناسک حج بسیار مفید و بجاست که اگر نمیشستند بوی گند پاها همچون مساجد و نمازخانه های شیعیان دماغ و دماغ (مخ) را می آزارد.
- روزی در وضوخانه مسجد اهل تسنن دیدم جوانی روی جوراب مسح کشید. چون اولین باری بود که چنین صحنه ای را میدیدم (البته آخرین بار هم شد.) به خود گفتم جوانان اهل تسنن کارهایی میکنند که شیعیان هم نمیکنند!! مدتی گذشت و روزی در همان مسجد کتابی را دیدم که از سوی یک افغانی برای جوانان خلاصة الاحکام را به زبان فارسی نوشته بود. در باره وضو مطلب زیر نظر مرا جلب کرد و دانستم که آن جوان از روی تنبلی آن کار را نکرده، بلکه کارش مستند بوده است.
مسح بر موزه: «موزه نوعی پاپوش است که پا را تا بجلکها (منظور همان کعبین عربی است- نگارنده) بپوشاند. مسح بر موزه برای مسافر به مدت سه شبانه روز و برای غیرمسافر به مدت یک شبانه روز جایز است».
- یکی از روایاتی که در مورد اعمال شب زفاف وارد شده، این است که داماد پاهای عروس را بشوید. همین کار را یک هنرپیشه آمریکایی در یک فیلم سینمایی انجام داد؛ که با شگفتی متوجه شدم برخی دستورهای امامان ما چقدر عالمانه بوده است. البته این مورد ممکن است تاریخی کهن داشته باشد که در عصر ما کمتر به آن عمل میشود.
- اگر در صدر اسلام مسلمانان پاهای خود را نمیشستند چه میشد؟!! با آن امکانات قدیمی و نبودن سنگفرش و آسفالت و نیز نبودن کفشهای خوب و پوشیدن نعلین و بی پولها که همان را هم نداشتند و نیز به هنگام باران و غیره...
دهم دی 1400
ویرایش دوم: 31 فروردین 1401
احمد شمّاع زاده