نقل از: ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
ویرایش و آماده سازی: احمد شمّاع زاده
اشاره:
از آن روی اقدام به انتشار این مطلب در وبلاگهای خود میکنم که بسیاری مردمان و بویژه هموطنان، تصورمیکنند سنگسار کردن زنان همسردار، اجرای یک حکم اسلامی است؛ و ریشه سنگسار در اسلام است؛ و این در حالی است که نه تنها حکم سنگسار در قرآن نیامده، بلکه در متون اسلامی نیز به ندرت و سختی میتوان نمونههایی برای آن یافت؛ چنانکه آیت الله سید محمدجواد غروی سنگسار کردن مرد و زن زناکار را از احکام بنی اسرائیل میداند که خود بر دین حضرت موسی افزودهاند. وی میافزاید: ذکری از چنین حکمی در قرآن نیامده و در عمل قطعی پیامبر نیز وارد نشدهاست.
به همین دلیل، گروهی از اسلامشناسان و فقها (و نیز نگارنده) وجود چنین حکمی را از اساس انکار میکنند و معتقدند چنین حکمی مخالف صریح نص قرآن کریم است و احادیث وارده در این زمینه را نیز، جعلی و از اسرائیلیات وارده بر دین اسلام میدانند. در میان علما و فقهای برجسته شیعه، سوای از آیت الله غروی، کسانی همچون محمدباقر بهبودی، رحیم ارباب، و محمدابراهیم جنّاتی نیز از اساس منکر چنین حکمی بوده و آن را حکمی ضدقرآنی میدانند. احمد شماع زاده
یاداوری: نقد و نظر ویرایشگر با رنگ زرشکی آمده است.
سنگسار استفانوس، اثر رامبرانت به سال ۱۶۲۵ میلادی
تعریف سنگسار: گونه ای مجازات مرگ است که از طریق پرتاب سنگ (که به صورت گروهی انجام میشود) به طرف مجرم صورت میگیرد.
جامعه بینالمللی، اعدام از طریق سنگسار را «عملی وحشیانه و سبعانه» تلقی میکند.[۱] مجازات سنگسار دارای پیشینه تاریخی بلندی است. در کتابهای تاریخی به رواج سنگسار به عنوان مجازات در یونان باستان اشاراتی شدهاست. در منابع ادیان ابراهیمی همچون یهودیت، مسیحیت و اسلام نیز به مجازات سنگسار اشاراتی شدهاست.
در سفر خروج از عهد عتیق میخوانیم:
«و در روز سوم مهیا باشید، زیرا که در روز سوم خداوند در نظر تمامی قوم بر کوه سینا نازل شود و حدود برای قوم از هر طرف قرار ده، و بگو باحذر باشید از اینکه به فراز کوه برآیید، یا دامنهٔ آن را لمس نمایید، زیرا هر که کوه را لمس کند، هرآینه کشته شود. دست بر آن گذارده نشود بلکه یا سنگسار شود یا به تیر کشته شود، خواه بهایم باشد خواه انسان، زنده نماند. اما چون کَرِنّا نواخته شود، ایشان به کوه برآیند.».
سنگسار شکل کلاسیک اعدام در عهد عتیق محسوب میشود. بنا بر این کتاب، ارتداد، توهین به مقدسات، زنا با محارم، و شکستن بعضی تابوها با سنگسار مجازات میشدند: «مرد و زنی که صاحب اجنه یا جادوگر باشد البته کشته شوند، ایشان را به سنگ سنگسار کنید، خون ایشان بر خود ایشان است.» (سفر لاویان)[۲]
سنگسار در اسلام دارای شرایطی میباشد از جمله اینکه:چهار فرد عادل شهادت بدهند که به چشم خود دیدند که دونفر زنا کردهاند یا اینکه باید زنای محصنه باشد. زنای محصنه هنگامی رخ میدهد که فرد زناکار علاوه بر اینکه عاقل و بالغ و هوشیار باشد و با اختیار خود زنا کرده باشد دارای همسری باشد که اولا سالم باشد و دوما در دسترس او باشد.[۳] بگفته جان بورتان مجازات زناکار در قرآن[۴] با مجازات سنگسار تفاوت دارد. برخی از فقیهان قدیمی دقیقاً به همین دلیل مجازات سنگسار را رد میکردند اما در کل اجماعی تقریباً متفقالقول بین فقیهان در مورد مجازات سنگسار برای زنا(ی محصنه) وجود داشت. برای بسیاری پذیرش اینکه رفتار و گفتار یک انسان (حتی اگر محمد باشد) بتواند جایگزین کلمات خدا بشوند وجود نداشت، و به همین دلیل اینگونه استدلال میکردند که حتماً میبایست آیه سنگساری بوده که در قرآن قرار داده نشده اما حجیت آن باقیماندهاست. در تفاسیر قدیمی روایاتی منتسب به ابی ابن کعب، ابوموسی اشعری، عایشه و غیره نقل شده که مضمون آنها کنار ماندن برخی از آیات در قرآن تدوین شده میباشد.[۵] بدین سان برخی از علمای اهل سنت به صورت سنتی معتقد بودند که پیامبر اسلام تحت نظارت جبرئیل برخی از آیات را در قرآن قرار نداده اگرچه آن آیات هنوز حجیت خود را داشتند.[۶]
در صحیح بخاری و صحیح مسلم ابنعباس از عمر بن خطاب نقل میکند:
خداوند رسول خدا را به حق فرستاد و بر او کتاب را نازل کرد. پس در بین آنچه بر وی نازل شده بود آیه سنگسار بود. پس ما آن را خواندیم فهمیدم و با تمام وجود درک کردیم. رسول خدا سنگسار کرد و ما هم سنگسار نمودیم. پس ترسیدم که اگر مدتی بر مردم بگذرد کسی بگوید که قسم به خدا ما این آیه را در کتاب خدا نمیبینیم. پس به سبب ترک یکی از واجبات الهی به گمراهی بیفتند. از عایشه نقل شدهاست:
وقتی آیات مربوط به رجم (سنگسار) و «رضع کبیر» نازل شده بودند، آنها را بر روی کاغذی نوشته بودند و زیر بالین من قرار داشت. بعد از وفات پیغمبر، درحالی که ما مشغول به سوگواری برای پیغمبر بودیم یک بز آن قطعه کاغذ را خورد.
این روایت داد میزند که جعلی است؛ زیرا:
اولا توهین به خداوند است که نمیتواند آیات قرآن خود را حتا از یک بز محافظت کند!!
دوم اینکه جعل کننده فراموش کرده که رسول اکرم سواد نوشتن نداشته تا آیاتی را بنویسد.
سوم اینکه در آن زمان کاغذی نبوده که بز بخورد؛ بلکه روی پوست و امثال آن مینوشتند.
چهارم و مهمتر از همه اینکه همه آیات نازله، همواره در چند نسخه نزد کاتبان وحی بوده و معمولاً جز نسخه هایی از آیات که برای رسول خدا تهیه میشده، آن حضرت محافظ آنها نبوده و نزد خود نگه نمیداشته است؛ بلکه این امر بر عهده خود کاتبان وحی که به هنگام نزول وحی آن را مینوشتند، بوده؛ و به هنگام گرداوری قرآن در زمان عثمان خلیفه سوم، نیز همانها بودند که بی اشکالترین ثبت و ضبط شده ها را برگزیدند تا قرآن کنونی شکل گرفت.
به گفته جان بورتان وجود حدیث فوق نشان دهنده حضور گروهی بوده که با مجازات سنگسار مخالف بودهاند؛ ابن حجر عسقلانی آنها را گروهی از معتزله و خوارج معرفی کردهاست.
در نهجالبلاغه، علی خطاب به خوارج میگوید:
شمشیرهایتان بر دوشتان قرار دارد، بر سالم و ناسالم فرود میآورید، و گناهکار و بی گناه را با هم مخلوط میکنید، و حال اینکه میدانید پیامبر صلّی اللّه علیه وآله زناکار همسردار را سنگسار میکرد سپس بر جنازهاش نماز میخواند و ارثش را به اهلش میسپرد… و زناکار بیهمسر را تازیانه میزد، آن گاه قسمت هر دو را از غنیمت میپرداخت و حق داشتند زنان مسلمان را به همسری بگیرند…
بورتان معتقد است که اصل ماجرای ظهور سنگسار به عنوان مجازات ممکن است به قضاوتهای محمد دربارهٔ یهودیانی که به نزد او آورده شدهاند بازگردد. مواردی که در آن محمد، یهودیان را به کتمان آنچه در تورات آمده متهم میکند. بورتان با اشاره به اینکه تفاسیر قدیمی قرآن تنها به مجازات سنگسار در آیات مربوط به بحث میان محمد و یهودیان اشاره میکنند، میگوید که ممکن است ظهور مجازات سنگسار نتیجه تلاش مفسرین برای فهم آیاتی از قرآن بوده باشد که پایه قضاوت محمد در مورد یهودیان را تشکیل میدادهاست.[۱۷]
جابر بن عبدالله نقل کردهاست:[۱۸] رسولالله فردی از بنو اسلم و یهودی را با زنش سنگسار کرد.
عبدالله بن عمر روایت میکند:[۱۹] یک یهودی زن و مردی را از میان خودشان آورد که با هم رابطه نامشروع داشتند. پیامبر اسلام دستور داد این دو را در نزدیک قبرستان مسجد سنگسار کنند. (به احتمال بسیار زیاد طبق دستورات دین خودشان، پیامبر چنین حکمی را صادر کرده است.) الشیبانی روایت میکند من از عبدلله ابن ابوجعفر پرسیدم «آیا رسول خدا مجازات سنگسار را انجام میداد؟»، پاسخ داد «بلی»، پرسیدم «قبل از نزول سوره نور، یا بعد از آن»، گفت «نمیدانم».[۲۰] الشعبی روایت میکند بعد از اینکه علی زنی را در یک روز جمعه سنگسار کرد، گفت «من او را طبق سنت رسولالله سنگسار کردم.»[۲۱]
سنگسار امروزه در برخی از کشورهای مسلمان که حکومت آنان اسلامی است یا احکام بر اساس اسلام است، به اجرا گذاشته میشود از این میان میتوان به کشورهای ایران،[۲۲][۲۳][۲۴] افغانستان،[۲۵] نیجریه، سودان،[۲۶] عربستان سعودی و امارات متحده عربی[۲۷] اشاره نمود. در این کشورها کسی که به سنگسار محکوم میشود باید در پارچهای سفید پوشانیده شده اگر مرد است تا لگن خاصره و اگر زن است تا کمر او را در خاک دفن میکنند و سپس با سنگهایی که یکباره محکوم را نمیکشد بلکه بهتدریج و با تحمل درد موجب مرگ وی میشود به پرتاب سنگ به سوی شخص قربانی میپردازند.
رخشانه نام دختر افغان بود که در ۴ آبان خبر و در ۱۲ آبان ۹۴ ویدئو سنگسار شدنش در ولایت غور افغانستان به دست طالبان در شبکههای اجتماعی پخش شد و مورد بازتاب و واکنش شدید مردم قرار گرفت.[۲۸][۲۹][۳۰]
مجازات سنگسار کماکان در قانون مجازات اسلامی ایران در نظر گرفته شدهاست. در سالهای اخیر چندین مورد سنگسار گزارش شدند[۳۱] که باعث فشار به ایران برای توقف اجرای سنگسار شد. محمود هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضاییه در ۲۰۰۳ گفتهاست: «اجرای حکم سنگسار در اختیار حاکم شرع است و در حال حاضر جمهوری اسلامی به دنبال تعیین مجازات جایگزین برای این نوع از جرایم است.»[۳۲] در عین حال غلامرضا رضوانی از فقهای شورای نگهبان در دسامبر ۲۰۰۲ عنوان کرده که «به جای مجازات رجم نمیتوان مجازات دیگری را تعیین کرد، زیرا احکام اسلام تابع پسند و ناپسند جامعه نیست و ممکن است همین احکام در روزهای اول اسلام نیز برای مردم ناپسند بوده باشد.[۳۳]» عفو بینالملل دو مورد سنگسار در ایران در ۲۰۰۶ را گزارش کردهاست.[۳۴] همچنین در ژوئیه ۲۰۰۷ گزارش شد که جعفر کیانی در استان قزوین سنگسار شدهاست.[۳۵] به گزارش خبرنامه امیرکبیر روز جمعه، ۶ دی ۱۳۸۷، مردی در گورستان بهشت رضا در شهر مشهد سنگسار شدهاست.[۳۶] فعالان حقوق بشر و جنبش زنان در داخل ایران برای لغو این قانون تلاش میکنند، از جمله کمپین قانون بی سنگسار.[۳۷]
قانون جدید مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۰ مجازات سنگسار را حذف و به جای آن اعدام را جایگزین کردهاست.
ایسنا، دربارهٔ اجرای مجازات سنگسار، با استفتا از شش روحانی ایران، از آنها خواستهاست که نظر خود را دربارهٔ جایگزین کردن مجازاتهای دیگر به جای سنگسار اعلام کنند. متن سؤال ایسنا چنین است:[۳۸] "با عنایت به اینکه در حال حاضر اجرای مجازات سنگسار از سوی دشمنان اسلام و قرآن دستاویزی جهت وهن احکام شرعی قرار گرفته، خواهشمند است نظر خود را در خصوص اجرای مجازات رجم در شرایط کنونی بیان فرموده و با توجه به این که این حد مبنای ظاهری در قرآن ندارد، آیا به نظر حضرتعالی این مجازات جزء حدود لایتغیر الی الابد تلقی میشود یا احتمالاً میتوان به اقتضای زمان و مکان جایگزینی برای آن قرار داد؟"
پاسخ تعدادی از مراجع به شرح زیر است:
حسین نوری همدانی: «در فرض سؤال، همانطور که قبلاً هم جواب دادهایم حکم الهی تغییرپذیر نیست و کیفیت اجرای آن بستگی به نظر حاکم شرع دارد.»[۳۸] (از کجا میگویی که این حکم الهی است؟ مگر سندی بالاتر از قرآن هم داریم؟!)
ناصر مکارم: «ما قبلاً نیز گفتهایم که در شرایط فعلی میتوان جایگزین کرد.»[۳۸]
جعفر سبحانی: «سؤال جنابعالی پیشینه دیرینه دارد و ما در کتاب حدود بهطور گسترده از آن سخن گفتیم که اجمال آن این است:
۱- ثبوت زنای محصنه شرایطی دارد که غالباً امکانپذیر نیست، یعنی چهار نفر با چشم خود ببینند که مرد بیگانه با زن در آن موضع با هم جمع شدهاند. (همین یک دلیل بسنده است تا بدانیم که تقریباً همه سنگسارشدگان گناهشان ثابت نشده است.)
۲- راههایی برای تخفیف وجود دارد؛ یکی از آن راهها این است که اگر از گودال گریخت، تعقیب آن حرام است. (دلیل دوم: غیرممکن است وحشیان سنگسارکننده بگذارند کسی فرار کند، و اگر فرار کرد، او را تعقیب نکنند.)
۳- اگر حاکم شرع احساس کرد اجرای حکم به این شیوه مشکلاتی دارد میتواند به نحو دیگری اجرای حد کند. والله العالم»[۳۸]
علوی گرگانی: «در صورتی که حاکم شرع تشخیص دهد که اجرای این حکم موجب وهن اسلام و بیاحترامی به آن است و موجب ضرر به اصل دین است میتواند آن را تغییر دهد اما اصل حکم سنگسار در فقه اسلام ثابت است، حتی اگر بهطور صریح در قرآن ذکر نشده باشد و اصل این حکم تغییرناپذیر است.»[۳۸]
موسوی اردبیلی: «مجازات رجم قابل تغییر نیست ولی چنانچه اجرای آن بر خلاف مصالح اسلام و مسلمین باشد فقیه جامعالشرایط میتواند حکم به عدم اجرای آن بدهد.»[۳۸]
حسینی زنجانی: «چنانچه به نظر فقیه جامعالشرایط اجرای حکمی در جامعه به دلیل عدم آمادگی فکری عموم مردم موجب سستی در اعتقاد و اصل اسلام میشود، در این صورت حفظ اسلام اهم است و اجرای حکم باید تا استحکام عقاید مسکوت بماند. مضافاً اینکه قاعده «تدرء الحدود بالشبهات» در مورد این مسئله جاری است، گرچه فقهاء مفاد قاعده را در شبهات موضوعیه گفتهاند ولی بنا بر تسلم و قبول این قاعده که متخذ از عین روایت است شبهه اطلاق داشته و شامل شبهه حکمیه نیز میشود یعنی اجرای حکم در شرایطی که عدالت اجتماعی بهطور کامل اجراء نمیشود محل شبهه است چون اصل حاکم عدل است که ما هنوز با آن فاصله زیادی داریم. والله العالم»[۳۸]
سید محمدجواد غروی: سنگسار کردن زانی و زانیه را از احکام بنی اسرائیل میداند که خود بر دین موسی افزودهاند و ذکری از چنین حکمی در قرآن نیامده و در عمل قطعی پیامبر نیز وارد نشدهاست… [۳۹]
از دیدگاه صادقی تهرانی، هدف از این مجازات، اعدام و به قتل رساندن فرد زناکار نیست؛ بلکه، تحقیر اوست... . هیچ مجازات جایگزینی برای سنگسار، وجود ندارد، یعنی نمیتوان مرتکب زنای محصنه را به جای سنگسار، اعدام کرد یا مجازات دیگری برایش در نظر گرفت [بلکه باید همان حکم سنگسار را دربارهاش اجرا کرد].[۴۰] (از نظر ایشان چنین نتیجه میگیریم که سنگسار باید چنان خفیف اجرا شود تا زنی که مرتکب زنای محصنه شده، کشته نشود؛ بلکه تنها تحقیر شود.)
نوشتار اصلی: ثریا منوچهری
در سال ۱۳۶۵ هجری شمسی (۱۹۸۶ میلادی)، ثریا منوچهری در روستایی در جنوب غربی ایران سنگسار میشود. فریدون صاحبجمع، ژورنالیست ایرانیتبار فرانسوی داستان این زن را در کتابی به نام سنگسار ثریا م،[۴۱] در سال ۱۹۹۴ به زبان انگلیسی و فرانسوی منتشر میکند.[۴۲][۴۳] در سال ۲۰۰۸ میلادی فیلمی به همین نام «سنگسار ثریا م» به کارگردانی سیروس نورسته بر اساس کتاب فریدون صاحبجمع، ساخته شد.[۴۴][۴۵]
عدهای از متفکران و فقهای مسلمان با این حکم مخالفند. این مخالفت از دو ناحیه صورت میپذیرد مثلاً کسانی چون محمد مجتهد شبستری و محسن کدیور میپذیرند که چنین حکمی در صدر اسلام اجرا شده لکن با مطرح کردن نظریه تاریخیت احکام، شکل اجرا را واجد قدسیت ندانسته و معتقدند اگر امروزه عدالت در راههای دیگری باشد، مجازات سنگسار کارکرد خود را از دست داده و نسخ شدهاست و نفی چنین احکامی به اصل عقیدتی اسلام هیچ آسیبی نمیرساند.
اما گروهی دیگر، وجود چنین حکمی را از اساس انکار میکنند. آنها چنین حکمی را مخالف صریح نص قرآن کریم دانسته و احادیث وارده در این باب را هم کاذب و از مجعولات یهود و اسرائیلیات به حساب میآورند. در میان علما و فقهای برجسته شیعه، کسانی چون: محمد جواد غروی، محمد باقر بهبودی، رحیم ارباب، محمد ابراهیم جناتی...، از اساس منکر چنین حکمی بوده و آن را حکمی ضدقرآنی میدانند.
هفدهم مردادماه 1398
ویرایش دوم: اسفند 1401
احمد شمّاع زاده