ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
با آل علی هر که در افتاد ورافتاد
از
«نسیم شمال»
پس از آنکه نیکلای اول تزار روسیه (Nicholas I, Emperor of Russia) فرمان گلوله باران حرم امام رضا را صادر کرد و گفت: حرم را زیر و رو میکنم تا ببینم چه کسی جلو مرا میگیرد!
شب که فرارسید، دو واقعه همزمان رخ داد:
یکی اینکه نیکلای اول به طور ناگهانی مرد؛ و هیچگاه هیچکس ندانست علت مرگش چه بوده است! اگر نام او را در نت سرچ کنید، به این حقیقت پی خواهید برد.
دوم اینکه طبع شعر سید شرفالدین حسینی، مدیر نشریه نسیم شمال، گل کرد و این شعر پرمعنا و توحیدی را سرود که چون از دل برامده، بر دلها مینشیند. از دوران کودکی به یاد دارم که جمله با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد در میان مردم رایج بود؛ ولی تاکنون دلیل آن را نمیدانستم.
بدان جهت نوشتم توحیدی که سیّد شرف الدین در شعر خود به مانند شیعیان سنّتی نظری نداده است. آنان مایلند امامان را به جای خداوند بنشانند و در این مورد بگویند امام رضا موجب مرگ نیکلای شده یا امام رضا فلانی را شفا داده است. باید به آنها گفت هیچکس حتا رسول اکرم (ص) و فرشتگانش در دستگاه خداوندگار کارهای نیستند. چنانکه فرشتگان گفتند ما علم لنا الا ما علّمتنا.
این نکته مهم در روابط مخلوق (آفریدگان) با خالق (آفریدگار) را خداوند در بسیاری از آیات یاداورمان شده؛ تا امامان و یا رسول خدا را به جای خداوند ننشانیم و از آنان چیزی مخواهیم و ایمان داشته باشیم آنچه که از بدوخوب به ما میرسد از خداوند است و بس! البته بدی را خداوند مستقیماً به ما نمیرساند بلکه نتیجه و انعکاس اعمال ما، ولی با تأیید اوست.
چگونگی رابطه آفریدگار با آفریدگان: https://www.academia.edu/36948695
دستگاه آفرینش خداوندگاری: https://www.academia.edu/11997813
دیشب به سرم باز هوای دگـر افتـاد
در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد
چشمم به ضریـح شه والا گهر افتاد
این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد:
با آلعلی هرکه درافتـاد، ورافتاد
این قبر غریبُ الغُـرَبا، خسرو طوس است
این قبر مُعین الضّعفا، شمس شموس است
خاک در او ملجأ ارواح و نفـوس است
باید ز ره صدق بر این خاک درافتاد
با آلعلی هرکه درافتـاد، ورافتاد
حـوران بهشتی زده اندر حرمش صف
خیل ملَک از نور، طبقها همه بر کف
شاهـان به ادب در حرمش گشته مشرّف
اینجاست که تاج از سر هر تاجوَر افتاد
با آلعلی هرکه درافتـاد، ورافتاد
اولاد علی شافع یوم عرصات اند
دارای مقامات رفیـعُ الدرجات اند
در روز قیامت همـه اسباب نجات اند
ای وای بر آن کس که به این آل درافتاد
با آلعلی هرکه درافتـاد، ورافتاد
کام و دهن از نام علی یافت حـلاوت
گل در چمن از نام علی یافت طراوت
هر کس که به این سلسله بنمود عداوت
در روز جزا جایگهش در سقر افتاد
با آلعلی هرکه درافتـاد، ورافتاد
هرکس که به این سلسله پاک، جفا کرد
بد کرد و نفهمید و غلط کرد و خطا کـرد
دیدی که یزید از ستم و کینه چهها کرد
آخر به درک رفت و به روحش شرر افتاد
با آلعلی هرکه درافتـاد، ورافتاد
ای قبله هفتم که تویی مظهر یاهو
ای حجت هشتم که تویی ضامن آهو
ما جمله نمـودیم به سوی حرمت رو
از عشق تو در قلب و دل ما شرر افتاد
با آلعلی هرکه درافتـاد، ورافتاد