هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

مشیّت الهی و درسهایی از یک رخداد

مشیّت الهی

و


درسهایی از یک رخداد


احمد شمّاع زاده

اشاره:

موصوع تصادف منجر به مرگ دو تن، یک پسر جوان که نوه آیت الله ربّانی املشی مشهور بوده، و دیگری یک دختر جوان که ظاهراً دوست دخترش بوده، و رانندگی اتومبیل گرانقیمت پورشه را در دست داشته است.

گفتنی‌است ساعت ۴ صبح دیروز خودروی حامل این دو جوان با سرعت بسیار زیاد (۲۰۵ کیلومتر در ساعت) درخیابان، به یک مانع برخوردکرد و راننده، پریوش اکبرزاده در دم فوت کرده است. نفر دوم (محمدحسین ربانی) نیز پس از ساعاتی بی‌هوشی (کما) جان خود را از دست می‌دهد.

پس از انتشار خبر تصادف این خودروی گرانقیمت زرد رنگ، هجوم فعالان مجازی به حساب اینستاگرام پریوش اکبرزاده با سیر صعودی مواجه شده و موافقان و مخالفان، نسبت به انتشار اخبار و اطلاعات مختلف درباره این سانحه اقدام کرده اند.

*****

یقیناً مشیّت الهی در پشت این واقعه بوده است تا همگان درسهایی بیاموزند:

- این مثال معروف را به یاد داشته باشیم:‌ از فضل پدر تو را چه حاصل؟ هیچگاه به پدران و آباء و اجداد خود افتخار نکنیم؛ بلکه ببینیم خود چه در چنته داریم. این موضوع شامل یک ملت نیز میشود.

- اگر از خانواده مشهوری هستیم و دوست داریم نام نیک خاندانمان محفوظ بماند، باید از برخی هوسهایمان بگذریم.

- حوادث روزگار خبر نمیکنند. اگر برخی اعمال خود را از مردم پنهان میکنیم باید به این نیز بیندیشیم که ممکن است خداوند ما را لودهد.

- اگر دوست نداریم که رازهایمان آشکار شود، باید خدا را در نظر بگیریم؛ زیرا اگر در این دنیا هم رازهایمان فاش نشود در سرای دیگر که یوم تبلی السرائر (روزی که رازها فاش میشوند.) است فاش خواهد شد که در آن دنیا بیشتر از این دنیا به پوشیده ماندن رازهایمان نیاز داریم؛ اگر که بدانیم.

- همواره برای آخرتمان چنان باشیم که گویی آخرین روز زندگی مان است.


نکته ها:

- اگر نوه آیت الله ربانی ظاهرالصلاح (کسی که ظاهرش همرنگ جماعت است.) نبود دستکم برخی از مطالب بالا بیربط مینمود.

- اگر واقعه در ساعت چهار صبح رخ نداده بود موضوع متفاوت بود.

- اینکه یک پسر جوان پورشه ای بخرد و رانندگی آن را به یک دختر 25 ساله، آنهم در صبح زود، که ممکن است شب را هم بیدار بوده اند سپرده باشد، بسیار اندیشه برانگیز است!! و باید درسهای دیگری نیز از این حادثه بگیریم.

- از نشانی منزل دختر متوجه میشویم که او از یک خانواده پولدار یا مشهور نبوده است. احتمال دارد پسر به خاطر این دختر پورشه را خریده تا با آن دختر دوست شود و آن را در اختیارش بگذارد... این هم از بازیهای روزگار است!!

هفتم اردی‌بهشت نودوچهار احمد شمّاع زاده

دی. ان. آ(D. N. A.) و کلونینگ در قرآن

دی. ان. آ(D. N. A.) و کلونینگ در قرآن

 

احمد شماع زاده

 

أءذا کنّا تراباً ذلک رجع بعید قد علمنا ما تنقص‌ الارض منهم و عندنا کتاب حفیظ ق:3و4

 

بازگشت حتمی است!

ابتدا پرسش انکارآمیز کافران پیرامون بازسازی بدن انسان در روز رستاخیز است که:    آنگاه که ما خاک شدیم چگونه برانگیخته میشویم؟ این بازگشت بعید به نظر میرسد!

سپس پاسخ قرآن: «به درستی که ما دانستیم آنچه را که زمین از آنان کم‌می‌کند». (زیرا زمین بدن انسان را پس از مرگ تجزیه‌می‌کند.) سپس می‌فرماید: «نزد ماست کتابی که بسیارنگهدارنده (اطلاعات) است».

 

با توجه به اینکه همه‌چیز تجزیه شده و ظاهراً چیزی برای زنده‌شدن دوباره وجودندارد ، چه چیزی بسیارنگهدارنده اطلاعات است؟

 

اگر از یک دانشمند زیست‌شناس بپرسید، پاسخ خواهدداد بسیارنگهدارندة اطلاعات در زمینة بازسازی انسان و دیگر جانداران، تنها دی. ان. آ. می‌تواند باشد؛ که همه ویژگی‌های وراثتی و اکتسابی انسان مرده‌ای را که چندین سال زندگی‌کرده،‌ همچون ‹کارت حافظه› یا در اصطلاح ژنتیکدانان  of lifeBook of life یا Cod و در اصطلاح قرآن «کتاب حفیظ» در خود حفظ و نگهداری‌کرده و به‌مانند جعبه‌سیاه هواپیمایی می‌ماند که سرگذشت هواپیما را بازگومی‌کند، با این تفاوت که جعبه سیاه هواپیما کارکرد و کاربردش بسیار محدود است و تنها تا پس از یک ماه از سقوط تنها می‌تواند بخشی از سرگذشت زندگی و مرگ هواپیما را بازگو کند، و هرگز نمی‌توان به وسیلة‌ آن هواپیما را بازسازی کرد ولی دی. ان. آ. کارکرد و کاربردش بازگویی و بازنویسی تمام زندگی کسی است که بیجان شده و میتوان بدن او را به وسیله آن بازسازی کرد!! جل الخالق!!!

 

         ژنوم انسان دارای سه میلیارد D.N.A.. جفت هسته است که میان 23 جفت کروموزوم انسان تقسیم شده است.

 

آری کتاب یا رایانه‌ای به نام دی. ان. آ. وسیله‌ای در دست خداوند است (وعندنا) تا بدن انسان، جن و دیگر جانداران را برای روز رستاخیز بازسازی کند؛ البته اکنون دانش به جایی رسیده‌است که دانشمندان نیز می‌توانند با روش کلونینگ (همانندسازی) چنین کاری را در همین جهان انجام دهند و دانش انسان را برای شناخت بهتر روز رستاخیر(ذلک یوم‌الخروج ـ ق:42) و چگونگی خروج (کذلک‌الخروج ـ ق:11) بالاببرند و دیگر انسان امروزی همانند انسان دوران جاهلیت پرسش‌هایی را(که بسیاری از آنها در قرآن آمده) مطرح نکند، و به رستاخیز به عنوان واقعه‌ای حتمی و فهمیدنی ایمان بیاورد؛ و نه بعید و دور از ذهن که از قول کافران در قرآن آمده (ذلک رجع بعید).

 

چگونگی و روش بازگشت

خداوند کریم در مورد چگونگی این بازگشت نیز بندگان خود را بی‌خبر نگذاشته و در سورة طارق آیه‌های 8 تا 14 چگونگی بازگشت را بیان‌ کرده‌است:

انه علی رجعه لقادر یوم تبلی السّرائر فماله من قوه و لاناصر. والسّماء ذات‌الرّجع و الارض ذات‌الصدع انه لقول فصل و ما هو بالهزل

ترجمه: همانا او بر بازگرداندنش حتماً تواناست؛ در روزی که رازها آشکار می‌شوند. پس نیست او را نه توانی و نه یاوری. سوگند به آسمان باران‌دار و به زمین شکافدار همانا که آن گفتاری فصل(روی حساب‌وکتاب، دقیق و باهوده) است و هزل و بی‌هوده نیست. 

می‌فرماید همان‌گونه که در آغاز آفرینش با باران  و زمین بویژه شکافی که لازمة باروری زمین است، زندگی و زندگان را آفریده، و این سیر زنده شدن زمین و رویاندن گیاهان در شکافها را در زمین نهادینه کرده، به همان‌گونه نیز در آغاز رستاخیز این دو وسیله را به‌کارمی‌گیرد و مردگان را با دی. ان. آ. مانده از آنان که هرگز از میان نمی‌رود، (کتاب حفیظ) بازسازی می‌کند.

 

از سوی دیگر خداوند متعال بدان منظور که هیچ نکته ای را پیرامون بازگشت در روز بازپسین فروگذارنکرده باشد حتا روشی را که برای بازسازی جسم تمام موجودات بویژه انسان در روز قیامت لازم است در سوره قیامت مورد تأکید قرارداده و  فرموده:

بلی قادرین علی ان نسوی بنانه(آری تواناییم بر اینکه سرانگشتانش را نیز درست کنیم. قیامت: آیه چهارم)


از آنجا که امروزه همه میدانند سرانگشتان هیچ انسانی شبیه انسانی دیگر نیست مشخص میشود که روشی را که خداوند برای بازسازی بدن ما به کار میگیرد همان روش کلونینگ یا شبیه سازی است که سرانگشتان موجود تازه نیز همانند موجود پیشین میشود. یعنی خداوند کریم با دی ان آی(کتاب حفیظ) به جا مانده از انسانها شبیه آنها را با روش شبیه سازی برای بار دوم به وجود میآورد و به نمایش میگذارد.

 

آیا از این بهتر می‌توان در یک کتاب آسمانی همه چیز را موجز و رسا بیان کرد، حتا چگونگی و روش زنده‌شدن مردگان را؟

 

خداوند کریم در یک آیه دیگر نیز از کتاب حفیظ یادکرده ولی بی ذکر حفیظ آن:

 

والله خلقکم من تراب ثم من نطفه ثم جلعکم ازواجاً(خداوند با همین سه مرحله تا به وجود آمدن آدم و حوا به ما نشان داده است که جسم انسان مراحل تکامل را گذرانده چنانکه امام حسین علیه السلام در دعای روز عرفه به گونه ای این موضع را بیان کرده است.) و ما یحمل من انثی ولاتضع الا بعلمه و مایعمر من معمر و لاینقص من عمره الا فی کتاب ان ذلک علی الله یسیر(فاطر: 11)

 

ترجمه بخش آخر: هیچ سالمندی عمرش طولانی نمیشود و از عمرش کم نمیشود مگر آنکه در کتابی ثبت شده است. این کار بر خداوند شدنی است(تنها از عهده او بر میآید).

 

 متأسفانه ممکن است بسیاری تصور کنند که منظور از این کتاب سرنوشت فلسفی و جبر تاریخی افراد است که البته نه چنین است. این سرنوشت، سرنوشتی علمی و تثبیت شده ای است که در دی. ان. آ. هر کس افزون بر نتیجه کردارهایش به صورت نسل به نسل و توالی نوشته یا ثبت شده است. به همین دلیل است که میبینیم هرچه نسل انسانها به جلو میرود باهوشتر میشوند. این نتیجه به ارث بردن فعالیتهای فکری نسلهای پیشین است و اینکه تصور کنیم نتیجه تکنولوژی است خطای بزرگی است. تکنولوژی معلول کنکاشهای فکری امروز و دیروز انسانهاست و نه عامل رشد مغز و هوش انسانها.

 

جور دیگری باید دید قرآن را

هنگامی که مسلمانی چنین موارد نغز و کشف‌وشهود‌هایی را از قرآن می‌بیند، از خود می‌پرسد آیا نمی‌شد مسلمانان به قرآن با دیدی دیگر نظر می‌افکندند تا هرانچه را که اکنون با کمک دانش از قرآن می‌فهمیم به کمک اندیشه‌کردن و تدبّر قرآن پیش از این می‌فهمیدیم و دانشمندان ما در طول این هزاروچهارصد سال، از این قرآن که یهدی للتی هی اقوم است، بیشتر از این بهره‌می‌بردند؟

مسلّماً قرآن کریم این نکته‌های لازم برای زندگی را یاداورمان نشده تا پس از کشف آنها مسلمانان بگویند بله درست است و قرآن کریم پیش از این، این نکته یا مسأله را گوشزد کرده‌است. بلکه خداوند کریم این حقایق را بیشتر بدان منظور در این دایره‌المعارف هستی گرداورده تا ما با دید دیگرگونه‌ای که تا کنون نداشته‌ایم، در آن بنگریم و از آن بهره‌مند شویم و به نکته‌هایی ناب از این سرمنشأ دانشها دست‌یابیم.

 

 

پیوستها:

کشف دی‌ان‌ای را بسیاری با قدم گذاشتن روی ماه مقایسه کرده‌اند. قدمی کوتاه برای انسان و جهشی بزرگ برای بشریت. تحولی که هنوز در مرحله نوزادی است و هنوز راه زیادی در پیش دارد.

جیمز واتسون تنها فرد از چهار کاشف اصلی دی‌ان‌ای که هنوز زنده است. او که همیشه شخصیتی جنجالی بوده، ابتدا مدیر پروژه ژنوم بود، اما به دلیل اختلاف با رئیسش از این پروژه کنار رفت.


پروژه ژنوم انسان که در واقع تعیین توالی بازهای ۲۰ تا ۲۵ هزار ژن بدن انسان است، رسما از سال ۱۹۸۸ میلادی و به مدیریت جیمز واتسون آغاز شد.


واتسون چهار سال بعد مجبور به استعفا شد و این پروژه که به مدت ۱۵ سال تصویب شده بود، با توجه به همکاری بین‌المللی در سال ۲۰۰۰ میلادی به مرحله پیش‌نویس رسید و در سال ۲۰۰۳ میلادی کامل شد. این پروژه به صورت کتابی در ۱۳۰ جلد منتشر شده که اکنون در دانشگاه لستر به نمایش گذاشته شده است و یک دور روخوانی آن ۹۰ سال طول می‌کشد.

*****


امروز شنبه سیزدهم آبان 1385، برنامة نقد فلسفة ملاصدرا را از شبکة چهار سیما می‌دیدم که ‹دکتر سید یحیی یثربی› سخن می‌گفت:

« در مورد معاد، دین ما به ما می‌گوید معاد جسمانی است و با همین جسم کنونی برانگیخته می‌شویم، ولی فلاسفه‌ای همچون غزالی معاد را روحانی می‌دانند و نمی‌توانند بپذیرند که جسمانی است. به همین دلیل برخی او را تکفیرکرده‌اند».

«ملاصدرا آمد و خواست تا میان فلسفه و دین یگانگی و هماهنگی ایجادکند. پس گفت من مسأله را حل‌می‌کنم. پس از بررسی‌های زیاد گفت معاد برای افراد ناقص جسمانی است و در روز رستاخیز در تصور خود جسم خواهندداشت».

 

در اینجا ایشان می‌گوید: «ملاصدرا چیزی را حل‌نکرد. اولاً برای انسان‌های کامل قائل به معاد روحانی است. دوم اینکه برای ناقص‌ها هم در تصور قائل به معاد جسمانی است و این کمکی به حل مسأله نمی‌کند».

 

ایشان می‌افزاید «اروپاییان دو چیز اساسی را دانستند و عمل‌کردند که خود ناشی از یک اصل اساسی بود، و آن اصل، پذیرش نقد بود. پس هنگامی که در فرهنگ خود نقد را پذیرفتند، آنگاه مفاهیم کلیسایی را نقدکردند و فلسفة زندگی آنها اصلاح‌شد».

 

در این هنگام من به یاد نوشتة خود ‹چهارپایان ویژة قرآنی یا ژنتیک قرآنی› و بخش ‹کتاب حفیظ› آن افتادم که با توجه به اینکه بازسازی جسم انسان حتا در همین جهان با احیای دی. ان. آ. شدنی‌است، پس دیگر نیازی به بحث در مورد جسمانی یا روحانی بودن معاد نیست، همچنانکه در گفتار ابواب السماء یا ‹سیاهچالگان› ثابت‌کردم که معراج نیز جسمانی بوده (ولی با شرایط ویژه خود) و روحانی بودن آن ناممکن و مردودشناخته‌شد.

 

پس نتیجه میگیریم همان‌گونه که قرآن به کمک رفع مشکلات دانشمندان دانش‌های دقیق می‌آید، گاهی نیز، دانش عقلی به کمک دانش دین و فلسفه می‌آید. بدین ترتیب متوجه میشویم همان‌گونه که مفسرین هنگامی که چیزی از آیه قرآن سردرنمی‌آورند نمی‌گویند دانش امروزین ما توانا بر فهم آیه نیست، بلکه از روی حدس و گمان و برخی گاهها با قاطعیت چیزی را به‌ جای گفتة خداوند می‌گذراند، متاسفانه فیلسوفان مسلمان نیز از این آفت در امان نبوده‌اند. احمد شماع زاده