ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
خدا را چگونه میبینی؟
در داستان «حضرت سلیمان» در قرآن میخوانیم که پس از اینکه آن حضرت نسبت به خداوند ناسپاسیکرد و از سوی خداوند گوشمالیشد، توبهکرد و توبه او پذیرفته شد. پس از توبه، از خداوند پادشاهی یگانه و منحصربهفردی را درخواستکرد، که پس از او به کسی ندهد. عجب درخواستی!! و جالبتر آنکه خداوند نیز درخواست او را پذیرفت و آن پادشاهی ویژه را به وی ارزانی کرد.
به نظر شما چرا خداوند درخواست بسیار بزرگ و عجیب وی را پذیرفت؟ نگارنده خیلی به این موضوع فکرکرد؛ و دست آخر به این نتیجه رسید که خداوند منظورهای بزرگتری را در نظر داشته است که چنین درخواستی را پذیرفته و در کتاب خود، آن را با آبوتاب بیان کرده است. یکی از آنها این بودهاست که:
خداوند میخواسته به ما بگوید «من برای هرکس آنچنان و آنگونهام که او مرا میبیند. سلیمان مرا بسیارسخاوتمند و دستودلباز دید و من به او بسیار بخشیدم. هرکس مرا بخیل ببیند و از ترس آنکه درخواست بزرگ او را به او ندهم از من کم بخواهد، من هم برای او همان گونه میشوم و با او آنگونه رفتارمیکنم؛ و برعکس، اگر همانند سلیمان، دست مرا باز ببیند، من هم دست خود را برای او بازمیکنم و از خوان نعمتهایم هرچه بخواهد به او میبخشم». چنانکه فرمود:
وقالتالیهود یدالله مغلوله غلتایدیهم و لعنوا بما قالوا بل یداه مبسوطتان ینفق کیف یشاء
«و یهودیان گفتند دست خدا بستهاست. دستانشان بستهباد؛ و به دلیل این گستاخی لعنشدند. بلکه دستان او باز است و هرگونه که بخواهد میبخشد». (مائده: 64)
رسیدن به این هدف، یک پیشنیاز دارد که آنهم باور و ایمانی قوی است، که به گفتار و پندار نیست، وگرنه به مقصود نخواهی رسید.
در این میان نباید از قدرت ذهن و تلقین غافل شد. حضرت عیسی علیه السّلام میگوید: اگر با ایمان به خداوند و از صمیم دل به کوهی بگویی از جای کنده شو و به دریا سقوط کن! اگر در خواسته و بیان خویش مصمم باشی و شک و تردید نکنی خواسته ات برآورده میشود.
1385 - احمد شماع زاده
خدا را چگونه میبینی؟
در داستان «حضرت سلیمان» در قرآن میخوانیم که پس از اینکه آن حضرت نسبت به خداوند ناسپاسیکرد و از سوی خداوند گوشمالیشد، توبهکرد و توبة او پذیرفتهشد. پس از توبه، از خداوند پادشاهی یگانه و منحصربهفردی را درخواستکرد، که پس از او به کسی ندهد. عجب درخواستی!! و جالبتر آنکه خداوند نیز درخواست او را پذیرفت و آن پادشاهی ویژه را به وی ارزانیکرد.
به نظر شما چرا خداوند درخواست بسیار بزرگ و عجیب وی را پذیرفت؟ نگارنده خیلی به این موضوع فکرکرد؛ و دست آخر به این نتیجه رسید که خداوند منظورهای بزرگتری را در نظرداشتهاست که چنین درخواستی را پذیرفته و در کتاب خود، آن را با آبوتاب بیانکردهاست. یکی از آنها این بودهاست که:
خداوند میخواسته به ما بگوید «من برای هرکس آنچنان و آنگونهام که او مرا میبیند. سلیمان مرا بسیارسخاوتمند و دستودلباز دید و من به او بسیار بخشیدم. هرکس مرا بخیل ببیند و از ترس آنکه درخواست بزرگ او را به او ندهم از من کم بخواهد، من هم برای او همان گونه میشوم و با او آنگونه رفتارمیکنم؛ و برعکس، اگر همانند سلیمان دست مرا باز ببیند، من هم دست خود را برای او بازمیکنم و از خوان نعمتهایم هرچه بخواهد به او میبخشم». چنانکه فرمود:
وقالتالیهود یدالله مغلوله غلتایدیهم و لعنوا بما قالوا بل یداه مبسوطتان ینفق کیف یشاء
«و یهودیان گفتند دست خدا بستهاست. دستانشان بستهباد؛ و به دلیل این گستاخی لعنشدند. بلکه دستان او باز است و هرگونه که بخواهد میبخشد». (مائده: 64)
رسیدن
به این هدف، یک پیش نیاز دارد که آنهم باور
و ایمانی قوی است، که به گفتار و پندار
نیست، وگرنه به مقصود نخواهی رسید.
در این میان نباید از قدرت ذهن و تلقین غافل شد. حضرت عیسی علیه السّلام میگوید: اگر با ایمان به خداوند و از صمیم دل به کوهی بگویی از جای کنده شو و به دریا سقوط کن! اگر در خواسته و بیان خویش مصمم باشی و شک و تردید نکنی آرزویت برآورده میشود.
1385 - احمد شماع زاده