هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

خروس!

خروس!


احمد شمّاع زاده


به مسافرت رفته بودم. به شهری کوچک؛ ولی شهری که ویژگیهای یک روستا را نیز داشت. بامدادان با آواز دلنواز پرندگان باغی، که همنوایی شان با هم، و جوابگویی شان به یکدیگر، گونه‌ای موسیقی طبیعی و خوشایند را به ارمغان می‌آورد، از خواب ببدار میشدم. فاخته ها هم نوای کوکو سرمیدادند و خروسها نیز همانند پرندگان کوچک، به مردم پیام میدادند که زندگی آغاز شده! و اگر مایلید خداوند را ستایش کنید، در خواب نمانید!


یکی از همسایگان، مانند برخی دیگر از ساکنین این شهر، در حیاط باغ مانند خانه‌اش، مرغ و خروس نگهداری میکرد؛ که البته برای تخمگذاری و بهره برداری از تخم مرغها!! و دیگر همسایگان از جمله من، در طول روز، باقیمانده غذا، یا پوست خیار و گوجه و… را به آن‌ها میدادند. هشت مرغ بودند و یک خروس!! فهمیدم که آن یک خروس را هم محض بارورکردن مرغها نگه داشته اند؛ و نه به دلیلی دیگر، که حتا گوشتش سخت میپزد...


ولی من که از هیچ چیزی سرسری نمیگذرم، اولین باری که به آن‌ها غذا دادم، رفتار متین و موقر خروس نظرم را سخت به خود جلب کرد!! با این حال گفتم باید منتظر روزهای آینده بود؛ تا خروس از آزمایش سربلند براید یا سرافکنده در نظر من!؟ ولی هر بار که به آن‌ها غذا میدادم، میدیدم که تک خروس با وقاری بسیار و بزرگمنشی، هیچ‌گاه مانند مرغها که بر سر غذا با هم به رقابت برمیخیزند، اصلاً چنین رفتاری ندارد و از آنجا که یک سروگردن از مرغها بلندتر و بسیار هوشیارتر به نظر میرسید، چنان با ابّهت همه چیز و همه‌کس از جمله مرا ورانداز میکند، که گویی همگی مرغها همسران اویند و او باید از آن‌ها مراقب و مواظب کند؛ در نتیجه با بزرگواری منتظر میماند تا اگر چیزی باقی ماند بخورد وگرنه، نه.

این رفتار خروس باعث شد که من به وجود این پرنده که افتخار همه پرندگان است، افتخار کنم و او را اسوه و الگوی مردانگی بدانم؛ و به انسانهای مذکّر بگویم همچون خروس مرد باشد، و نه تنها نر. یعنی پشتیبان همسران خود و همه زنان باشید. آن‌ها را بر خود برتری دهید تا مردانگی تان ثابت شود... و به انسانهای مؤنت بگویم که همه شما بالقوه مادر هستید و نه تنها ماده، درنتیجه: شما پر از احساس هستید. اگر شما احساسی که محاسبات عقلانی مردانه را دگرگون میسازد نداشته باشید، هرگز نمیتوانید مادر شوید. پس شما باید قدر خود را بدانید و به خود افتخار کنید که زن هستید و نگویید که خواهان برابری زن و مرد! هستید بلکه بگویید برابری حقوق انسانی زن با مرد را خواهانیم؛ زیرا: از دامان شماست که مردان بزرگ برخاسته و به اوج رسیده اند.


بیست و پنجم خرداد نودونه

احمد شمّاع زاده