قرآن حقیقی و قرآن موهومی
احمد شمّاع زاده
شخصی که مقاله سیر تحول خداشناسی استیون هاوکینگ را خوانده بود، کامنت زیر را در روز اول شهریور نوشته بود (که اگر ترجمه گوکل ترانسلیتر نباشد)، نشان دهنده تسلط وی بر زبان انگلیسی، و به احتمال زیاد شخص اهل مطالعه و کتاب خوانی است:
Dear
professor, you live in a free and unbelieving country. You are trying
to make it reasonable in western circles by retouching Islam and
Quran. While Islam has been a dangerous poison in human societies,
especially in the Middle East. And since 1400 years, Muslims have
been living in war and backwardness.
Fortunately, many books and
articles have been written to prove the facts and deviations of the
Qur'an and the history of Islam.
Thanks & Regards
پاسخ نگارنده به تاریخ اول شهریور:
سلام بر جناب آقای…
ممنونم از نامه روشنگرانه ای که نوشته اید. همان گونه که اشاره ای در مقاله کرده ام، چندین مقاله نیز در همین زمینه نوشته ام که ما نباید کارهای ناشایسته مسلمانان را به حساب قرآن و اسلام بگذاریم. مثلا تا زمانی که پیامبر اکرم زنده بود، به ایران حمله نشد. در زمان خلیفه دوم (عمر) به ایران حمله شد؛ ولی مردم دنیا و بویژه ایرانیان، حمله عمر به ایران را حمله اسلام به ایران میدانند. درست است که کشیدن مو از ماست بسیار سخت است؛ ولی اگر تفاوتگذاری نکنیم، حق را ادا نکرده و نمیتوانیم شخص منصفی محسوب شویم. همان گونه که قریب به اتقاق مفسرین، قرآن را خوب نفهمیده اند، قریب به اتقاق کسانی که درباره اسلام و قرآن کتاب نوشته و قضاوت کرده اند نیز، کارشان کاری ارزشمند نیست؛ زیرا نتوانسته اند حق را بگویند، از حق دفاع کنند و آن را انتشار دهند. با توجه به نامه شما، جهت مزید اگاهی تان، لینک چند مقاله را در اینجا میگذرام:
جنگ
سردی طولانی میان امّت دوپاره اسلام:
https://www.academia.edu/7538776
شرط
شگفت قرآن برای دوام اسلام:
https://www.academia.edu/66191369
پرسش
خانم مرکل و پاسخ من:
https://www.academia.edu/34898655
پیشینه
سنگسار در جهان:
https://www.academia.edu/40037695
شرحی
بر:
ما
مجوسها:
https://www.academia.edu/16158228
جنگ
هفتادودو ملت:
https://www.academia.edu/21778681
چهره
دوگانه اسلام:
https://www.academia.edu/9637564
باز هم صمیمانه از نامه ای که ارسال کرده اید سپاسگزارم؛ و آماده تماسهای بیشتر هستم.
بهترین کاری که در این دنیا میتوانیم انجام دهیم، این است که مدافع حق و حقیقت باشیم. سربلند و سرافراز باشید.
نامه دوم نظردهنده به تاریخ دوم شهریور:
تشکر میکنم از پاسخ جنابعالی به نامه اینجانب. استاد محترم، اتفاقا مشکل اصلی مسلمانان، درک و عمل به دستورات متن قران است. در قران تضاد و انحرافات اشکاری وجود دارد. و به همین دلیل پیروی از قران، از قرن ها پیش تا امروز شاهد، جنگ ها بین مسلمین و سایر ادیان و کافران هستیم. و همچنین ایات و دستورات قران باعث سوئ استفاده ابزاری حکمرانان مستبد، از این ایات در سرکوب و ظلم به مسلمین و سایر ادیان شده است. در حالیکه اغلب مسلمانان از تضادها و انحراف های قران بی خبرند. چند مورد از این انحرافات بطور خلاصه عبارت است. دستورات خشن مجازات اسلامی، دستور به سر بریدن، قطع انگشت و ازادی سنگسار ..... و همچنین در جنگ ها، ازادی گرفتن غنیمت اسارت مال و ناموس به هر دلیل. و دستور مستقیم به سر بریدن، سه طلاقه کردن زنان در قران، و تبعیض بین زنان و کافران و ازادی داشتن کنیز و خرید و فروش آنان... البته مجالی برای ذکر همه ان نیست.
در قران به صراحت امده، ایات قران به سادگی نازل شده. تا همه قادر به فهم ان باشند و قرن هاست تفاسیر مختلفی کتابت گردیده. و اگر شرح نزول ایات قران و تاریخ اسلام و احادیث معتبر را بخوانیم. به حقایق عبرت اموزی خواهیم رسید. اگر هر کسی معتقد به خدا باشد، هرگز به دین اسلام بعنوان دین الهی باور نخواهد داشت.
البته در مورد داستانهای خنده اور در ادیان ابراهیمی ذکری نشد. با تشکر و احترام.
نامه دوم نگارنده به تاریخ دوم شهریور:
با سلامی دوباره و تشکر از ادامه مکاتبه
جناب
آقای… به طور خلاصه به شما بگویم که من
عمر 73
ساله
ام را بیشتر در روشن شدن درستی و نادرستی
قضاوتها و بلکه تهمتهایی که از نوجوانی
میدیدم به قرآن و اسلام نسبت میدهند،
اول برای خودم و سپس برای دیگران سپری
کرده ام؛ از سیزده سالگی
که میشود 60
سال.
بدین
منظور، هم در زمینه هستی
شناسی و هم در زمینه مسائل اجتماعی مقاله
نوشته ام (مجموع
مقاله هایم بیش از 400
است)
که
دیروز 7
مقاله
از آنها را برای شما فرستادم و از نامه
شما متوجه شدم که تنها یک مقاله را خوانده
اید.
بنابراین
لطف کنید و بقیه مقاله ها را بخوانید و با
توجه به نکته های دیگری که در نامه دوم
شما آمده، مجبورم لینک برخی دیگر از
مقاله ها را برای شما بگذارم.
دل من از رفتار گروهها و افراد مسلمان خون است و همان گونه که دیروز نوشتم اینها همه مربوط است به مسلمانان و نه به قرآن و اسلام. اگر من قرآن و اسلام را نشناخته بودم؛ هیچ دلیلی نداشت تا بیایم و اینهمه به خودم زحمت بدهم و عمرم را صرف نوشتن مقاله در دفاع از اسلام و قرآن کنم.
من آخوند نیستم که نان از قبل دین بخورم؛ و نه نویسنده ای که از قلمش نان بخورد. پس لطف کنید و مقاله ها را بخوانید و اگر باز هم قانع نشدید در خدمتم:
در ضمن اگر مایل باشید بیشتر مکاتبه داشته و از نظرهای یکدیگر بهره مند شویم، بهتر است با ایمیل مکاتبه داشته باشیم؛ تا دست کم بتوانم فهرست نوشته های خود را همراه با لینکهای مربوطه برای شما بفرستم؛ تا خود هر مقاله ای را که مایل بودید مطالعه کنید.
مقاله هایی که با توجه به نامه دوم انتخاب، و ارسال کردم:
مقایسه
ای میان نظام برداری در آمریکا و در صدر
اسلام:
https://www.academia.edu/31789768
لزوم
بازشناسی «هدف»
و
«وسیله»
در
روند زندگی:
https://www.academia.edu/41964916
معیار
جامعه شیطانی در قرآن و مصداق آن در ایران:
https://www.academia.edu/6891005
معامله
با آیات قرآن کریم در دوره حکومت خامنه
ای:
https://www.academia.edu/41144575
معرفی
اسلام در کتابهای درسی مدارس آلمان:
https://www.academia.edu/9893970
نگاه
نقّادانه آخوند خراسانی به حکومت اسلامی:
https://www.academia.edu/10157241
مسندنشینان
سیاست و قضاوت:
https://www.academia.edu/13239874
شرط
رهبری جامعه در قرآن:
https://www.academia.edu/12523716
دیپلماسی
قرآنی:
https://www.academia.edu/35919194
دیپلماسی
ایرانی انقلابی!:
https://www.academia.edu/20062076
بهره
برداری آخوندها از جهالت مردم ایران:
https://www.academia.edu/34968231
جهالت
مردمان و پولدوستی حاکمان:
https://www.academia.edu/35357169
این
روزها، ستم در ایران:
https://www.academia.edu/38574882
شرایط
بسیارسخت چندهمسری در قرآن:
https://www.academia.edu/7915173
رانت
خواری در قرآن:
https://www.academia.edu/26841555
ازدواج
سفید در قرآن:
https://www.academia.edu/8764822
***
برای روشن شدن تهمتهایی که وی در نامه دوم خود نسبت به قرآن و اسلام زده، و قضاوتهایی که کرده (که این قضاوتها و تهمتها مربوط به امروز و دیروز نیستند؛ بلکه تاریخی به اندازه عمر قرآن دارند و بسیار تکراری هستند) من در اینجا تنها پاسخهایی مجمل و مفید میدهم و از موضوع در می گذرم و گرنه مثنوی هفتاد من خواهد شد (با فرستادن لینک آن مقاله ها تلویحاً پاسخ برخی دیگر از شبهه پراکنیهای وی را داده ام.):
وی بسیاری از مسائل و مباحث را با هم خلط کرده و درست و نادرست را به هم بافته تا حرفش را بر کرسی بنشاند. مثل آزادی سنگسار که اصلا از اسلام و قرآن نیست؛ و در مقاله پیشینه سنگسار در جهان به طور مستند این موضوع را به اثبات رسانده ام؛ یا سه طلاقه کردن زنان؟!! چه کسی گفته که قرآن کریم به مردان سفارش کرده چنین کنند! آیه قرآن چنین است:
ترجمه بخش اول آیه 229 سوره بقره: طلاق (رجعى) دو بار امکان دارد. پس یا باید به طور شایسته همسر خود را نگهدارد و یا با نیکى و نیکخویی او را رها کند (از او جدا شود.) و براى شما مردان شایسته نیست که چیزى از آنچه به همسرانتان دادهاید، پس بگیرید.
بنابراین قرآن میگوید تنها میتوانید دو بار طلاق دهید و نباید سه طلاقه کنید!
درباره بریدن دست یا بهتر بگوییم انگشتان سارق و اجرای حدود و قصاص، در طول تاریخ بحثهای زیادی شده؛ و اینگونه بحثها نباید موجب شود تا از کل قرآن دوری کنیم. اگر پدری نظرش با پسرش متفاوت باشد، نمیشود پسر به این دلیل که نظر پدرمخالف اوست، پدرش را کنار بگذارد.
موضوع بریدن دست و پا بر خلاف یکدیگر، از اسلام نیست و مربوط به زمان رسول اکرم هم نمیشود؛ زیرا قرآن آن را به فرعون نسبت میدهد؛ و در مورد کسی که بر رسول خدا بشورد، همین موضوع تکرار شده؛ ولی باید بدانیم که در تاریخ صدر اسلام هیچگاه ثبت نشده که کسی بر رسول اکرم شوریده و چنان جزایی بر او اجراء شده باشد؛ بلکه اینگونه آیات تنها برای تهدید افراد و گروهها، و جلوگیری از وقوع جنگ داخلی است.
تاریخ تمدن اسلام
از سوی دیگر هیچگاه به قول امروزی، نباید تنها نیمه خالی لیوان را در نظر بگیریم و از نیمه پر آن صحبتی به میان نیاوریم. اگر چنین کنیم، نمیتوانیم خود را بیطرف بخوانیم و قضاوت منصفانه ای داشته باشیم؛ بلکه هم خود گمراه میشویم و هم دیگران را به گمراهی میکشانیم.
اگر قرآن و اسلام برای جامعه انسانی زیانبار بودهاند و به قول نویسنده نامه باید هر خداشناسی از آن دوره گزیند، چگونه است که ایرانیان و اروپائیان در باره تمدن اسلامی و تأثیر آن بر جهان کتابها نوشته اند؟ نهضت ترجمه توسط چه کسانی رخ داد؟ آیا جز مسلمانان؟
جابربن حیان شیمیدان شاگرد که بوده؟ او تنها یکی از 4000 شاگرد امام جعفر صادق بوده است.
باید بدانیم کشفهای مهم تاریخ علم، با ظهور اسلام و توسط مسلمانان آغاز شده است.
کتاب قانون را که چند صد سال کتاب آموزش پزشکی در دانشگاههای اروپا بوده چه کسی نوشته؟
کاشف الکل که بوده؟ و… و… و...
چرا و چگونه امثال نویسنده نامه به انحراف میروند؟
یک- آیه هفت سوره آل عمران: هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِیلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ
او کسى است که این کتاب را بر تو نازل کرد. بخشى از آن، آیات محکم (روشن و صریح) است که اصل و اساس این کتاب را تشکیل مىدهد؛ و بخشى دیگر، آیات متشابه است (که مفهوم آنها روشن نیست) امّا کسانى که در دلهایشان انحراف است، به جهت ایجاد فتنه (و گمراه کردن مردم) و نیز به جهت تفسیر آیه به دلخواه خود، به سراغ آیات متشابه مىروند، در حالى که تفسیر این آیات را جز خداوند و راسخان در دانش نمىدانند. آنان که مىگویند: ما به آن ایمان آوردهایم همه آیات از طرف پروردگار ماست (خواه محکم باشد یا متشابه) و جز خردمندان پند نگیرند.
دو- خداوند کریم همچون نویسندهای که نکتههای اصلی کتاب خود را در پیشگفتار می آورد، در آغاز قرآن آورده است که: این کتاب هدی للمتقین است.
اگر کسی قرآن را کلام خداوند بداند، باید این پرسش در ذهنش شکل بگیرد که به چه منظور خداوند در آغاز قرآن این جمله را و این شرط را برای بازدیدکنندگان از قرآن بیان کرده است؟
جمله بسیار کوتاه هدی للمتقین کلید شناخت قرآن است.
نگارنده در نوشتههای اولیه خود مینوشتتم «از این جمله بر میآید که هرکس متّقی و پرهیزگار نباشد و به سوی قرآن رود، قرآن گمراهش میکند». در نوشتههای اخیرم کمی این جمله را تلطیف کردهام و نوشتهام «ممکن است گمراه شود»؛ ولی به نظر میرسد که هر دو درست باشد. یعنی بسته به اینکه چه شخص ناپرهیزگاری به سوی قرآن رود، یا خود خداوند او را گمراه میکند، و یا به طور طبیعی و با توجه به آیات الهی گمراه میشود. و اینگونه نیست که نویسنده نامه نوشته است:
«در قران به صراحت امده، ایات قران به سادگی نازل شده. تا همه قادر به فهم ان باشند و قرن هاست تفاسیر مختلفی کتابت گردیده.»، بلکه بسیاری از مفسرین ناپرهیزگار هم گمراه شده اند.
بنابراین، یک چیز در مورد ناپرهیزگارانی که به سوی قرآن میروند، ثابت است و آن این است که گمراه میشوند؛ به گونهای که پس از نزول قرآن تاکنون و در طول تاریخ قدیم و جدید، بزرگان ناپرهیزگاری چه از قشر دینداران، و چه از قشر علماء و دانشمندان، و کسانی که عضوی از هر دو قشر بوده اند، با ناپرهیزگاری خویش به سراغ قرآن رفته و گمراه شده اند!
تناقض در قرآن
از آیه أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا (نساء: 82) بر میآید که هرکس تناقض و اختلاف در قرآن ببیند، نشان از آن دارد که قرآن را با تدبر و پشت بینی آیاتش، (و نه آنچه در نگاه اول به ذهن او رسیده) نخوانده است؛ و این خود نشانه ای از نشانهها، و معیار سنجشی برای میزان ناپرهیزگاری است.
ناپرهیزگاران از گمان بد خود نسبت به قرآن، و اینکه در آن تناقض یافته اند، تصور میکنند که قرآنشناس هم شده اند، بویژه کسانی که تصور نادرست خود را عملی کنند! و ویژه تر آنانکه فتوی قتل صادر میکنند!! بنا بر این:
همه ناپرهیزگارانی که از قرآن برداشتی انحرافی داشتهاند، و برداشت خود را در نظر و بویژه در عمل به کار بردهاند، موجب شده اند که اول خود منحرف شوند و سپس عدّه بیشمار دیگری را منحرف کنند. این انحرافات کم کم همه جامعه را فرامیگیرد و موجب به وجود آمدن قرآنی موهومی میشود. این قرآن موهومی، خود باعث میشود تا قرآن حقیقی از دیدگان و دلهای مردمان پوشیده بماند و به بایگانی تاریخ سپرده شود. والسّلام علی من اتّبع الهدی
13 شهریور 1401
ویرایش دوم: 19 شهریور 1401
احمد شمّاع زاده