ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
معنا و مفهوم «لا اکراه فی الدّین»
احمد شمّاع زاده
قل افغیرالله تأمرونّی اعبد ایهاالجاهلون(64) ولقد اوحی الیک و الی الّذین من قبلک لئن اشرکت لیحبطنّ عملک ولتکوننّ من الخاسرین(65) بل الله فاعبد و کن من الشاکرین (66) سوره زمر
ترجمه: بگو ای نادانان! (کسانی که تعقل نمیکنید!) آیا پس مرا امر میکنید تا غیرخدا را بپرستم؟ و همانا به درستی به سوی تو وحی شده و به سوی کسانی (پیامبرانی) که پیش از تو بودند، اگر شرک بورزی، حتماً عملت تباه و ضایع خواهدشد و حتماً از زیانکاران خواهی بود. بلکه خدای را پس بپرست و از سپاسگزاران باش.
از این سه آیه متوجه میشویم که:
یک- کسانی به پیامبر دستور میداده اند که غیرخدا را بپرستد.
این کسان در زمان ما ممکن است پدر، مادر، دوستان و یا کسانی باشند که به گونهای حقی برگردن ما دارند و یا در دام عشقشان گرفتار شده باشیم.
نتیجه: در ایمان خود به خدا زیر تأثیر هیچکس واقع نشوید و بر عقیده خود استوار بمانید.
دو- نه پیامبر مجبور بوده و نه پیامبران پیش از او مجبور بودهاند که خداوند را بپرستند؛ هرچند خداوند به پیامبر و به دیگر پیامبران هشدار میداده که اگر به او شرک بورزند و کس یا چیز دیگری را بپرستند، همه کارهایشان به باد هوا خواهد رفت و زیانکار خواهندشد؛ و خداوند هرگز کسی از آنان را تهدید به پیروی از خود نکرده است.
نتیجه: کسی را مجبور به پذیرش دینی نکنید و برای جلب دیگران به خداپرستی، هشدار و آگاهی دادن بسنده است.
سه- خداوند به پیامبر میگوید «مرا بپرست تا زیانکار نشوی». از دل این جمله برمیآد که: اختیار با توست و من تو را مجبور به ایمان به خودم نمیکنم.
نتیجه: اگر میخواهید زیانکار نشوید خدپرست شوید؛ ولی اجباری در کار نیست.
چهار- در روش و منش خداوند اجبار، به هیچ رویش وجود ندارد؛ و حاضر است نه تنها از ایمان پیامبران به خود درگذرد، بلکه از دین (یکتاپرستی) و تبلیغ دین خود نیز بگذرد؛ ولی هیچ پیامبری را مجبور به پذیرش دین و تبلیغ دین خود نکند؛ و تنها به آنان هشدار میدهد؛ نه اینکه اختیار آنان را از آنها بگیرد.
درس قرآن: در این آیات خداوند به گونهای برای همگان و بویژه حاکمان و قضات خط و نشان کشیده و روشن کرده که نباید کسی را به دینی هرچند یکتاپرستی باشد، مجبور و تهدید کنید؛ بلکه تنها تبلیغ و تشویق باید کرد وهشدار باید داد و آگاهی مردم را بالا برد: قولوا لا اله الّا الله، تفحلحوا
نتیجه کلی: ایمان به خداوند با اکراه قلبی در تضاد است و همه در ایمان و اعتقاد خود آزادند.
دوازدهم اردیبهشت نودونه (هفتم رمضان 1441)
احمد شمّاع زاده