هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

بررسی کلیدواژه «نفر» در قرآن

بررسی کلیدواژه «نفر» در قرآن


اشاره:

این کلیدواژه از آن واژگانی است که به گونه های متفاوتی در قرآن به کار رفته است؛ و شایسته است برای روشن شدن ذهن قرآن دوستان و قرآن پژوهان، معناهای مختلف آن مورد بررسی و دقت نظر قرارگیرد.

گفتنی است معانی قرآنی این کلیدواژه همه آنچه را که در زبان عربی کاربرد دارد، در بر نمیگیرد؛ و بالعکس در برخی موارد تنها ویژه قرآن کریم است و در زبان عربی بدین گونه کاربردی ندارند.


معنای اول: واژه نفر در آیات 38، 39، 41، 81، و بخش اول آیه 122 سوره توبه و آیه 71 سوره نساء، به معنای حرکت کردن و دوری گزیدن از وضع موجود، در راه قرب به خداست. توضیح آنکه در این آیات، مفهوم واژه نفر همانند سفر است؛ با این تفاوت که سفری سخت و پرمشقت و گاهی از روی اجبار است؛ مانند هجرت رسول اکرم(ص).


یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَا لَکُمْ إِذَا قِیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ ۚ أَرَضِیتُمْ بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا مِنَ الْآخِرَةِ ۚ فَمَا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِیلٌ (38) إِلَّا تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ عَذَابًا أَلِیمًا وَیَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَیْرَکُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَیْئًا ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (39)

اى کسانى‌که ایمان آورده‌اید! چرا وقتى به شما گفته مى‌شود در راه خدا حرکت کنید، زمین‌گیر مى‌شوید؟… اگر به خود نجنببد، خداوند عذابتان میکند عذابی دردناک!...


آیه41: انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ


آیه 81: فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَکَرِهُوا أَنْ یُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَالُوا لَا تَنْفِرُوا فِی الْحَرِّ ۗ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا ۚ لَوْ کَانُوا یَفْقَهُونَ


معنای دوم: همان معنایی را میدهد که در زبان فارسی جا افتاده است: یک شخص، یک نفر

بخش دوم آیه 122: وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ

در این آیه خداوند میفرماید تازه مسلمانان لازم نیست همگی رنج سفر را متحمل شوند و از خانه و کاشانه خود دور شوند(معنای اول)، بلکه از هر قوم و گروهی یک نفر به جمع مسلمانان پیشین بپیوندند و تفقّه در دین کنند و به سوی گروه خود بازگردند و آموخته های خود را به قوم خود آموزش دهند.

34 کهف: وَکَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ یُحَاوِرُهُ أَنَا أَکْثَرُ مِنْکَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا

6 اسرائ: ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَ أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ جَعَلْناکُمْ أَکْثَرَ نَفِیراً

سپس، جنگ را به سود شما و علیه آنان برگردانیم و شما را با اموال و فرزندان کمک کردیم و نفرات (جمعیت) شما را بیشتر قرار دادیم.

معنای سوم: گریختن همراه با ترس و وحشت

آیه پنجاه سوره مدّثّر: کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ (50) فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ(51)

گویی گورخرانى گریزان هستند (50) که از شیر مى‌گریزند (51).


معنای چهارم: گروهی از جنّیان. در زبان عربی به گروهی میان سه تا ده نفر را نفر میگویند. ولی قرآن کریم ظاهراً این معنا را تنها برای جن به کار برده است؛ مگر آنکه نفر موجود در بخش دوم آیه 122 سوره توبه (در معنای سوم) را گروه به حساب آوریم و نه نفر به معنای یک شخص.


اول جن: قُلْ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا

بگو بر من وحى شده که گروهى از جن گوش دادند (به قرآن خوانی من)، پس گفتند همانا ما قرآنى شگفت را شنیدیم.

29 احقاف: وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَیْکَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ یَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ

و آنگاه که گروهى از جن را به سوى تو روانه ساختیم تا قرآن را بشنوند.


معنای پنجم: دوری جستن از واقعیت موجود، و امتناع از پذیرش حقیقت

در زبان فارسی واژگان نفرت، تنفّر، متنفّر و منفور بسیار شایع است که به معنای دوری جستن از وضعیتی و یا شخصیّتی ناخوشایند است.


21 ملک: أَمَّنْ هَٰذَا الَّذِی یَرْزُقُکُمْ إِنْ أَمْسَکَ رِزْقَهُ ۚ بَلْ لَجُّوا فِی عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ

آیا کیست آن که اگر خداوند رزقش را قطع کند به شما روزى دهد؟ بلکه آنان در سرکشى و دوری جستن (از حقیقت) لجاجت مى‌کنند.

41 اسراء: وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِی هَٰذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُوا وَمَا یَزِیدُهُمْ إِلَّا نُفُورًا

وبه درستی، ما در این قرآن (حقایق را) مکرّراً بیان کردیم تا پند گیرند؛ و جز بر نفرت آنان نیفزود.


46 اسراء: وَجَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا ۚ وَإِذَا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَىٰ أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا

و بر دلهاى آنان (کفّار) پوشش‌هایى قرار دادیم تا آن را نفهمند ودر گوشهایشان سنگینى؛ و چون پروردگارت را در قرآن به یگانگى یاد کنى، آنان پشت کرده، از حقیقت گریزانند.


42 فاطر: وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَهُمْ نَذِیرٌ لَیَکُونُنَّ أَهْدى‌ مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ فَلَمَّا جاءَهُمْ نَذِیرٌ ما زادَهُمْ إِلَّا نُفُوراً

و (مشرکان) با سخت‌ترین سوگندها، به خدا سوگند یاد کردند که اگر هشدار دهنده‌اى به سراغشان بیاید از هر یک از امّت‌هاى دیگر هدایت یافته‌تر شوند؛ پس همین که هشدار دهنده‌اى برایشان آمد، جز دوری گزیدن از حقّ چیزى بر آنان نیفزود.

نهم شهریور 1400- احمد شمّاع زاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد