مراحل ششگانه آفرینش
احمد شمّاعزاده
سبّح اسم ربّک الاعلی الّذی خلق فسوّی والّذی قدّر فهدی و الّذی اخرج المرعی فجعله غثاءً احوی
مراحل ششگانة آفرینش را که خداوند بدین گونه در سوره اعلی بیان داشته، در مورد کیهان، ستارگان، گیاهان، جانوران، جنها و انسانها، صادق است؛ زیرا همه آفریده اویند و تنها یک روش را برای همه آفریدگانش بهاجرا دراورده، و در این سوره به گونهای موجز بیانداشتهاست.
این شیوه قرآن کریم است که حتّا امور مهم را ‹بسیار موجز› بیان میدارد، برخلاف بیشتر مترجمین و مفسرین این کتاب آسمانی که این امّهات قرآنی را غالباً با توضیحهای نادرست خود، به موضوعهایی پیشپاافتاده مبدل میسازند.
توضیح مراحل ششگانه:
1 و2- خلق و تسویه: حضرت علی علیهالسلام دربارة این دو مرحله میفرماید: طبق فرمانش تمام گشت خلقت او… (اشاره به کن وجودی دارد) پس کجیهای اشیاء را راست گردانید و حدودشان را واضح و روشن قرارداد. (نهجالبلاغه خطبه 90، فرازهای 20 و21)
مرحله تسویه، مرحله طراحی و سازماندهی است. میدانیم که هر پروژهای با بررسی تمام جوانب، ابتدا طراحی، و سپس سازماندهی میشود، و پس از آن بهاجرادرمیآید. خداوند کریم پروژه آفرینش را در مرحله تسویه، طراحی کردهاست.
3- تقدیر یا مرحله اندازهگذاری برای آفرینش: یعنی تعیین اندازههای ویژه و حدود معیّن در ذات و صفات و افعال اشیاء، که از آن حدود و اندازهها خارج نشوند و تجهیز آنها به اندازههایی که مناسب آنهاست. (تفسیر المیزان، ترجمه از متن عربی)
خداوند کریم در آیه زیر نیز اندازهگذاری در تمام آفریدگان را یاداورشدهاست:
قد جعل الله لکل شیء قدراً (طلاق: 3)
4- هدایت: یعنی اشیاء با هدایت ربّانی تکوینی به سوی آنچه که برای آنها تقدیرشده، و به نحوی که تقدیرشده، به سیروسلوک بپردازند. (تفسیر المیزان، ترجمه از متن عربی)
حضرت موسی در پاسخ به فرعون که از او میپرسد پروردگار تو چگونه پروردگاری است؟ میگوید الّذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی یعنی کسی است که هرچیز را که آفرید سپس هدایتش کرد. اگر هدایت الهی نبود چگونه تمام جانداران از بچه خود مراقبت میکنند و نیازهای او را برمی آورند تا زمانی که بتواند از عهده کارهای خود براید؟
5 و 6 ـ متأسفانه حتّا تفاسیر جامع و معتبری چون «المیزان» و « مجمعالبیان» در مورد آیات «الذی اخرجالمرعی فجعله غثاءً احوی» ساکت ماندهاند و تنها همان معنای ظاهری را توضیح مختصری دادهاند. مسلم است که این دو آیه نیز به روش دو آیه پیش از خود، به خلق و ایجاد مربوط و پیوستهاست.
بنابراین با تدبر در این آیات، در پشت معنای ظاهری عبارتهایی همچون الذی اخرجالمرعی (کسیکه گیاه را رویانید) و فجعله غثاءاً احوی (پس آن را خاکوخاشاک تیره و سیاه گردانید)، میتوانیم معناهای کلیتری را بیابیم. با تدبّری که در این دو آیه صورت گرفت و با اندیشیدن بسیار، خدای را شکر که به سه مورد کلی پیرامون مراحل پنجم و ششم آفرینش دست یافتم:
یکی، مطلق چیزی را از درون چیز دیگری بیرون کشیدن و موجود تازهای ایجاد کردن است؛ که جز خداوند متعال کسی قادر به چنین کاری نیست؛ و سپس ایجاد تغییرات و حالات مختلف در موجود تازه، به نحوی که آن را از صورت اولیه کاملاٌ خارج کرده و به صورتی دیگر درمیآورد.
به عبارت دیگر، خداوند سبحان با ایجاد تغییر در اجزاء اشیاء، به تغییر در ماهیات آنها میپردازد و از جماد، گیاه به وجود میآورد. و سپس با ایجاد تغییری دوباره در اجزای موجود تازه، به تغییر در اعراض میپردازد و طراوت و رنگ علف تازه را از آن میگیرد و به «خاشاک تیره» که جزء جمادات است مبدّل میسازد.
دوم، خداوند سبحان میخواهد با این کلمات بسیار ساده «اخرج المرعی فجعله غثاءً احوی» به ما بگوید در روند آفرینش کلی کیهان، در این مرحله شرایط بهوجودآمدن حیات را که همانا وجود نور، اکسیژن، آب و دیگر مواد است، فراهم آورده و آفریدگان به بالندگی و تکامل میرساند (سیر صعودی)؛ و با گذشت زمان بر پدیده و تغییر شرایط محیط، در کار خشک و تاروتیره کردن پدیدههاست (سیر نزولی). پروردگار سبحان، بدین ترتیب میخواهد تفهیم کند که همه چیز در تغییر و تحول است جز ذات او که ثابت و لایتغیر است و همه چیز رو به تیرگی میرود جز او که نور آسمانها و زمین است.
سوم، خداوند کریم پس از آفرینش آفریدگان از خلق و بدع دستنکشیده و دائما به ایجاد و تغییر میپردازد و به قول خودش «کل یوم هو فی شأن» و کیهان و آنچه در آن است، چه ستارگان عظیم، چه گیاهان، چه جانوران، چه جنها، و چه انسانها را همواره و هر روزه زنده میکند و میمیراند و بدین گونه رو به تکامل و توسعه بهپیشمیبرد. مگر او خود نمیگوید که او «یبدء و یعید» و «فعال لمایرید» است؟
وهوالذی یبدؤاالخلق ثم یعیده وهو اهون علیه ولهالمثلالاعلی فیالسموات والارض و هو العزیز الحکیم (روم: 27)
در این آیه نیز خداوند به چرخه و گردش آفرینش (آفریدن و برگشتدادن) اشارهکرده و آن را برای خود، از سویی افتخار، و از سویی دیگر کاری بسیارساده اعلامکرده و نمونه برتر این روند را در آفرینش کیهان دانسته که در سورهای دیگر، آیهای مستقل به آن اختصاصداده که همان آیه 104 سوره انبیاء است، و پیش از این در مباحث کیهانشناسی مبنای شکل حلزونی و پایان کار کیهان قرارگرفت: یوم نطویالسّماء کطیّالسّجلّ للکتب کما بدأنا اوّل خلق نعیده وعداً علینا انّا کنّا فاعلین
طبق آیات زیر کیهان نیز از شش مرحله آفرینش گذرکرده که در مهبانگ در قرآن مفصلا مورد بررسی قرارگرفت:
ان ربکم الله الذی خلق السموات والارض فی سته ایامٍ ثم استوی علی العرش (اعراف: 52، یونس: 4)
الله الذی خلق السموات و الارض و ما بینهما فی سته ایام ثم استوی علی العرش (سجده: 54)
هو الذی خلق السموات و الارض فی سته ایام ثم استوی علی العرش (حدید: 5)
آغاز سیر نزولی (غثاءً احوی) یک ستاره همچون خورشید که اکنون در حالت سرزندگی و شادابی است، هنگامی است که تمام هیدروژن مرکزش سوختهشده و به یک غول قرمز تبدیلشود؛ و هنگامی به صورت کوتوله سفیدی درمیآید که تمام منابع سوخت حرارتی هستهای خود را از دست بدهد. در این حالت جرمش به اندازه خورشید است؛ ولی در حجمی به اندازه کره زمین زندگی میکند. در این مرحله به شکل مادّه استحالهیافتة جامدی است و زندگی این دوره را با گرمای باقیمانده از روزگاری که هسته یک ستاره بود، بسیارداغ آغاز میکند. ولی با گذشت زمان، گرمای خود را به فضا میتاباند و سرانجام زندگی را سرد و تاریک و فراموششده (همچون مردان خدا که میسوزند و گرمی و روشنایی میبخشند و در گمنامی میمیرند) به شکل یک کوتوله سیاه (غثاءاحوی) به پایان میبرد. (پیام یونسکو: مهر 1365)
در مورد چرخه آفرینش گیاهان نیز همان معنایی را که به اختصار در سوره اعلی آورده بود، در سوره زمر آیه 21 به تفصیل بیان داشته و فرمودهاست:
الم تر انالله انزل منالسماء ماءً فسلکه ینابیع فیالارض ثم یخرج به زرعاً(همان اخرجالمرعی است) مختلفاً الوانه ثم یهیج فتریه مصفراً ثم یجعله حطاماً (همان فجعله غثاءً احوی است) ان فی ذلک لذکری لاولیالالباب
پس از آن نوبت به آفرینش جانوران و پرندگان و موقعیت آنان در چرخه طبیعت فرامیرسد:
و ما من دابة فیالارض و لایطیر بجناحیه الاّ امم امثالکم مافرّطنا فیالکتاب من شیء ثم الی ربهم یحشرون (انعام: 38)
ترجمه: نه جنبندهای در زمین و نه پرندهای در هوا با دوبالش پرواز میکند، مگر آنکه امّتهایی همچون شما (جن و انس) هستند. ما در کتاب آفرینش چیزی را نابجا بهکارنبردیم و از چیزی کم نگذاشتیم؛ سپس آنان به سوی پروردگارشان فراآوردهشدگانند.
در مرحله بعد، خداوند چرخه و گردش آفرینش را در مورد ‹جن و انس› بهگونهای مشترک مثالزده و آوردهاست:
اللهالذی خلقکم من ضعف ثم جعل من بعد ضعف قوه ثم من بعد قوه ضعفاً و شیبه یخلق مایشاء وهوالعلیم القدیر(روم: 54)
صفتهایی که خداوند برای خود در پایان آیات آورده نیز قابل توجه و اندیشیدن است: در مورد آفرینش کیهان، عزیزالحکیم و در مورد انس و جن، علیمالقدیر.
و در آیهای ویژه انسان، آوردهاست که:
هوالذی خلقکم من تراب ثم من نطفه ثم من علقه ثم یخرجکم طفلاً ثم لتبلغوا اشدّکم ثم لتکونوا شیوخاً (غافر: 67)
بنابراین، اخرجالمرعای یک انسان، زایش، جوانی و شادابی اوست و غثاءً احوای او، پیری، مرگ، و پوسیدن جسم اوست؛ چنانکه در آیه آمد.
برای آفرینش همه آفریدگان یعنی کیهان و آنچه در آن است، و برگشتدادن آنها نیز این آیه:
قل الله یبدؤاالخلق ثم یعیده فانّی تؤفکون (یونس: 34)
نمونه کاری: مراحل ششگانه آفرینش گندم
اکنون برای نمونه، مراحل ششگانه آفرینش را در مورد گیاهان بررسی میکنیم: نوع گیاه: گندم
خلق: مایه اولیه گندم با کن وجودی بهوجودآمده (اذا اراد شیئً ان یکون فیقول له کن فیکون)
تسویه: در این مرحله دانه گندم طراحی و سازماندهی میشود و مشخص میگردد که چهسوده باید داشتهباشد، بهچهکار آید، شکل گیاهش چگونه باشد، و چگونه باید مصرف شود، و …
تقدیر: دانهای با این ویژگیها، خود، باید چهاندازهای داشتهباشد؟
هنگامی که به شکل یک گیاه درامد تا چه اندازه رشدکند؟
این گیاه درچه مدتی باید به اوج شکوفایی برسد؟
طول و عرض برگهایش چهاندازهای باشد؟
خوشههایش چه اندازهای داشتهباشند؟
در هر خوشه چند دانه داشتهباشد؟
هدایت: پس از کاشته شدن، این خداوند است که از قبل پیشبینیهای لازم را کرده و مشخّصشده با توجه به شرایطی که باید وجودداشتهباشد، چگونه از زمین سربراورد و رشد کند.
اخرجالمرعی: رویش دانه گندم و سیرصعودی آن است، تا به گونه گیاهی سرسبز و شاداب درآید.
فجعله غثاءً احوی: سیر نزولی این گیاه است تا از سرسبزی و شادابی، رو به زردی گذارد، قهوهای شود، سیاهشود، و اگر خورده نشود، به خاکوخاشاک(حطام) تبدیلگردد.
خداوند کریم همه این موارد را در دانه گندم و در «دی. ان. آ» آن نهفتهاست. جلالخالق!!
تاریخ نگارش: 1385
دومین ویرایش: دی 1400
احمد شمّاعزاده