هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

زندگی ابدی! افسانه یا واقعیت؟

زندگی ابدی! افسانه یا واقعیت؟


احمد شمّاع زاده


استیون هاوکینگ، کیهانشناس برجسته و دانشمند سرشناس بریتانیایی، در حاشیه اکران فیلم مستندی درباره زندگی خود گفت که حیات پس از مرگ افسانه است؛ وی در عین حال زندگی ابدی انسان را از طریق کپی کردن مغز بر روی رایانه ممکن دانست.


نویسنده کتاب «تاریخچه مختصر زمان» در ادامه با طرح موضوع امکان زندگی ابدی بشر به کمک علم افزود: «فکر میکنم مغز مانند یک برنامه در ذهن است که آن نیز شبیه به رایانه عمل میکند. از این رو، از دیدگاه نظری این امکان وجود دارد که مغز را روی رایانه کپی کرد و نوعی از زندگی پس از مرگ را به وجود آورد

هاوکینگ در عین حال اذعان کرد که چنین چیزی هم اینک «ورای توانایی ها و وسعت [کنونی] دانش بشری استوی همچنین تصریح کرد که "در تمام طول عُمرم با تهدید مرگ زودرس زندگی کرده ام، برای همین از اتلاف وقت بیزارم"

در فیلم مستند «هاوکینگ» که روایتگر داستان زندگی این کیهانشناس و فیزیکدان نظری است، وی میگوید که از مرگ نمیهراسد. هاوکینگ پس از اولین نمایش فیلم در سخنان خود با اشاره به موضوع مرگ و تلقی خود از „نیستی" یا "عدم" گفت که حیات پس از مرگ افسانه ای برای مردمانی است که "از تاریکی میترسند".


روشنگری:

آقای هاوکینگ سال گذشته نیز خدا را انکار کرده بود که نه از سوی خداباوران در هیأت دین بلکه از سوی خداباوران دانشمند پاسخ او داده شد. زندگی او مصداق این مثال است که خدا گر ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری. ولی وی قدر این رحمت خداوندی را ندانسته و در سرانه پیری پای خویش را فراتر از طبیعت نهاده و به ماوراء طبیعت به گونه ای وارد شده که موجب افسوس میشود.

وی به زندگی پس از مرگ اعتقادی ندارد ولی از آنجا که چنین اعتقادی به پوچگرایی و نیهیلیزم ختم میشود راه چاره ای اندیشیده و چیزی گفته و راهی پیشنهاد کرده که از یک دانشمند بعید به نظر میرسد: کپی کردن مغز بر روی رایانه!!


چنین سخنی از یک دانشمند و در این عصر که دانشمندان به کلونینگ دست یافته اند و توانسته اند حیوانهایی را شبیه سازی کنند و اگر اخلاق جامعه جهانی به آنان اجازه داده بود میتوانستند انسان را نیز شبیه سازی کنند و معتقدند حتا میتوان با دی ان آی یک موجود مرده همان موجود را بازسازی کرد چنین سخنی بی معنا و مفهوم است.

پس هاوکینگ بر چه مبنایی این اظهارنظر نامعقول و غیرعلمی را بیان داشته است؟


به گفته قرآن کریم، اعتقاد به رستاخیز از سوی کافران نفی میشده و با برگرفتن یک تکه استخوان و نشان دادن به پیامبر اکرم میپرسیدند چه کسی میتواند این استخوانهای پوسیده را دوباره زنده کند؟ اما در این دوران دانشمندان با روش کلونینگ به کافران تمام اعصار و قرون آموختند که بله از دی ان آی همان استخوان پوسیده ما میتوانیم صاحب آن استخوان را بازسازی کنیم.

از سوی دیگر مغز آدمی به اعتقاد دانشمندان چنان پیچیده و دارای قدرت بسیار شگفت انگیزی است که هیچگاه نمیتوان مکانیزم عملکرد آن را با عملکرد چندین رایانه بسیار پرقدرت و سریع مقایسه کرد. اگر روش پیشنهادی هاوکینگ متصور باشد کامپیوترش را هم باید خداوند درست کند نه انسان.

و از آنجا که خداوند همه چیز را به گونه ای مجمل و مفیدَ، در کتابش قرآن کریم آورده است، نکته ای را که هاوکینگ به آن اشاره دارد را به گونه ای درست و معقول در آیاتی یاداورمان شده است:

روشنگری: از آنجا که خداوند در روز بازپسین انسانها را نه بر اساس نیتهایشان (که در مغز و قلبشان نهفته بوده) بلکه بر اساس کردارشان محاکمه میکند، مانند هاوکینگ نمیگوید ما مغز شما را کپی میگیریم بلکه میگوید از کردار شما کپی میگیریم و در روز جزا به عنوان سند، به شما مینمایانیم:

جاثیه آیه 29: و میبینی هر گروهی را از شدت هراس و دلهره بر زانو بلند شده است! هر گروهی به سوی کتابش خوانده میشود. (کتابی که گویا و بازگوکننده کردار است.) امروز سزای آنچه را که انجام داده بودید(خوب یا بد) خواهید گرفت. این است کتاب ما که گویای حق و حقیقت اعمال شماست. ما استنساخ (کپی برداری) کرده بودیم آنچه را که انجام داده بودید.( هیچ چیز در کیهان از میان نمیرود، بلکه اتوماتیک وار به وسیله کامپیوتر بیمانند خداوند ثبت و ضبط میشود.)

خداوند در آیات دیگری اشاره به این موضوع دارد که گوش و چشم و پوست شما گواهی میدهند که شما چه کرده اید؛ و باز در آیات دیگری میفرماید قلب و گوش و چشم شما بر آنچه که انجام داده اید مسئولند یعنی مورد پرسش واقع میشوند.

اولین نگارش: مهر 1392

ویرایش دوم: اردیبهشت 1395

سومین ویرایش: شهریور 1401

احمد شماع زاده

دل‌شناسی (فیزیولوژی انسانی)

دل‌شناسی

(فیزیولوژی انسانی)

احمد شمّاع زاده

تن انسان،‌ واحد کاملی است سازمان‌یافته، و منظّم؛ یعنی یک سیستم یا نظام را تشکیل‌می‌دهد که کارکردهایی را برعهده دارد. این سیستم،‌ کارکردهای اجرائی خود را با سه روش، یکی درونی و دیگری بیرونی و سومی درونی بیرونی انجام‌می‌دهد:

دست‌ها و پاها وظایف اجرائی بیرونی را برعهده دارند. دستگاههایی نیز در درون بدن به انجام وظیفه مشعولند، مانند دستگاه گردش خون، گوارش و تنفسی. اعضائی نیز تنظیم کنندة ‌رابطة میان بیرون و درون جسم آدمی هستند؛ مانند چشم که مرکز دیده‌بانی است، و به‌همراه گوش،‌گیرنده نیز هست؛ وحنجره و زبان که فرستنده‌اند.

همه این عضوها و دستگاه‌ها، زیر نظر و فرمان یک مرکز فرماندهی که خود، بخشی از دستگاه عصبی به شمارمی‌رود، یعنی ‹مغز› انجام وظیفه می‌کنند.

کار مغز اندیشیدن، و برای هرکار اجرائی فرمان صادرکردن است، و دارای بخشهای است که هربخش آن، کارکرد ویژه‌ای دارد؛ ‌مانند مرکز نوشتن و خواندن.


طرح یک سؤال فراگیر:

در سازمان تن، ضابطه‌های ‹مرکز فرماندهی تن›(مغز) برای تشخیص و صدور هرفرمان چیست؟ این ضوابط کدامند و در کجای سازمان تن جای دارند؟

به عبارتی دیگر:

مرکز همه ‹کنش‌واکنش‌های روانی انسان› که نمی‌توان آنها را جزء عوامل اجرائی قرارداد، و در حکم قوای مقنّنه و قضائیة ‹سازمان تن› هستند، در چه جایی از این سازمان قراردارند؟

از ویژگی‌هایی که این مرکز باید داشته‌باشد،‌آن است که:

ـ از جایی فرمان نگیرد،‌ بلکه خود مستقل عمل‌کند.

ـ ارتباطی مستقیم با مرکز فرماندهی(مغز) داشته‌باشد و به آن جهت بدهد.

ـ ضوابط و مقررات اجرائی را برای مغز تعیین‌، و پس از اجراء، ارزیابی و داوری‌‌کند. این مرکز، ‹مرکز عدل و عشق› یعنی «قلب» است. قلبی که خودرأی و خودکار است و از مغز فرمان نمی‌گیرد.

شگفت آن است که دانشمندان تاکنون به چگونگی کارکرد روانشناسانة این مرکز دست نیافته‌اند؛ و برای آن همچون مغز، تقسیم بندی‌هایی که مشخص کنندة بخشهای عشق، خشم، حسادت، و باشد، ‌نیافته‌اند

شایسته است درصورتی که دانشمندان به چنین مهمی دست یافتند، این رشته را ‹دل‌شناسی› بنامند. در همیت رابطه:

در برنامه دورهمی منتشر شده با عنوان پرسشی که پروفسور سمیعی هم نتوانست پاسخ دهد (تاریخ دهم مهر نودوپنج - اول اکتبر 2016- در یوتیوب)، پروفسور مجید سمیعی جرّاح مغز و اعصاب که شهرت جهانی دارد، در پاسخ به پرسش مهران مدیری (انسان با قلبش عاشق میشه یا با مغزش؟) میگوید: فلاسفه مخصوصاً فیلسوفان یونان فکر میکردند همه چیز از قلب میآید. بعدها یواش یواش متوجه شدند مغز مرکز تفکر است. ولی مسأله عشق را تاکنون که ما اینجا نشسته ایم کسی نتوانسته کشفش کند. با تمام امکاناتی که ما از نظر فیزیولوژیکی داریم و میتوانیم امتحان کنیم، اما به هیچ وجه نمیتوانند روشن کنند که چرا این مرد عاشق آن زن شد؟ چرا آن زن عاشق آن مرد شد؟ این یک چیزی است که از داخل یک دفعه به وجود میآید!(اصل موضوع همین است. از داخل یعنی از قلب. یعنی مرکز عشق و عواطف قلب است.- نگارنده) و نتوانسته ایم آن را درک کنیم. (منظور ایشان این است که نتوانسته اند کیفیت ایجاد و انگیزش عشق که از کجای قلب برانگیخته میشود را درک کنند. - نگارنده) وقتی کسی عاشق میشود، سلولهای مغزش ترشحاتی دارند که موجب میشود اگر مطلبی را باید ده دقیقه بخواند تا به آن وارد بشود، اگر عاشق شوید یک مرتبه توی مغزتون ثبت میشه! مثل شماره تلفن دختری که عاشقش شده باشی لازم نیست جایی ثبتش کنی. با یک مرتبه شنیدن، در مغز ثبت میشه و این در حالی است که انسان شماره تلفن خودش رو هم بعضی وقتها فراموش میکنه!!


عبارتهای زیر نیز اندیشیدنی هستند:

قلبم به درد آمد، قسی‌القلب(سنگدل)، رقیق القلب(نازک‌دل)، خوشدل و بددل. در دعاها نیز می‌خوانیم که:

الهی هب لی قلباً یدنیه منک شوقه و لساناً یرفع الیک صدقه و نظراً یقربّه منک حقّه الهی هب لی کمال‌الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتّی تخرق ابصارالقلوب حجب‌النور فتصل الی معدن‌العظمه

یا مقلب‌القلوب والابصار ثبت قلبی علی دینک ولاتزغ قلبی بعد اذهدیتنی

و نتیجه‌می‌گیریم که: عشق و ایمان زاییدة دل، و دانش و آگاهی زاییدة مغز است و هر دو مکمل یکدیگرند.

آیاتی پیرامـون قلـب:

فانّهـا مـن تقـوی‌القـلـوب(حج:22)

الابذکرالله تطمئن‌القلوب(رعد: 28)

لهم قلوب لابفقهون بها(اعراف:179)

فـانه نزله علـی قلبک باذن‌الله(بقرة:97)

ولاتطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا(کهف: 28)

ما جعـل‌الله لرجل من قلبین فی جوفه(احزاب: 4)

واعلموا ان‌الله یحول بین‌المرء و قلبه(انفال: 24)

انما‌المؤمنون‌الذین اذا ذکر‌الله وجلت قلوبهم (انفال:2)

فتکون لهم قلوب یعقلون بها او آذان یسمعون بها (حج:46)

آیات 179 اعراف و 46 حجّ به ما می‌گویند قلب هم تعقّل و تفقّه می‌کند و این موضوع به ما می‌آموزد که تعقّل و تفقّه تنها کار مغز نیست بلکه کار قلب نیز هست. پروفسور سمیعی نیز گفت که قدمای فلاسفه همه چیز را از قلب میدانستند؛ و این موضوعی است که قابل بحث میان اهل نظر است. به نظر میرسد نباید از این نکته قرآنی درگذشت.

پس میتوان نتیجه گرفت: همان گونه که مغز به هنگام برخورد عاطفی شخص ترشحاتی دارد، دل هم به هنگام تفکر و فعال و انفالاهای مغزی، تأثیر میپذیرد و تأثیرمیگذارد؛ و بدین ترتیب میتوان گفت که مغز و قلب نه تنها در کلیت خود، بلکه در جزئیات نیز مکمّل یکدیگرند.

اولین نگارش: 1363

دومین نگارش و تایپ: 1388

سومین نگارش با افزودن سخنان دکتر سمیعی: 12 مهر 1395

چهارمین ویرایش: شهریور 1401

احمد شماع‌زاده

افشاگــری خانم مرکل پیرامون اردوغان

افشاگــری خانم مرکل پیرامون اردوغان

13 می 2016


«آنجلا مرکل» صدراعظم آلمان که هفته گذشته برای مذاکره در مورد آوارگان جنگ داخلی سوریه به ترکیه رفته بود، در بازگشت از آنکارا مطالب جالبی از اغتشاش فکری و روانی «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه را افشا کرد.

خانم مرکل که آشکارا میکوشید در پرده و با احتیاط صحبت کند، اظهار داشت: ترکیه کشوری بود که طی دهه گذشته با سرعت به دنیای مدرن و پیشرفته پرتاب شد اما اکنون در حال بازگشت به روزگاران سیاه گذشته است!

همچنین «هانس شیللر» مترجم وزارت خارجه آلمان که در این سفر همراه صدراعظم آلمان بوده است، در مصاحبه با خبرنگاران آلمانی از وجود اشیا تاریخی و باستانی سوریه و عراق در کاخ عظیم تازه ساخت ریاست جمهوری ترکیه ابراز شگفتی کرد و گفت سرکرده داعش آثار منحصر به فرد موزه های عراق و سوریه را به ترکیه اهدا کرده است

مترجم آلمانی صدر اعظم آلمان که در ملاقاتهای خانم مرکل با اردوغان حضور داشته، با ابراز شگفتی از انتقال اشیا و آثار تاریخی موزه های عراق و سوریه به کاخ ریاست جمهوری ترکیه فاش ساخته است که صندلی تمام طلای باستانی منسوب به حمورابی یکی از پادشاهان باستانی توسط ابوبکر البغدادی به شخص اردوغان هدیه شده است!

در این سفر اردوغان، رئیس جمهور ترکیه از صدراعظم آلمان دعوت کرده تا روی این صندلی بنشیند اما خانم مرکل این دعوت را رد کرده است!

مترجم آلمانی خانم مرکل که قبلا در سفارت آلمان در ترکیه خدمت کرده، به خبرنگاران گفته است: «اردوغان در ملاقات با صدراعظم آلمان، بیشتر شبیه یک بیمار روانی خودشیفته به نظر میرسید تا رئیس یک کشور! و در اظهارات خود رعایت عرف دیپلماتیک و پروتکل ها را نمیکرد! وی در حین مذاکرات از سابقه کار خانم مرکل در آلمان شرقی سابق سئوال کرد و پرسید آیا حقیقت دارد پدر شما (پدر صدراعظم آلمان ) برای سازمان جاسوسی و امنیت آلمان شرقی سابق (اشتازی) کار میکرده است؟»

هانس یوهان شیللر (مترجم ترکی استانبولی وزارت خارجه آلمان) همچنین گفته است علت اصلی جنگ در سوریه منابع عظیم گاز قطر است!

داعش را کمپانیهای نفت و گاز اروپا و آمریکا با حمایت مالی گسترده و سخاوتمندانه قطر و عربستان سعودی ایجاد کردند تا با تغییر رژیم سوریه گاز قطر و نفت عربستان را از طریق خط لوله و با عبور از سوریه و ترکیه به اروپا برسانند و وابستگی اروپا به نفت و گاز روسیه را برای همیشه قطع کنند! منبع: احتمالاً بی بی سی