هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

معنا و مفهوم «لا اکراه فی الدّین»

معنا و مفهوم «لا اکراه فی الدّین»


احمد شمّاع زاده


قل افغیرالله تأمرونّی اعبد ایهاالجاهلون(64) ولقد اوحی الیک و الی الّذین من قبلک لئن اشرکت لیحبطنّ عملک ولتکوننّ من الخاسرین(65) بل الله فاعبد و کن من الشاکرین (66) سوره زمر


ترجمه: بگو ای نادانان! (کسانی که تعقل نمیکنید!) آیا پس مرا امر میکنید تا غیرخدا را بپرستم؟ و همانا به درستی به سوی تو وحی شده و به سوی کسانی (پیامبرانی) که پیش از تو بودند، اگر شرک بورزی، حتماً عملت تباه و ضایع خواهدشد و حتماً از زیانکاران خواهی بود. بلکه خدای را پس بپرست و از سپاسگزاران باش.


از این سه آیه متوجه می‌شویم که:

یک- کسانی به پیامبر دستور میداده اند که غیرخدا را بپرستد.

این کسان در زمان ما ممکن است پدر، مادر، دوستان و یا کسانی باشند که به گونه‌ای حقی برگردن ما دارند و یا در دام عشقشان گرفتار شده باشیم.

نتیجه: در ایمان خود به خدا زیر تأثیر هیچ‌کس واقع نشوید و بر عقیده خود استوار بمانید.


دو- نه پیامبر مجبور بوده و نه پیامبران پیش از او مجبور بوده‌اند که خداوند را بپرستند؛ هرچند خداوند به پیامبر و به دیگر پیامبران هشدار میداده که اگر به او شرک بورزند و کس یا چیز دیگری را بپرستند، همه کارهایشان به باد هوا خواهد رفت و زیانکار خواهندشد؛ و خداوند هرگز کسی از آنان را تهدید به پیروی از خود نکرده است.

نتیجه: کسی را مجبور به پذیرش دینی نکنید و برای جلب دیگران به خداپرستی، هشدار و آگاهی دادن بسنده است.


سه- خداوند به پیامبر میگوید «مرا بپرست تا زیانکار نشوی». از دل این جمله برمیآد که: اختیار با توست و من تو را مجبور به ایمان به خودم نمیکنم.

نتیجه: اگر میخواهید زیانکار نشوید خدپرست شوید؛ ولی اجباری در کار نیست.


چهار- در روش و منش خداوند اجبار، به هیچ رویش وجود ندارد؛ و حاضر است نه تنها از ایمان پیامبران به خود درگذرد، بلکه از دین (یکتاپرستی) و تبلیغ دین خود نیز بگذرد؛ ولی هیچ پیامبری را مجبور به پذیرش دین و تبلیغ دین خود نکند؛ و تنها به آنان هشدار میدهد؛ نه اینکه اختیار آنان را از آن‌ها بگیرد.

درس قرآن: در این آیات خداوند به گونه‌ای برای همگان و بویژه حاکمان و قضات خط و نشان کشیده و روشن کرده که نباید کسی را به دینی هرچند یکتاپرستی باشد، مجبور و تهدید کنید؛ بلکه تنها تبلیغ و تشویق باید کرد وهشدار باید داد و آگاهی مردم را بالا برد: قولوا لا اله الّا الله، تفحلحوا

نتیجه کلی: ایمان به خداوند با اکراه قلبی در تضاد است و همه در ایمان و اعتقاد خود آزادند.


دوازدهم اردی‌بهشت نودونه (هفتم رمضان 1441)

احمد شمّاع زاده


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد