ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
شرح و بسط مفهوم کلمة الله
احمد شمّاع زاده
یک- کلمة الله
الف- قرآن کریم:
عبارت کلمة الله اسم مرکب است، که در قرآن نیامده است. تنها در یک آیه به صورت مضاف و مضاف الیه آمده که شکل آن را به خود گرفته است:
وَجَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا السُّفْلَىٰ ۗ وَکَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیَا ۗ(توبه: 40)
و قرار داد گفتار آنانرا که کافر شدند فروتر و گفته خدا آن برترین است.
مفهوم کلی و منظور از کلمات خداوند که در قرآن بسیار تکرار شده، نعمتها، ارزشها، سنّتهای الهی، و از همه بیشتر آفریدگان خداوند است. نمونه آن آیه 109 سوره کهف است:
قُلْ لَوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا
ترجمه: بگو اگر دریا براى نوشتن کلمات پروردگارم مرکب شود، پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان یابد، دریا پایان مىیابد، هر چند مانندش را به مدد بیاوریم.
البته مفهم حقیقی کلمة الله را بیآنکه از آن یاد شود، در آیاتی میتوان یافت؛ از جمله:
- انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون. (یس: آیه 82)
ترجمه: همانا فعل الهی چنان است که هرگاه خواست او بر ایجاد چیزی تعلّق بگیرد، مىگوید باش، پس آن چیز هست میشود.
روشنگری: هرگاه خداوند هستی چیزی را اراده کند، میگوید ‹باش› و اراده الهی تحقق مییابد؛ ولی این گفتن به صورت آوازی نیست که شنیده شود، بلکه کلام خداوند، خواست و مشیّت اوست. این مفهوم همان است که در تورات نیز آمده است.
ب- تورات: «...و اول کلمه بود»؛ یعنی در آغاز آفرینش، تنها کلمه الهی یا کلمة الله بود و بس.
ج- انجیل: «در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود. همان در ابتدا نزد خدا بود. همه چیز بواسطه او آفریده شد و بجز او چیزی از موجودات وجود نیافت. در او حیات بود و حیات نور انسان بود و نور در تاریکی میدرخشید و تاریکی آن را درنیافت...»
«کلمه جسم گردید و میان ما ساکن شد. پر از فیض و راستی و جلال او را دیدیم».
د- دعای سمات:
الف) بکلمتک التی خلقت بهاالسّموات والارض
ترجمه: و به آن کلمهات که با آن «آسمانها و زمین» (کیهان) را آفریدی.
ب) و بشأن الکلمة التّامّة و بکلماتک التّی تفضّلت بها علی اهل السّموات و الارض و اهل الدّنیا و اهل الاخره.
ترجمه: به مقام و منزلت کلمه تام و تمام کننده، و کلمههایی که به واسطه آنها بر اهل آسمانها و زمین و اهل دنیا و آخرت تفضل و کرامت فرمودی. (آنها را فیض وجود بخشیدی)
ج) بکلمتک کلمة الصّدق التی سبقت لابینا آدم علیه السّلام و ذریّته بالرّحمه و اسألک بکلمتک الّتی غلبت کلّ شیء.
ترجمه: و به کلمهات، کلمه راستینی که به رحمت خودت بر نیای ما آدم علیهالسّلام و فرزندان او (از نظر وجود) سبقت جست و از تو میخواهیم به کلمه ات که بر هر چیز غلبه یافت.
د) و تمّت کلمتک الحسنی علیهم بما صبروا و اورثتهم مشارق الارض و مغاربها الّتی بارکت فیها للعالمین.
ترجمه: و تحقق یافت کلمه زیبای تو بر آنها (منظور قوم بنی اسرائیل است.) به واسطه آنچه از صبر و پایداری که پیشه کردند؛ و وارث شرق و غرب عالم قرارشان دادی که برکت دادی در آن برای جهانیان.
دو- کلمة الله التّامّة
کلمة الله التّامّة در میان دعاهای اهل سنّت دیده شده و بیشتر به صورت جمع: کلمات الله التّامّات؛ ولی در منابع دعای شیعه، تنها به صورت مفرد آمده است.
کلمة الله التّامّة به معنای کلمهای تمام کننده، از سوی خداوندی است که آغازکننده و تمام کننده هر کاری است؛ چنانکه در دعای سمات آمده است: بکلمتک التی خلقت بها السّموات والارض
در دعای سمات فرازی هست که نشان میدهد کلمة التّامة تنها یکی است و کلمات التّامات که در دعاهای اهل تسنن آمده درست نیست:
«و بشأن الکلمة التّامّة و بکلماتک التّی تفضّلت بها علی اهل السّموات و الارض و اهل الدّنیا و اهل الاخره». میبینیم که الکلمة التّامّة به صورت معرفه و مفرد آمده است.
و چون به صورت معرفه آمده است؛ نتیجه میگیریم که کلمة الله التّامّة یکی است؛ ولی در دعاهای اهل تسنّن، به صورت جمع آمده است. از دعاهای صبحگاهی اهل تسنن:
انّی اعوذ بوجهک الکریم و بکلماتک التّامّه من شر ما انت آخذٌ بناصیة
اعوذ بکلمات الله التّامّات من شرّ ما خلق
کلمة التّامّة نیز در قرآن نیامده است.
پرسشهایی پیرامون معنا، مفهوم و مصادیق کلمة الله التّامّة در وب موجود است؛ ولی علمای اهل تسنن نتوانسته اند پاسخ درستی به این پرسشها بدهند.
با توجه به اینکه در آغاز دعای سمات میگوید:
«بسمک العظیم الاعظم الاعزّالاجلّ الاکرم الّذی دعیت به علی مغالق ابواب السّماء للفتح بالرحمة انفتحت و اذا دعیت به علی مضائق ابواب الارض للفرج انفجرت و… و…»
به نظر میرسد کلمة التّامّه، اسم اعظم خداوند است که از آن این همه تعریف و تمجید شده است.
و نیز ممکن است بسم الله الرّحمن الرحیم باشد، که آن را بر آغاز سورههای قرآن آورده، و بی توّجهی به آن جایز نیست و خواندن سورهای بدون آن، کامل و مورد قبول نیست.
فروردین 1402
احمد شمّاع زاده