هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

آیا نامسلمانان اهل نجات نیستند؟

آیا نامسلمانان اهل نجات نیستند؟

(دینگزینی)

احمد شمّاع زاده

همان گونه که قرآن کریم در آغاز می فرماید "ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین" هر آیه از آن نیز ممکن است چنین باشد. یعنی اگر کسی متقی نباشد ممکن است حتّا یک آیه از قرآن او را به انحراف کشاند. نمونه ای از آن این آیه است:

ومن یبتغ غیرالاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الاخرة من الخاسرین(آل عمران: 85)


بسیاری از مسلمانان از جمله برخی مبلّغان دین، از این آیه این برداشت را دارند که:

هرکس مسلمان نباشد اهل نجات نیست و ممکن است به جهنم هم برود!


و این در حالی است که هرکس این نظر را دارد، نشان از آن دارد که خداوند، قرآن و رسولش را نشناخته است!! چرا؟ به دو دلیل کلی، یکی اینکه این نظر خلاف صریح خود همین آیه است:

- خداوند نگفته است "غیر مسلمان باشد" گفته است "غیر اسلام را برگزیند". گزینش دین، آگاهانه است؛ در حالی که جزء پیروان دینی بودن میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. مانند کسانی که در مناطقی زندگی کرده اند که اسلام به آنان عرضه نشده؛ یا به طور کلی از تنوع ادیان آگاهی ندارند؛ یا در خانواده ای زندگی کرده اند که دینی غیر از اسلام داشته اند و او نیز پیرو آن دین شده است؛ ولی همه اینان ممکن است هیچگاه در زندگی خود مرتکب چنان فسادی نشده باشند که مستوجب جهنم شوند.

آیه قرآن تنها بر این صراحت دارد که اگر کسی آگاهانه دینی غیر از اسلام را برگزید، هرگز از او پذیرفته نمیشود و او از زیانکاران است.

- باز هم نگفته است به جهنم میرود گفته است زیانکار است. در آخرت از میان نیکوکاران نیز کسان بسیاری خواهند بود که زیانکارند. مانند دانشمندانی که از دانش خود به شکل بهینه بهره برداری نکرده اند!

- آِیه حتّا نگفته است "اخسرین" (زیانکارترین). یعنی چه بسا کسانی که در آخرت از او (که دینی غیر از اسلام را برگزیده) بیشتر زیان میکنند که خوب است با توجه به دیگر آیات بدانیم آنان کیانند:

- آیات 18 تا 22 سوره هود: آنانکه مانع راه خدا شوند و راه خدا را بیراهه نشان دهند. مانند دیندارانی که با اعمالشان مردم را به دین خدا بدبین میکنند.

- آیات 4 و 5 سوره نمل: آنانکه به آخرت ایمان نمیآورند.

- آیات 103 تا 106 سوره کهف: آنانکه به آیات پروردگارشان کفر ورزیدند و با اینکه کوشش میکنند، چون فکر میکنند کار خوبی انجام میدهند تمام کوششهایشان بی نتیجه میشود.

طبق همین آیات اینان که قرآن از آنان با عنوان اخسرون و اخسرین یادکرده است، جهنمی هستند و نه آنان که تنها خاسرین اند.

دلیل دوم اینکه: آیات دیگری از قرآن صراحتاً نظر چنان کسانی را رد میکند. در این راستا آیات بسیاری وجود دارد؛ از جمله:

یک- ان الذین آمنوا والذین هادوا والصابئن و النصاری والمجوس والذین اشرکوا ان الله یفصل بینهم یوم القیمه ان الله علی کل شی شهید(حج: 17)

این آیه هم بسیار قاطعانه سخن میگوید و هم از چند دین مهم در آن یاد شده و تکلیف همه را روشن میکند و میفرماید در روز بازپسین بین ادیان مختلف فرق میگذاریم و آنان را با دین خودشان میسنجیم و من بر همه امور بسیار شاهد و ناظرم. یعنی که مواظب باشید از حد درنگذرید و به بیراهه نروید. بیجهت خود را بهشتی و دیگران را جهنمی ندانید.

جالب اینجاست که خداوند کریم در این آیه حتا حکم جهنمی بودن مشرکین را هم صادر نکرده است. هرچند در آیات بسیاری میفرماید از هرچه بگذرد از شرک به خود نمیگذرد. ولی اکنون آنان را نیز در ردیف ادیان آورده زیرا که دین یعنی روش زندگی و مشرکین نیز روش شرک را برگزیده اند.

البته شرک هم درجاتی دارد. مثلا مسلمانی که به نقش خداوند در زندگانی خود توجهی ندارد گرفتار نوعی شرک است. کسی که قائل به تثلیث است نیز به نوعی مشرک است کسی که ائمه اطهار را در جای خداوند میگذارد نیز مشرک است ولی شرک اینان شرک خفیّه است و با شرک کسی که به کلی خدا را قبول ندارد متفاوت است.


دو- خداوند در سوره الحاقّه که بیشتر وصف آخرت است هنگامی که جهنم را شداد و غلاظ وصف میکند در آیات 33 و 34 دو ویژگی به هم پیوسته را برای جهنمیان قائل میشود:

یکی ایمان نداشتن به خداوند عظیم و دیگری نداشتن انگیزه برای خوراک مسکین.

واقعا که قرآن کریم همه اش معجزه است. ولی کو گوش شنوا؟!! ببینید که خداوند شخص جهنمی را چگونه وصف میکند. نمیگوید اگر به من ایمان نداشت یعنی حتا اگر تنها کافر بود جهنمی نمیشود؛ بلکه کسی جهنمی است که هم کافر است و هم انگیزه ای ندارد تا از اینهمه نعمتهایی که من در این دنیا به او داده ام به یتیمان و کسانی که واقعا قابل ترحم اند ببخشد.

شگفتی این دو آیه در این است که خداوند ایمان به خود و ترحم به یتیم که ظاهراً دو مقوله جدا از یکدیگرند را در یک ردیف آورده؛ بویژه برای جهنمیان. عکس قضیه این است که اگر کسی کافر بود، ولی از اموال خود به یتیمان و بیکسان کمک کرد کفر او قابل چشم پوشی و اهل نجات است.

خداوند کریم در قرآن کریمش در مورد ایمان آورندگان همواره ایمان و عمل صالح را و نماز و زکات را همراه با هم ذکر کرده؛ ولی در اینجا برای اهل دوزخ به گونه ای وارونه و دقیقتر ذکر کرده است. زیرا در مورد مؤمنان نظر قرآن بر جامعه شناسی و جامعه است؛ ولی در مورد جهنمیان نظر بر روانشناسی و ویژگیهای فردی آنهاست.

نتیجه آنکه: اگر کسی به خداوند ایمان نداشت، ولی برای کمک به بی پناهان، به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی کاری انجام داد، باز هم اهل نجات است!!

سه- خداوند کریم در آیات 111 تا 113 سوره بقره در پاسخ به یهودیان و مسیحیانی که میگویند تنها آنان به بهشت خداوند راه مییابند (یعنی همان ادعایی که برخی مسلمانان برای مسیحیان ویهودیان دارند.) میفرماید چه دلیلی بر این مدعا دارید؟ و باز هم تاکید میورزد که برای او مهم عمل نیکوست و ما به نوع دین اشخاص نظر خاصی نداریم بلکه همینکه کسی رو به سوی ما آورد و کار نیکو انجام دهد پاداش کارش نزد پروردگارش محفوظ است و بر این گونه کسان ترس و اندوهی نیست. و ادامه میدهد که: یهودیان گفتند مسیحیان به بیراهه میروند و مسیحیان گفتند که یهودیان به بیراهه میروند و این در حالی است که آنان کتاب دین خود را میخوانند و به آن آگاهی دارند. چنین سخنانی را آنانکه آگاهی ندارند(یعنی مسلمانانی که به روشها و سنتهای ما آگاه نیستند و غیرمسلمانان را گمراه میدانند و نیز ممکن است پیروان برخی ادیان دیگر چنین باشند.) نیز بیان کردند. پس خداوند در روز قیامت میان آنان حکم جاری میکند در آنچه که در آن اختلاف داشتند. (یعنی کسی حق ندارد در مورد دیگری قضاوت کند. قاضی ما هستیم.):

و قالوا لن یدخل الجنه الا من کان هودا او نصاری تلک امانیهم قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین بلی من اسلم وجهه لله وهو مح(سن فله اجره عند ربه ولا خوف علیهم و لا هم یحزنون و قالت الیهود لیست النصاری علی شیء و قالت النصاری لیست الیهود علی شیء و هم یتلون الکتاب کذلک قال الذین لایعلمون مثل قولهم فالله یحکم بینهم یوم القیامه فیماکانوا فیه یختلفون


چهار- خداوند کریم همین مطلب را در سوره نساء بویژه آیات 124 و 125 تکرار میکند با این تفاوت که موضوع را بازتر میکند و میفرماید پیروان ادیان ابراهیم اگر کارهای شایسته داشته باشند، نه تنها جهنّمی نیستند که بهشتی اند:

وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا یُظْلَمُونَ نَقِیراً

کسی که کارهایی نیکو انجام دهد چه زن باشد و چه مرد، و او به خداوند ایمان داشته باشد. پس آنان به بهشت داخل میشوند و سرسوزنی به آنان ستم نمیشود.

وَ مَنْ أَحْسَنُ دِیناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً

و چه کسی دیندارتر از کسی است که وجود خود را تسلیم خداوند کرده و او نیکوکار است و پیروی میکند از آیین پاک ابراهیمی.


پنج- در آیه پنجاه و دو سوره انعام به رسول برگزیده خودش دستور میدهد که:

و طرد مکن از خود کسانی را که صبحگاهان و شبانگاهان پروردگارشان را میخوانند، روی او را میجویند. چیزی از حساب کار آنان بر تو نیست؛ و چیزی از حساب کار تو بر آنان نیست! پس اگر آنان را طرد کنی از ستمکاران خواهی بود!

مسلماً آنان مسلمانان عادی شرعگرا نبوده اند؛ که اگر چنین بود رسول اکرم (ص) قصد طرد آنان را نداشته است؛ بلکه یا کسانی بوده اند که بدون داشتن دینی رسمی به خدا ایمان داشته اند و یا مسلمانانی بوده اند همچون عارفان و خداجویانی که به شرع زیاد پایبند نیستند و راه عرفان را برگزیده اند. خداوند به پیامبرش میگوید اگر آنان را طردکنی از ستمکاران خواهی بود!!

خراب کردن سجده گاههایشان که جای خود دارد و بهای سنگینی را در روز بازپسین متوجه عاملان آن خواهد کرد.

میبینیم که ملاک خداوند برای ورود به بهشت نوع دین نیست بلکه تسلیم امر خداوند بودن، جویای روی او بودن، نیکوکاری کردن، و پیروی از ادیان ابراهیمی (توحیدی) است. یعنی همان الذین آمنوا و عملوالصالحاتی است که خداوند در بسیاری از آیات برای مسلمانان نیز به آن استناد کرده است.

بدین ترتیب مشخص میشود کوچکترین کاری را که هر کس انجام دهد، از هر دینی و کیشی که باشد به حساب میآید و خداوند گتره ای کسی را به خاطر نام مسلمان داشتن به بهشت نمیبرد و از کارهای نیک کسی، حتا اگر کافر باشد بدون پاداش در نمیگذرد.

شش- به همین دلیل باز هم در آیات 69 سوره مائده و 62 سوره بقره با کمی اختلاف میفرماید:

ان الذین آمنوا والذین هادوا والنصاری والصابئین من آمن بالله و الیوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لاهم یحزنون

در این دو آیه نیز خداوند درباره اهل کتاب از جمله مسلمانان (همه را در یک ردیف قرارداده) میگوید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان داشته باشند و کارهای شایسته انجام دهند پاداششان محفوظ است و از عقاب من هراسی نداشته و اندوهگین نیز نباشند. دلشان شاد باشد که اهل نجاتند.

هفت- خداوند در این آیه به چنین کسانی در صورتی که در نیکوکاری بکوشند، حتا بشارت ورود به بهشت خداوندی را نیز میدهد:

سابقوا الی مغفرة من ربکم و جنّة عرضها کعرض السّماء و الارض اعدّت للذین امنوا بالله و رسله ذلک فضل الله یؤتبه من یشاء (حدید: 21)

ترجمه: پیشی گیرید به سوی آمرزشی از پروردگارتان و بهشتی که گستره آن همانند گستره آسمان و زمین است (از این آیه متوجه می‌شویم که بهشت آنچنان نیست که جایی محدود با ویژگیهایی محدود باشد.)؛ آماده شده است برای کسانی که ایمان آوردند به خداوند و فرستادگانش. آن است فضل خداوندی که به هر که بخواهد میدهد.

بنابراین آنانکه در ذهن خود حکم جهنمی بودن برای غیرمسلمانان صادر میکنند باید بدانند خداوند ستمگر نیست که شخصیتی همانند ادیسون را که اینهمه عمل صالح داشته و همه عمرش را برای خدمت به مردم صرف کرده، به گونه ای که حتا شب عروسی اش را فراموش میکند، به جهنم ببرد و یک مسلمانی را که حقایق دین خود را نمیشناسد، و نمیداند که قرآنش چه میگوید، به صرف اینکه نمازی میخواند و دعایی برای رفع مشکلاتش میخواند و زندگی اش پر از خطاست به بهشت ببرد!!

چه لذتبخش است هنگامی که انسان آیات قرآن را درست بفهمد، درست بهره برداری کند و بیجهت حکم جهنمی بودن برای دیگران صادر نکند!!؟

اولین نگارش: دهم خرداد 1391

دومین ویرایش: خرداد 1393

سومین ویرایش: اسفند 1395

چهارمین ویرایش همراه با نگارش: ششم تیر 1398

پنجمین ویرایش: شهریور 1400

احمد شمّاع زاده


پیوست: نوشته‌ای کوتاه از «لئـوناردو باف»، خبرنگار:

در میزگردی که درباره دیـن و آزادی برپا شده بود، از دالایی لاما با کنجکاوی، و البته کمی بدجنسی پرسیدم: عالیجناب بهترین دین کدام است؟

فکرکردم که او لابد خواهد گفت بودایی یا ادیان شرقی که خیلی قدیمی تر از مسیحیت هستند...

دالایی لاما کمی درنگ کرد،لبخندی زد و به چشمان من خیره شد و آنگاه گفت:

بـهتریـن دیـن آن است که از شـما آدم بهتـری بسازد.

من که از چنین پاسخ خردمندانه ای شرمنده شده بودم، پرسیدم:

آنچه مرا انسان بهتری میسازد چیست؟

پاسخ داد: هرچیزی که شمارا مهربانتر، فهمیده تر، بیطرفتر، با محبتتر، انسان دوست تر، با مسئولیت تر و اخلاقی تر بسازد… دینی که این کار را برای شما بکند، بـهتـریـن دیـن است.

من لحظه ای ساکت ماندم و به حرفهای خردمندانه او اندیشیدم…

به نظرمن پیامی که پشت حرف های او قرار دارد چنین است:

دوست من! این که تو به دینی اعتقاد داری یا نه، اهمیت ندارد آنچه اهمیت دارد رفتار تو درخانه، در خانواده در محل کار، در جامعه و درکل جهان است!

به یاد داشته باش: جهان هستی بازتاب اعـمال و افـکار ماسـت.