هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

ظرافتها و دقایق آفرینش کیهان

ظرافتها و دقایق آفرینش کیهان


احمد شمّاع زاده

قل ائنکم لتکفرون بالذی خلق‌الارض فی یومین و تجعلون به انداداً ذلک رب‌العالمین(9) و جعل فیها رواسی من فوقها و بارک فیها و قدّر فیها اقواتها فی اربعه ایام سواءً للسائلین(10) ثم‌استوی الی‌السماء و هی دخان فقال لها و للارض ائتیا طوعاً او کرهاً قالتا اتینا طائعین(11) فقضیهن سبع سموات فی یومین و اوحی فی کل سماء امرها و زیّنّاالسّماءالدّنیا بمصابیح و حفظاً ذلک تقدیرالعزیزالعلیم(12)- سوره فصّلت

ترجمه: بگو آیا شما به کسی که زمین را در دو روز (مرحله) آفرید،‌ همانا کفرمی‌ورزید و برای او شریک قرارمی‌دهید؟ او پروردگار جهانیان است. و قرارداد در آن از بالایش، کوه‌ها را و برکت داد در آن، و منابعش را در آن قرارداد، در چهار دوره که برای پرسندگان یکسان است. سپس به آسمان پرداخت؛ و آن حالت گازی داشت. پس به آسمان (جهان ناپیدا) و زمین (جهان پیدا) گفت خواه‌ ناخواه ‹بیایید؛ آن دو گفتند با میل و رغبت آمدیم›. پس تمام‌کرد هفت آسمان را در دو مرحله و کارکرد هرآسمان را به آن وحی‌کرد. و آسمان دنیا را با چراغ‌هایی بیاراست؛ و نگاهداشت آن را. آن است اندازه‌گذاری آن بسیاربزرگوار بسیاردانا.


خداوند کریم در این آیات از هشت روز (دوره، مرحله) نام برده‌است. دو مرحله اول را با فعل «خلق» (آفرینش آنچه نبوده است.)، چهار مرحله را با فعل «جعل» (قراردادن و تعیین کردن)، و دو مرحله آخر را با فعل «قضیهن» (به اتمام رسانیدن) یادکرده‌است.


از به کارگیری این سه واژه در این آیات، متوجه می‌شویم که موضوع این آیات، روش و منش ساماندهی و سازماندهی کیهان، و نیز تقدم و تأخر در آفرینش بخشهایی از کیهان است، که در زیر به این دو مقوله میپردازم:

الف: روش و منش ساماندهی و سازماندهی کیهان

آیه‌های نهم و دهم، گویای این است که «زمین» و درنتیجه منظومه خورشیدی، و به احتمال زیاد کل جهان پیدا در دو مرحله آفریده شده اند؛ یکی آفرینش کلی آنها، و دیگری گذرکردن آنها از چهار دوران زمین‌شناسی؛ بویژه اینکه در آیه دهم از کوهها نام میبرد که زمین شناسان و دیرینه شناسان در حدود دویست سال پیش، با بررسی چین خوردگیهای روی زمین(کوهها)، متوجه شدند که روزگاری این کوهها کف اقیانوسها بوده اند. در نتیجه با بررسی آن‌ها به گذرکردن زمین از چهار دوران پی بردند که به دورانهای چهارگانه زمین شناسی شهرت یافته اند.

اگر کیهان‌شناسان بتوانند در آینده مشخص‌کنند که مثلاً کره مریخ نیز چهار دوران زمین‌شناسی را پشت‌سرگذاشته، مشخص می‌شود که منظور قرآن تنها زمین نبوده، بلکه کل منظومه خورشیدی را در نظر داشته و از این هم بالاتر، ممکن است همه سیّاره های مسکونی، این دورانها را پشت سر گذارده باشند. به احتمال بسیار زیاد عبارت سواءً للسائلین اشاره به همین موضوع دارد.

زیرا از یک سو ایجاد زمین ما خود وابسته و در گرو ایجاد منظومه‌ خورشیدی است و ایجاد منظومه خورشیدی مستلزم ایجاد دست کم کهکشان‌راه شیری است؛ اگر نگوییم همه کهکشانها.

از سوی دیگر طبق آیات نهم و دهم، در آغاز مایه‌های اولیه همه کهکشهانها آفریده شده‌؛ و پس از آفرینش اولیه، تنها ساماندهی و سازماندهی آن‌ها مد نظر خداوند بوده است که در دو آیه یادزهم و دوازدهم به سازماندهی کل کیهان در دو مرحله دیگر اشاره دارد. در آیه یازدهم می‌فرماید سپس به آسمان پرداخت درحالتی که گازی شکل بود. یعنی مایه‌های اولیه آسمانها و آنچه در آنهاست، از پیش آفریده شده، و به صورت دود، یعنی بی شکل و ناپایدار بودند. پس به زمین و آسمان گفت…

نکته: این گفت‌وگوی خداوند با آسمان و زمین، مانند گفت‌وگوی خداوند با فرشتگان در مورد آفرینش آدم، گفتمانی تکوینی است؛ مبتنی بر تعلق‌گرفتن مشیت‌الهی بر تحقق امری، و بازگوکردن دلایل امری از سوی خداوند کریم برای ما که بدانیم. و جمله‌های بیایید؛ آن دو گفتند با میل‌ورغبت آمدیم؛ مسلّم است گفتمانی زبانی نبوده است.

طبق دو آیه یازدهم و دوازدهم، در این مرحله از آفرینش کیهان، آسمان یعنی جهان ناپیدا و ناپایدار گازی شکل (انرژتیک) و زمین؛ یعنی جهان پیدای مادّی (ماتریال) وجود داشته اند؛ ولی هر دو بی‌سروسامان‌ بوده اند؛ و با این فرمان الهی گردهم و فراهم آمده‌اند؛ تا خداوند آنها را در دو مرحله به صورت آسمان-زمینهای هفتگانه سامان دهد و سازماندهی کند.

از آیه دوازدهم چنین برمیآید که سموات والارض یا کیهان،‌ یک «سیستم کلی» است که خود از هفت لایه یا سیستم کوچکتر (ساب سیستم) تشکیل شده است؛ به گونه‌ای که کارکرد هریک از آن‌ها از یکدیگر جدا بوده وخداوند کارکرد هریک را نیز در آنها تعبیه‌ کرده‌ و آنها را سروسامان‌ داده، تا کارهای خود را همچون یک سیستم فدرال، خود به انجام برسانند؛ بدون دخالت دست الهی، مگر در مواقع لزوم. برای آگاهی بیشتر در این زمینه به پژوهش کیهان سیستمی نه بعدی با نشانی زیر بازگشت شود: https://www.academia.edu/23026305


ب- تقدم و تأخر در آفرینش بخشهای کیهان، معجزه ای دیگر از قرآن:

خداوند از شکل ناپایداری از مایه‌های آفرینش اولیه که که گازی شکل بوده، زیر عنوان «دخان» برای مرحله‌ای یادکرده که در این مرحله زمین و به تبع آن منظومه خورشیدی و دیگر سیاره های مسکونی خارج از منظومه خورشیدی، آماده زندگی برای جانداران می‌شوند. این مرحله، مرحله سوم از مراحل ششگانه آفرینش است؛ بدان دلیل که خداوند در این مرحله در این سیّاره ها منابع و نیازمندیهای یک زندگی را در آن‌ها تقدیر (اندازه گذاری) کرده که گفته است:

بارک فیها و قدّر فیها اقواتها. برای آگاهی بیشتر درباره مراحل آفرینش، به مقاله مراحل ششگانه آفرینش با نشانی زیر بازگشت شود: https://www.academia.edu/6794868


این یک واقعیت است که اگر کسی همزمان با مطالعه قرآن، دانشهای روز را در زمینه‌های مهم زندگی امروزین پیگیری کند، به شگفتیهایی از قرآن پی میبرد که برای دیگران به هیچ وجه قابل درک و فهم و تفسیر و تعبیر نیست. نگارنده تجربه‌های بسیاری در این زمینه دارد که یکی از آن‌ها همین موضوعی است که برای بررسی و تبیین آن اقدام به نوشتن این مقاله کرده است.

در سطور بالا تأکید قرآن کریم بر گذرکردن زمین و امثال آن از چهار دوران را یاداور شدم که از نظر زمین شناسان به دورانهای چهارگانه زمین شناسی شهرت یافته اند؛ و این خود معجزه ای از قرآن کریم قلمداد میشود.

اکنون موضوعی دیگر شکافته و بررسی می‌شود که اگر معاندان قرآن، آن را فهمیده بودند و میدانستند که قرآن مدّعی آن شده است (در آغاز زمین آفریده شده و سپس کل کیهان آراسته شده است.) این ادعای قرآن را متناقض دانش و عقل قلمداد میکردند و خرده ها و نقد ها بر آن مینوشتند؛ و برخی از مسلمانان قرآن خوان نیز اگر میفهمیدند که چه میخوانند و موضوع این آیات چیست، آنان نیز اگر نه آشکارا در دل خود تهمتی بر قرآن میزدند:

هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّیهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ ۚ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ

او خدایی است که آنچه را که در زمین است برای شما آفرید، سپس به آسمان پرداخت؛ پس بیاراست آن‌ها را به شکل هفت آسمان و او به هر چیزی بسیار آگاه است. (بقره: 29)


طبق این آیه که تأکیدی است از سوی خداوند بر آیات یازدهم و دوازدهم سوره فصلّت، در آغاز زمین، و پیشنیاز آن، منظومه خورشیدی و پیشنیاز آن، کهکشان راه شیری ایجاد شده‌اند و سپس آسمانهای هفتگانه یا بخشهای هفتگانه کیهان از سوی خداوند شکل گرفته اند.


در راستای مفهوم همین آیه، به یاد آورید نکته‌های بدیعی را که در سطور بالا آوردم:

در این مرحله از آفرینش کیهان، آسمان یعنی جهان ناپیدا و ناپایدار گازی شکل (انرژتیک) و زمین؛ یعنی جهان پیدای مادّی (ماتریال) وجود داشته اند؛ ولی هر دو بی‌سروسامان‌ بوده اند؛ و با این فرمان الهی گردهم و فراهم آمده‌اند؛ تا خداوند آنها را در دو مرحله به صورت آسمان-زمینهای هفتگانه سازمان دهد.

همین موضوع، به زبان کیهانشناسی:

«به‌تدریج نظم و ترتیب بر جهان حاکم‌شد. درست مثل قطره‌های آب که از تراکم ابر حاوی بخار تشکیل‌می‌شود، ذرات آشنای مواد همانند الکترون‌ها و پروتون‌های با تراکم، از تابش جداشدند. امواج صوتی در این مخلوط بی‌شکل جاری‌شدند و کم‌کم به آن شکل دادند.

ماده به تدریج کنترل کیهان را از دست تابش خارج … و پیروزی نهایی‌اش را مسلم ساخت و خود را از چنگ تابش رهاساخت. هم‌اکنون با انجام رصدهای بسیار دقیق تابش‌های باقی‌مانده، این دوران و پایان شگفت‌آور آن مورد کاوش قرارگرفته‌است

«… به‌ زبان کیهان‌شناسی گفته‌می‌شود جهانی را که ما امروز به این صورت می‌شناسیم (مجموعه‌ای از اجرام که توسط گستره بسیار وسیعی از فضا از یکدیگر جداشده‌اند.) از تحولات نسبتاً جدید محسوب می‌شود. اخیراً از این گونه آرایش‌ها به‌گونه‌ای روشمند، نقشه‌برداری شده‌است. مادّه از چندین میلیارد سال پیش تسلط خود را بر شتاب کیهانی ازدست‌داده‌است.»

(روزنامه شرق: 29 اردی‌بهشت 83)


برای داشتن درکی بهتر و بیشتر از نکته‌های کیهانشناسی بالا، به مهبانگ یا آغاز کار کیهان در قرآن با نشانی زیر بازگشت شود: https://www.academia.edu/11202947

این نکته‌های بدیع کیهانشناسی، که از دستاوردهای کم نظیر کیهانشناسان است، تأییدکننده آیات یازدهم و دوازدهم سوره فصلّت و آیه 29 سوره بقره هستند. از سوی دیگر نظر به اینکه قرآن کریم پیش از کیهانشناسان این حقیقت را آشکار کرده است، پس این آیات تأییدکننده کشف کیهانشانان امروز، در عصر تاریک شبه جزیره عربستان دیروز بوده اند.

با این برابرگذاری آیات قرآن و دستاوردهای دانش، یکی دیگر از معجزات کیهانشناسی قرآن کریم رقم میخورد؛ هرچند نباید از نظر دور داشت که این، اولین یا آخرین مورد از تأییدهای دانش و قرآن نسبت به یکدیگر نیست؛ بلکه نگارنده به عنوان کسی که بیشترین پژوهش را در زمینه کیهانشناسی قرآنی و نظری درطول زندگی خود انجام داده و موفق به کشف و پرده برداری از چند نکته‌ ظریف و ناآشکار کیهانشناسی شده است، اعلام میکنم:

معجزات کیهانشناسی قرآن کریم بسیارند و کیهانشناسان باید بدانند کیهانشناسی قرآنی همواره از آنان پیشی گرفته است؛ همانند معرفی شکل کیهان در قرآن، و اگر به آیات کیهانشناسی قرآن اهمیت بدهند، بسیار زودتر به مقاصد خود، و نکته‌های مهمی از آفرینش کیهان و شناخت آن خواهند رسید.


آری معارف قرآنی راهنمای خوبی برای اندیشمندان در همه زمینه هاست و اگر به قرآن ایمان داشته باشند، درمییابند که نکته‌های باریکتر از موی قرآن کریم همچنان بر تارک تاریخ علم میدرخشند.

بیست و چهارم فروردین 1400

احمد شمّاع زاده