هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

تماسهای مشکوک در محیط مجازی



تماسهای مشکوک در محیط مجازی


شخصی در بخش پیامهای صفحه بلوگسکایم، از من خواسته است تا برای او چیزی نفرستم:

سلام، مدت زیادی است که از طرف شما برای اینجانب ایمیلهایی با پیوستهای گوناگون و بدون اینکه هیچگونه علاقه ای به مطالب فوق داشته باشم ارسال میگردد که اجبارا کلیه آنها را بدون باز کردن فورا دیلیت می نمایم. لطف بفرمایید و مزاحم نشوید و آدرس اینجانب را از لیست ایمیل هایتان حذف نمایید. آی پی: ۸۴.۲۴۱.۴۸.۵۴ - یکشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۱ @ ۰۵:۱۴ ق.ظ

پاسخ من:

با سلام متقابل، شما از کجا فهمیده اید که از جانب من است؟ چون نشانه ایمیل کسی که برای شما میفرستد را نگذاشته اید.

دوم اینکه من تاکنون نامی و تماسی از شما نه در پیامهای بلوگسکای و نه در ایمیلهایم نیافتم. چگونه میتوانم برای شما ایمیل فرستاده باشم؟

سوم اینکه ننوشته اید آن پیوستهای گوناگون چیستند؟ مقاله هستند تا من ببینم اصلا به من مربوط میشوند یا نه؟

چهارم اینکه من در طول عمر بیش از هفتاد ساله خود، مزاحم هیچ بنی بشری نشده نشده ام؛ ولی بسیاری مزاحم من شده اند.

پنجم، چرا پیام داده اید و روی یک مقاله نظر نداده اید؟ تا من بتوانم بدون پاسخ با ایمیل، همان جا پاسخ شما را بدهم و منتشر کنم و شما ببینید.


نامه دوم من پس از دو روز:

سلام آقای ...

چون پاسخی از شما نیامد، نه توضیحی و نه معذرتی، تصور می کنم شما از تماس پیشین منظوری داشته ای و امیدوارم اگر آن منظور برای شما مفید بوده، و برای دیگران مضر نبوده است، به منظورت رسیده باشی.


پاسخ وی:

سلام جناب آقای شماع زاده

وقت بخیر

من اصل مطلب را که قطع ارسال ایمیل بوده است اعلام نمودم و دیگر نیازی هم به پاسخ نبوده هیچگونه منظور دیگری نبوده است. انشاالله که خداوند همواره از سوئ ظن ما را حفظ نماید


پاسخ من:

سلام و وقت شما هم به خیر

قبول کنید من حق دارم سوء ظن (بدگمانی) داشته باشم. چون شما پاسخی به پرسشهای من ندادید و در آخر نامه خود نوشته بودید که مزاحم نشوم. باید پاسخ میدادم که من مزاحم شما نبوده ام. در همین نامه دوم شما نیز نوشته ای گزنده وجود دارد: اصل مطلب قطع ارسال ایمیل بوده است؛ یعنی اینکه من متقاعد شدم که نفرستم و همین کافی بوده که شما پاسخی نداده اید… عجب!!!

در پاسخ اولم به شما یک پرسش دیگر را فراموش کردم؛ و اکنون می‌پرسم:

شما که میگید من برای شما ایمیلهای مزاحم فرستاده ام، چرا با همان ایمیل پاسخ مرا ندادید و آمدید توی بلوگسکای برایم پیام گذاشتید؟ پیام دادن مال کسی است که از کسی نشانی ایمیل نداره.

بدگمانی من هم بیهوده نبوده و نیست؛ که برای شما نوشتم امیدوارم اگر آن منظور برای شما مفید بوده، و برای دیگران مضر نبوده است، به منظورت رسیده باشی. و آن منظور این است که برخی افراد به دنبال گرداوری ایمیلهای فعال هستند تا پس از اینکه توانستند مثلا هزار ایمیل را گرد بیاورند، آنها را به قیمت خوبی به بنگاههای تبلیغاتی بفروشند. این ایمیلهایی که به اینباکسهای ما سرازیر می شود از همین منابع است. خدا یار و نگهدارتان باد.


از آن پس تاکنون نامه‌ای از وی نرسیده؛ شاید با آخرین جمله هایم، درست به هدف زده باشم! و او چیزی نداشت تا از آن دفاع کند.

این هم تجربه‌ای بود که خواستم با خوانندگان مقاله هایم در میان بگذارم؛ تا بیشتر با کلکهای محیط مجازی آشنا شوند. سفارش می‌کنم این مقاله را نیز بخوانید که تجربه‌ای مهمتر از این تجربه را در بر دارد:

تبهکاران سازمان یافته در وب: https://www.academia.edu/8901782


18 مهر 1401- احمد شمّاع زاده