هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

بنی اسرائیل


بنی اسرائیل

یا

اثنتاعشرة عینا

ترجمه آزاد درباره تشکیل قوم بنی اسرائیل از مقدمه های یک انجیل جامع به زبان انگلیسی چاپ لندن زیرعنوان The Bible – new international version:

فرزندان یعقوب پیامبر دوازده تن بودند که بنی اسرائیل نام گرفتند. بهتر آن است که بگوییم بنی اسرائیل یا قوم حضرت موسی نوادگان این دوازده برادر بوده اند که دوازده قبیله را شکل میدادند و نام هر قبیله از نیای آن قبیله گرفته شده است. پس قبیله بنیامین نوادگان بنیامین برادر تنی حضرت یوسف بوده اند و قبیله یهودا نوادگان یهودا.

حضرت موسی هنگامی که برانگیخته میشود یکی از وظایفش گرداوری این دوازده قبیله زیر یک پرچم یگانه و هدایت آنان و تشکیل ملت اسرائیل بوده است؛که قرآن کریم نیز از آنان(بنی اسرائیل) بسیار زیاد یادمیکند و یک سوره به نام آنان نامیده شده که نام دیگرش "اسراء" است. معنای اسراء بر وزن ارسال یعنی سیردادن کسی یا چیزی, عنوان اسرائیل نیز از همین فعل گرفته شده است.

ازجمله قضایایی که قران کریم در مورد حضرت موسی نقل میکند مشعر بر این امر است که با برخورد عصای حضرت موسی به سنگهایی, دوازده چشمه به وجود آمده است. هدف این گفتار آن است که بدانیم آیا این دوازده چشمه ربطی مستقیم با دوازده قبیله بنی اسرائیل دارد یا نه.

من مسلمان مأنوس با قرآن شرمنده ام که تاکنون نمیدانستم بنی اسرائیل از دوازده فرزند حضرت یعقوب نبی(ع) تشکیل شده است و تنها با خواندن مقدمه این انجیل آیه ای که در مورد بنی اسرائیل است و عدد دوازده را دربردارد به مغزم خطور میکند.

به کشف الآیات رجوع میکنم؛ میبینم در این مورد دو آیه هست و نه یک آیه و هر دو با کمی اختلاف به یک موضوع اشاره دارند؛ ولی مسلمانان از این موضوع آگاهی ندارند؛ زیرا مفسران و مترجمان(که از مفسران نقل میکنند) به این موضوع هیچ اشاره ای نمیکنند.

به نظر میرسد این دوازده چشمه ای که قرآن کریم در دو آیه از آنها یادمیکند برای دوازده قبیله بنی اسرائیل بوده باشد؛ تا هر قبیله از یک چشمه آب بردارد و در نتیجه میان آنان اختلافی ایجاد نشود؛ که این خود نعمتی الهی بر بنی اسرائیل است و نیز اینکه قرآن کریم حقیقتی را برای تدبرکنندگان در آن افشاء کرده باشد.

و اما متن این دو آیه:

          60 سوره بقره: و اذاستسقی موسی لقومه فقلنا اضرب بعصاک الحجر فانبجست منه اثنتاً عشره عیناً قد علم کل اناس مشربهم کلوا واشربوا من رزق الله و لا تعثوا فی الارض مفسدین

          160 سوره اعراف:

در این آیه خداوند مقدمه ای را آورده که با فهم دقیق آن  نظر نگارنده تأیید میشود. زیرا پیش از اذاستسقی آمده است: "وقطعناهم اثنتی عشره اسباطاً امماً"

در این مقدمه خداوند خود گفته است "تقسیم کردیم آنها را دوازده نوادگان را امتهایی" سپس می افزاید: "واوحینا الی موسی اذاستسقیه قومه ان اضرب بعصاک الحجر فانبجست منه اثنتاً عشره عیناً ... "

***********

برای اطمینان خاطر و داشتن نظر مفسران, در المیزان به جست و جو پرداختم. آیه اول را در جلد اول المیزان(متن عربی یا اصلی) و آیه دوم را در جلد هشتم یافتم.

در مورد آیه اول هیچگونه اشاره ای به این موضوع نشده که چرا خداوند دوازده چشمه برای آنها جاری ساخته و نه 11 یا 13 و...

در جلد هشتم مطلب زیر را یافتم که بدون هیچگونه تغییری نقل میکنم.   

ج 8 (الجزء التاسع- سوره الاعراف: آیه 155- 160) ص 299

قوله تعالی: "وقطعناهم اثنتی عشره اسباطاً امماً" الی آخرالایه السبط بحسب اللغه ولدالولد او ولدالبنت" والجمع اسباط و هو فی بنی اسرائیل بمعنی قوم خاص فالسبط عندهم بمنزله القبیله عندالعرب. وقد نقل عن ابی حاجب "ان اسباطاً فی الایه بدل من العدد لا تمییز و الا لکانوا سته و ثلاثین سبطاً علی اراده اقل..."

از آنجا که تفسیر المیزان با بررسی تفاسیر مهم پیش از خود تقریر یافته از این شرح به این نتیجه میرسیم که تفاسیر هیچگونه تفکری در این زمینه ارائه نداده اند که چرا خداوند در دو آیه میفرماید دوازده چشمه برای بنی اسرائیل جوشیده نه بیشتر و نه کمتر؛ و حتا نسبت به کلام خداوند بی توجهی کرده اند که خود به این موضوع نه تنها اشاره,  که روشنگری کرده است. چند اشکال این شرح:

          اشکال اول: سبط را نه به معنای اصلی آن(نوه- نبیره) بلکه به معنای "قبیله" آورده اند.

          اشکال دوم: قبیله درست است؛ درصورتی که ریشه در فهم تاریخ بنی اسرائیل داشته باشد و از آنجا که مفسران اطلاعی از دوازده گانه بودن قبایل بنی اسرائیل نداشته اند؛ آن را به معنای "قوم خاص" آورده اند. یعنی جای علت و معلول عوض شده. بنی اسرائیل هریک از اسباط خود را یک قبیله میخوانده زیرا که هر قبیله نتیجه یک سبط بوده است نه اینکه بدون دلیل سبط جانشین قبیله شده باشد.

از سوی دیگر قرآن کریم تمامی بنی اسرائیل را قوم موسی میداند. بنابراین تلقی سبط به "قومی خاص" کاملا نادرست است.

          اشکال سوم: چون در گذر تاریخ این دوازده سبط یا قبیله به سی و شش گروه یا جماعت تقسیم شده اند مفسران مینویسند: اسباطاً فی الایه بدل من العدد لا تمییز و الا لکانوا سته و ثلاثین سبطاً یعنی خداوند خواسته عددی بیاورد و نه اینکه دوازده مشخص کننده(سبط) باشد. همانا که آنان سی و شش سبط بوده اند!! بدین ترتیب آیه قرآن تحریف, و از معنا تهی شده است.

آیه دیگری که میتواند در این زمینه به فهم مطلب کمک کند آیه 12 سوره مائده است: ولقد اخذالله میثق بنی اسرائیل و بعثنا منهم اثنی عشر نقیباً و قال الله انی معکم ...

ترجمه: و به درستی که خداوند پیمان گرفت از بنی اسرائیل و برانگیخت از آنان دوازده نقیب و خداوند به آنان(نقباء) گفت من همراه(پشتیبان) شمایم...

در معنای نقیب در المنجد نرم افزاری آمده است که:

رئیس, سردسته, گواه و شاهد قوم؛ مهتر و شناسا و دانا به انساب قوم.

این آیه نیز دلیل دیگری بر این موضوع است که قرآن کریم به خوبی قوم بنی اسرائیل را همان گونه که در مقدمه آن انجیل آمده, وصف کرده است.

بنابراین مشخص شد که مفسران نه تنها در این زمینه از تاریخ بنی اسرائیل اطلاعی نداشته اند بلکه حتا به کلام خداوند که به گونه ای روشن فرموده است "وتقسیم کردیم آنها را, نوادگان را امتهایی" و نیز به این آیه اخیر هیچ گونه توجهی نکرده اند؛ و برای چندمین بار ثابت شد که بیشتر تفاسیر نه تنها پرده برداری(تفسیر) نمیکنند که پرده گذاری هم میکنند.

بنابراین فهم کلام خداوند از راه تدبر آن, نه تنها ساده و سهل است که خود راهنما نیز هست. ولی مترجمان, شارحان, و مفسران, نه تنها زحمت بسنده ای برای روشن شدن کلام خداوند نمیکشند بلکه با پیرایه بستن به آن, کلام خداوند را دشوار و دیگران را از راهنمایی های آن محروم میسازند.

شنبه 25 دیماه 1389

ویرایش دوم: پنجم مرداد نودوچهار

 احمد شماع زاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد