هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

آنگاه که پای انسانشناس در گل میماند!

آنگاه که پای انسانشناس در گل میماند!

احمد شمّاع زاده

نقدی بر نظریه‌ای پیرامون انقراض نئاندرتالها،

که در بی بی سی فارسی آمده و در پایان خواهد آمد

همان گونه که در تمام مهارتها و دانشها برخی کسان به دلایل متفاوت به کجراهه میروند، در علوم انسانی نیز چنین است و انسانشناسی که در حل برخی مسائل در مانده است، برای اینکه خودی نشان دهد، آسمان و ریسمان را به هم میبافد تا مسأله ای را به زعم خود حل کند؛ و خود را حل کننده مسأله جابیندازد.

پیش از رد نظرهای پروفسور شیپمن شایسته است نکاتی به آگاهی خوانندگان برسد:

یکی از مسائلی که تاکنون برای انسانشناسان حل نشده و با این گونه تحلیلها هیچگاه حل نخواهد شد، این است که نئاندرتالها که جمعیت عظیم آنان بسیاری از مناطق کره زمین بویژه آسیا و اروپا را پرکرده بود، به گونه ای ناگهانی در حدود دوازده تا یازده هزار سال پیش از صفحه روزگار محوشدند!!

دلیل علمی و تنها دلیل علمی محوشدن آنان را از سال 1384 در پژوهشی با عنوان جایگاه انسانهای پیشین و انسانهای امروزی درج کرده ام و بی هیچگونه شک و تردیدی نوشته ام که تنها به این دلیل ممکن بوده خیل عظیم نئاندرتالها از صفحه زمین محوشوند.

و اما نکته هایی در رد نظر خانم پروفسور شیپمن:

  1. نظر وی در مورد دلیل انقراض نئاندرتالها با دستاوردهای دانش انسانشناسی همخوانی ندارد؛ زیرا هیچ تأییدی وجود ندارد که در هفتادهزار سال پیش حیوانی اهلی شده باشد. گذشته از اینکه در آن زمان انسانی هوشمندتر از نئاندرتالها وجود نداشته است که بتواند حیوانی را اهلی کند یا نکند.

  2. وی میگوید چهل هزار سال پیش نسل نئاندرتالها منقرض شده است!! این اولین باری است که چنین نظری آنهم بی دلیل موجهی ارائه میشود. بیشترین نظرها انقراض آنان را تا یازده هزار سال پیش تخمین زده اند.

  3. وی میگوید: "ما با گرگها متحدشدیم و این پایان کار نئاندرتال‌ها بود." تصور میکند همان گونه که لپتاپش را باز میکند و مینویسد میتواند مدعی شود که نئاندرتالهایی که آنقدر جان سخت بودند که دوران یخبندان چهارم را هم پشت سر گذاشتند و از جمعیتشان کم نشد به همین سادگی از میان رفتند!!!

  4. وی میگوید:‌ بشر امروزی هفتاد هزار سال پیش در آفریقا پا به عرصه زمین گذاشت و تقریبا ۲۵ هزار سال پیش به اروپا رسید که البته منظور او از بشر امروزی کرومانیونها هستند. در صورتی که کرومانیونها در حدود چهل تا سی هزار سال پیش بر روی زمین پیدا شدند و انسان امروزی یا انسان مدرن به انسانهایی گفته میشود که از نسل آدم و حوا هستند و آنان نهایتاً بیش از ده هزار سال نیست که بر روی کره زمین زندگی میکنند و خاستگاه آنان بین النهرین یا میان رودان بوده است. به همین دلیل نظر شیپمن با نظر دیگر انسانشاناسان در مورد اهلی کردن گرگ همخوانی ندارد.

ایشان تناقض گویی هم کرده است. زیرا پیشتر گفته بود چهل هزار سال پیش انسان، نسل نئاندرتالها را از میان برداشت ولی بعد میگوید که بیست و پنج هزار سال پیش تازه پای انسان به اروپا رسید و اشاره ای هم به این نمیکند که مگر نئاندرتالها تنها در اروپا بودند و انسانی که پایش به اروپا رسید، کدامیک از انسانهای شناخته شده در انسانشناسی بوده است!!؟

  1. خانم شیپمن میگوید: در کنار گرگ‌ها، مهارت بیشتر در شکار و اسلحه بهتر باعث شدند که بشر تسلط خود را بر رقیب اعمال کند. یعنی چون انسان توانست بهتر شکار کند بدین ترتیب رقیب شکست خورد و منقرض شد! به همین سادگی!!

آنهم انسانی که جمعیت و تجربه اش بسیار بسیار کمتر از انسان نئاندرتال بود!! تنها چون خوب و بهتر شکار کرد، رقیبی را که نمیتوانست خوب شکار کند از میان برد!! عجب؟!! عجب پروفسورهایی یافت میشوند آنهم در آمریکا!!

از یک پروفسور خیلی بعید است که چنین نظرهای احمقانه ای ارائه دهد!

پانزدهم اسفندماه نودوسه

احمد شمّاع زاده

به تازگی موفق شدم به آرزوی چندین ساله ام برسم و دلیل انقراض نئاندرتالها را برای پژوهشگران خارجی در مقاله کوتاهی به زبان انگیسی زیر عنوان The main reason for Neanderthals extinction به نگارش دراورم. پس از انتشار آن در سی ام نوامبر(دو هفته پیش) بسیاری از پژوهشگران خارجی از بیشتر شهرهای مهم جهان آن را یافتند و خواندند و بسیاری هم متن را داونلود کردند که این رخداد برای هیچیک از مقاله های 280 گانه ام تاکنون رخ نداده است. نشانی لینک مقاله چنین است:

https://www.academia.edu/37892356

در مقاله انگلیسی، اشاره‌ای به نظر این خانم پروفسور کرده‌ام و در پایان مقاله نظر یک نویسنده را نیز همراه با یادداشت ویراشگر علمی به عنوان پیوست پژوهش آورده ام. در نتیجه مقاله را برای ایشان که به تازگی بازنشسته شده و اظهارنظر او در محافل علمی سروصدا بر پا کرده بود، طی نامه‌ای محترمانه و دوستانه فرستادم و از وی خواستم نظر خود را بنویسد. وی تنها این جمله را در پاسخ به نامه من، با حروف بسیار ریز نوشت: I fear we disagree یعنی من از اینکه مخالف هستیم، بیم دارم.

از همین جمله وی می‌توان فهمید که وی جویای نام بوده و نه جویای حقیقت؛ وگرنه دانشمندان مبرز، اگر نظری بهتر از نظر خودشان ارائه شود، با گشاده رویی میپذیرند و یا دستکم نظری به عنوان تمجید و یا نپذیرفتن آن، مطلبی مینویسند. بنا بر قولی مردمی: اگر چیزی در چنته داشت رو میکرد.

و اما پیوست مقاله که از آن یاد شد، مکمّل این مبحث است:

Attachment:

An article in Mail on line by Dan Bloom

Humans Hunting with Dogs: research into the relationship between Sapiens and wolves, the development of hunting techniques, and the effect on Neanderthals.

Always a man's best friend: Dogs bred from wolves helped humans take over from Neanderthal rivals in Europe 40,000 years ago, looks at the symbiotic relationship between Homo sapiens, humans, and Canis lupus, wolves and the significance this may have had over the demise of the Neanderthals.

According to the research of anthropologist Pat Shipman of Pennsylvania State University, this symbiotic relationship developed as wolves herded and trapped prey which were then killed by humans. The meat was then shared. She believes that this 'superior' hunting technique was not one adopted by Neanderthals.

Dr Shipman believes this relationship began some 40,000 years ago, much earlier than the putative view of 10,000 years ago, which contributed significantly to the success of Sapiens at the expense of Neanderthals. The research, which provides the material for her publication 'The Invaders: How Humans and Their Dogs Drove Neanderthals to Extinction', is based on early dog remains. She examined 33,000 year old fossils of dogs found in Siberia and Belgium, and looked at how the shapes of their jaws and skulls were different from wild wolves. Although there were similarities, the signs of domestication included shorter snouts, densely-packed teeth and wider jaws.


Image: Tadrart Acacus in Libya. Peter Boekamp

Editor's Note:

Clearly more archaeological research and evidence is required to clarify the timing of this undisputed relationship. Moreover, the demise of the Neanderthal was not due to any one factor. Finally, despite the fine image from the Tadrart Acacus in Libya (which is not 40,000 years old, more like 12,000) the distinct lack of canine depictions in the rock art of Upper Paleolithic Europe does not flatter this hypothesis.

دومین ویرایش و نگارش: 13/ 12/ 2018 برابر با بیست و دوم آذر نودوهفت

احمد شمّاع زاده

بشر با کمک گرگها نئاندرتالها را از میان برد

بی بی سی- اول مارس 2015 – دهم اسفند 93

بشر با اهلی کردن گرگ و پرورش سگ توانست نسل نئاندرتال‌ها را در اروپا منقرض کند.

پروفسور پت شیپمن، استاد دانشگاه دولتی پنسیلوانیا، می‌گوید بشر با کمک سگها، در رقابت برای شکار از نئاندرتال‌ها پیش افتاد که در نهایت حدود چهل هزار سال پیش نسل آنها را منقرض کرد.

به گفته خانم شیپمن: "ما با گرگها متحد شدیم و این پایان کار نئاندرتال‌ها بود."

نظریه پروفسور شیپمن برخلاف دیدگاه فعلی کارشناسان است که اهلی شدن گرگ‌ها را به ده هزار سال پیش نسبت می‌دهند، همزمان با آغاز عصر کشاورزی.

اما پروفسور شیپمن بر این باور است که بشر هفتاد هزار سال پیش که برای نخستین بار از آفریقا به اروپا مهاجرت کرد، پرورش و اهلی کردن گرگ‌ها را آغاز کرد.

پروفسور شیپمن معمای انقراض نئاندرتال‌ها را چنین توضیح می‌دهد:

بشر امروزی در آفریقا پا به عرصه گذاشت و تقریبا ۲۵ هزار سال پیش به اروپا رسید. در آن زمان نئاندرتال‌ها دویست هزار سال بود که در اروپا زندگی کرده بودند اما چند هزار سال بعد از ورود بشر به اروپا منقرض شدند.

خانم شیپمن معتقد است در کنار گرگ‌ها، مهارت بیشتر در شکار و اسلحه بهتر باعث شدند که بشر تسلط خود را بر رقیب اعمال کند.

او می‌گوید: "گرگ-سگ‌ها می‌توانستند رد حیواناتی مثل گوزن و گاومیش را بگیرند و آنها رم بدهند و تا وقتی که خسته شوند دنبالشان کنند. بعد انسانها می‌توانستند آنها را با گرز و تیر و کمان بکشند."

"به این ترتیب سگها لازم نبود به این حیوانات بزرگ نزدیک شوند تا آنها را بکشند، کاری که اغلب خطرناکترین قسمت شکار است، انسانها هم لازم نبود برای تعقیب و خسته کردن شکار انرژی صرف کنند."

"این کار را سگ‌ها انجام می‌دادند و گوشت بین همه تقسیم می‌شد و همه منتفع می‌شدند."