ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
پیشنهادی چند به فرهنگستان زبان و ادب فارسی
احمد شماع زاده
(این پیشنهادها در اسفندماه نودوسه به فرهنگستان فرستاده شد)
مایه تأسف و تأثر است که فرهنگستان تاکنون کمتر به مسائل امروزین زبان فارسی که هر روزه با آن سروکار داریم رسیدگی کرده است. یکی از مسائلی که پژوهشگران با آن درگیر هستند و کمتر زبانی را میتوان یافت که این مشکل را داشته باشد این است که اگر یک متن فارسی را به برگرداننده گوگل(گوگل ترانسلیتور) بدهیم نمیتواند متنی را به ما تحویل دهد که تا اندازه ای از آن سردربیاوریم.
چرا؟ زیرا که زبان فارسی یکدست نیست و فرهنگستان نیامده واژه ها را یکدست کند و فرهنگی فراگیر را به دست جهانیان برساند تا برای مثال گوگل بتواند آن را در وبسایت خود به کار برد و پژوهشگران ایرانی و خارجی بهره برداری کنند. دو مثال میزنم و اگر نیاز به بحث بود لطفاً تماس بگیرید.
یک- که حرف ربط است. ولی در زبان فارسی به بسیاری حرفها و واژگان وصل میشود و واژگان آمیخته ای را میسازد که هیچ ربطی به که موصول ندارد. ویرایشگران هم یا بیدقتند و یا از فرهنگستان الگو گرفته اند که که به کار رفته در آن واژگان را جدا از واژه پیش از خود مینویسند. در نتیجه هیچگاه مترجمی همچون گوگل نمیتواند تشخیص دهد که این واژگان چه معناهایی دارند و ترجمه نامفهوم از آب درمیآید.
برای تعریف و محدود کردن واژگان فارسی و درست نوشتن آنها باید به زبانهای دیگر بازگشت کرد. مثلاً چنانکه در زبان انگلیسی میشود as بنابراین اگر این واژه را به صورت چنان که بنویسیم رایانه چگونه میتواند آن را درست ترجمه کند؟ یا واژه آنکه که معنای who را میدهد هرگاه که به صورت آن که نوشته شود رایانه ترجمه میکند: that that
دو- تمام زبانها حروف خود را در کلیدنماها درست جاسازی کرده و جا انداخته اند جز زبان فارسی که حرفهای چهارگانه ویژه زبان فارسی در جاهای پراکنده ای از کلیدنما جا دارند و کار را بر تایپ کننده دشوار میسازد.
نقل نکته هایی از متن طرح درس درستنویسی، ویرایش و پالایش زبان فارسی:
درستنویسی در زبان فارسی با دشواریهایی به گونههای زیر روبهروست:
فرهنگستانزبانوادبفارسی تاکنون نتوانستهاست وظایف خود را بهخوبی انجامدهد، ازجمله:
ـ هنوز تمام واژگان زبان فارسی را تعریف نکردهاست.
ـ هنوز نگارش زبان فارسی را یکدست و سازمند نکردهاست.
ـ بااینکه به دیگران رهنمود میدهد، هنوز خود را وفادار به درستنویسی نشاننداده.
ـ نهتنها کوششی برای برابریابی واژگان عربی نکرده، بلکه از عربینویسی نیز دوری نجسته.
ـ بخشی از برابرها و تعریفهایی که برای واژگان و نگارش تصویبکرده، نیازها را براوردهنکرده.
بیتوجهی و بیدقتی روزنامهها در نگارش، تاُثیر واژگونهای بر درستنویسی داشته و دارد.
کمتر کتاب یا نوشتهای را میتوان یافت که از خطاهای نگارشی و درستنویسی دور باشد.
کمتر کسی یا سازمانی خود را موظف به درستنویسی میداند.
کسانی که بتوانند کاملاٌ درست بنویسند بسیار کماند.
پسرفت زبان فارسی تا بدانجا رسیدهاست که در کتابهای درسی آموزش زبان فارسی، برای برابرگزینی و آموزش واژگان سره فارسی از واژگان عربی بهرهمیگیرند.
بنابراین اگر آهنگآنکردهایم که زبان فارسی را گسترشدهیم، ناگزیر از درستنویسی و پالایش آن هستیم، و تاآنجاکه درتوانداریم باید آن را از آمیختگیها پاککنیم، و پس از آن، و یا دستکم همگاه با این پاکسازی آن را گسترشدهیم.