هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

هستی شناسی در مکتب قرآن

قرآن دفتر هستی نظری است که به هستی واقعی میپردازد. هدف آن است تا بدانیم در این دفتر چه خوراکهایی برای ذهن ما تهیه شده که تاکنون از آن غافل بواه ایم.

رسوایی جنسی کلیسا و پدران روحانی در قرآن


رسوایی جنسی کلیسا و پدران روحانی در قرآن


 

و قفینا بعیسی بن مریم و آتیناه الانجیل و جعلنافی قلوب الذین اتبعوه رأفه و رحمه و رهبانیه ابتدعوها ماکتبناها علیهم الاابتغاء رضوان الله فما رعوها حق رعایتها فاتیناالذین امنوا منهم اجرهم و کثیر منهم فاسقون(حدید: 27)

ترجمه: و عیسی بن مریم را(پس از پیامبران پیش از او) آوردیم و به او انجیل را دادیم و قراردادیم در دلهای کسانی که از او پیروی کردند(منظور آباء کلیساست نه عامه مسیحیان که اگر چنین بود میفرمود: کسانی که به او ایمان آوردند) عطوفت و مهربانی. و رهبانیتی که نوآوری کردند(و از خود افزودند) که ما وادار شان نکردیم بر آن(ولی) آنان خود برای رسیدن به رضوان الهی این شیوه را برگزیدند. با این حال انجام ندادند آنچنانکه باید انجام میدادند(و به رضوان الهی میرسیدند). با این وجود از میانشان آنان که ایمان واقعی یافتند پاداش آنها را دادیم و بیشترشان فاسقانند.    

روشنگری: این آیه درست شرح حال پدران روحانی کلیساهاست. یعنی کسانی که ویژگی آنان رأفت قلب و مهربانی است. خداوند سپس به رهبانیت اشاره میکند. یعنی آنان واقعا خواستند مانند حضرت عیسی بن مریم رفتارکنند و از دنیا ببرند و در خدمت به قول خودشان اغنام الله(گوسفندان الهی یا مردم) باشند. ولی خداوند یاداوری میکند که ما آنان را بر این رهبانیت تشویق نکردیم بلکه آنان برای کسب رضایت خداوند از خودشان رویه بریدن از دنیا و برنگزیدن همسر(با توجه به اینکه کلیسا بر تحکیم بنیان خانواده پافشاری میکند.) را ابداع کردند تا با پیروی از حضرت مسیح که زندگی خود را وقف انسانها کرد در خدمت اندیشه ها و خواسته های او باشند و هدفهای او را به نتیجه برسانند.

آیه در پایان میافزاید که برخی از پدران کلیسا درستکارند و اجرشان نزد ما محفوظ است ولی بیشترشان فاسقند.

چه کسانی اجرشان نزد خداوند محفوظ است؟

-         آنانکه اگر نبودند بیشتر ساکنان قاره های آمریکا و آفریقا هنوز بیدین بودند یا به ادیان قبائلی خود اعتقاد داشتند و بوی تمدن به آنان نرسیده بود.

-         آنانکه از زندگی خود دست شسته اند و در جنگهای آمازون به جنگلیان کمک میکنند تا با سواد شوند و به کشاورزی بپردازند.

-         و به گونه ای کلی هریک از کلیسائیانی که واقعا خود را و نفسانیات خود را فدای پیشبرد مسیحیت و مدنیت کرده است.

انواع فسق در میان کلیسائیان:

فسق جنسی: بیشترین فسق و مشهورترین آنها در میان کلیسائیان فسق جنسی است به گونه های:

همجنسبازی در میان خود.

همجنسبازی با دیگران.

کودک آزاری.

خود ارضائی.

فسق جنسی منافقانه و ریاکارانه از دید کلیسا. زیرا برخی از آنان مخفیانه ازدواج کرده اند و دارای خانواده و فرزند هم شده اند.

فسق حسادت: برخی دیگر گرفتار حسادت مقام و منزلت شده اند. حتی برخی از آنان در رسیدن به قرب الهی به یکدیگر حسادت میورزند!! که در فیلمهایی مانند آهنگ برنادت (سوبیرو) به آن پرداخته شده است.

فسق مادی: برخی دیگر گرفتار مسائل مالی و پولی شده اند.

این آیه نشان میدهد که کارهای فسق الود متولیان کلیسا و بویژه کلیسای کاتولیک پیشینه ای کهن دارد و میگوید این روند با پیدایش مسیحیت شکل گرفته و تا زمان نزول قرآن و تاکنون ادامه داشته و نیز در آینده ادامه خواهد داشت. دلیلش هم روشن است زیرا نمیتوان فطرت و طبیعتی را که خداوند در نهاد انسان نهاده است نادیده انگاشت و راهی دیگر برگزید که طبعا منجر به انحراف از مسیر آفرینش خواهد شد.

18 ژانویه 2014 برابر با 28/10/92 - احمد شماع زاده

پیوستها:

رسوایی جنسی کلیسا

بی بی سی - شنبه 18 ژانویه 2014 - 28 دی 1392

پاپ بندیکت ۴۰۰ کشیش را خلع لباس کرده بود

مدارکی که به تازگی از واتیکان بیرون آمده نشان می‌دهد پاپ بندیکت شانزدهم، پیش از آنکه سال گذشته از مقام خود کناره‌گیری کند ۴۰۰ کشیش را در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ در ارتباط با پرونده رسوایی جنسی پدران روحانی، خلع لباس کرده بود.

این آمار از میان مدارکی که روز پنجشنبه (شانزدهم ژانویه) از سوی واتیکان به سازمان ملل متحد ارایه شد، استخراج شده است.

این نخستین بار است که واتیکان به طور علنی بابت شکایت‌های متعدد سوء رفتار جنسی کشیشان با کودکان مورد مواخذه قرار می‌گیرد.

نمایندگان این اصلی‌ترین نهاد مذهبی مسیحیان، روز پنجشنبه در برابر کمیته ای از سازمان ملل متحد در ژنو حاضر شدند و درباره علت مخفی نگهداشتن این مدارک و این که واتیکان برای پیشگیری از تکرار چنین وقایعی چه کرده، به سوالات پاسخ دادند.

با وجود این، مدافعان حقوق کودکان قربانی می‌گویند کلیسا هنوز به اندازه کافی در این باره "شفاف سازی" نکرده است.

پاپ فرانسیس که سال گذشته جانشین پاپ بندیکت شانزدهم شد، روز پنجشنبه (شانزدهم ژانویه) در مراسم موعظه ای، رسوایی جنسی پدران روحانی را "لکه ننگی بر دامن کلیسا" خواند.

او ماه گذشته اعلام کرد که واتیکان کمیته ویژه ای برای مبارزه با کودک آزاری در کلیسا تعیین کرده است.

 

پاپ: دو درصد کشیش‌ها سابقه سوء‌استفاده جنسی از کودکان دارند

بی بی سی-- 13  ژوئیه 2014 - 22 تیر 1393

پاپ گفته سوء استفاده جنسی از کودکان مثل خوره به جان کلیسا افتاده است

از پاپ فرانسیس، رهبر کلیسای کاتولیک نقل شده است که گفته بر اساس داده‌های معتبر از هر ۵۰ کشیش‌ کلیسای کاتولیک یک نفر سابقه سوء استفاده جنسی از کودکان را دارد.

روزنامه ایتالیایی "لارپوبلیکا" از پاپ نقل کرده که گفته این پدیده مثل "خوره" به جان کلیسای کاتولیک افتاده و وعده داده که با "نهایت توانش" با آن مبارزه کند.

بعد از انتشار این اظهارات پاپ، سخنگوی او گفت که آن چه در روزنامه آمده نقل دقیق کلماتی که پاپ به کار برده نیست. خبرنگار بی‌بی‌سی در رم می‌گوید غالبا درباره اظهارات غیررسمی پاپ فرانسیس نوعی ابهام وجود دارد. به گفته دیوید ویلی پاپ نشان داده که می‌خواهد نسبت به اسلافش تصویری صمیمی‌تر و مردمی‌تر از کلیسا نشان دهد، اما این موضوع گاهی باعث دردسر و سردرگمی مشاوران رسانه‌ای او می‌شود.

روزنامه لارپوبلیکا به نقل از پاپ گفته که آمار دو درصدی مربوط به سوء استفاده جنسی از کودکان در کلیسای کاتولیک را از مشاورانش دریافت کرده است. طبق این آمار از حدود ۴۱۴ هزار کشیش کاتولیک در سطح جهان، هشت هزار نفر سابقه سوء استفاده از کودکان را دارند.

روزنامه لارپوبلیکا به نقل از پاپ فرانسیس نوشته است که دو درصدی که سابقه سوء استفاده از کودکان را دارند، شامل کشیش‌ها، اسقف‌ها و کاردینال‌ها می‌شوند.

با اینکه در صد آمار مربوط به سوء استفاده جنسی از کودکان در میان عامه مردم به صورت دقیق معلوم نیست، اما برآورد می‌شود این رقم کمتر از پنج‌درصد باشد.

هفته گذشته پاپ فرانسیس در دیدار با قربانیان سوءاستفاده جنسی از کودکان از آنها تقاضای بخشش کرده بود.

فاطمه(فاتیما- Fatima)

فاطمه(فاتیما- Fatima)

 

در کشور پرتغال زیارتگاهی وجود دارد که معمولا مسیحیان جهان اگر بتوانند از هرجایی که هستند به زیارت این محل میروند. این محل که پیش از به شهرت رسیدن نام و عنوان Cowa di Iria  را داشته است در یک کیلومتری روستایی به نام Aljustra واقع شده که این روستا در منطقه Ourem قرارداشته که با مرکز منطقه ده کیلومتر فاصله دارد. برای اولین بار در سال 1943 روی نقشه ای که انگلیسیها چاپ کرده بودند نام فاتیما آمده بود. پیش از آن Cowa di Iria ده کوره ای بیش نبود و روی نقشه ها دیده نمیشد.

موضوع از این قرار است که روزی دو دختر و یک پسر تقریبا 6- 8 ساله این ده کوره کمی دورتر و در بالای جایی که به منزله مزبله روستا بود بانویی را میبینند در هاله ای از نور با لباسی سفید بر تن و تسبیحی در دست! کودکان که از این منظره به هیجان آمده بودند نزدیک میشوند. آن بانو به آنها میگوید: نام من فاتیما و دختر پیامبر هستم. مطالبی دیگر رد و بدل میشود و قرار گذاشته میشود که روزی دیگر نیز بیایند. چند روز این ملاقات تکرار میشود. 


در آغاز سخن کودکان برای والدین و مردم باورکردنی نبود ولی چون اهالی منطقه که در خشکسالی به سرمیبردند میگویند اگر چنین است بانو دعا کند باران بیاید. همه در روز موعود گرد میآیند و باران نازل میشود. مردم غریو شادی سرمیدهند و به رخ دادن یک معجزه معتقد میشوند. سپس کلیسای محل و پس از آن مقامهای بالاتر کلیسایی کودکان را چندین بار بازپرسی میکنند تا واقعیت را بدانند و بالاخره باورشان میشود. 


این سه کودک برای آباء کلیسا بسیارعزیز میشوند و یکی از آنان به نام لوچیا(ایتالیایی و اسپانیولی. انگلیسی: لوسیا. لهستانی: لوشا) در هیأت خواهران روحانی درآمده و بیش از آن دو دیگر زنده میماند و چند سال پیش در سن بیش از هشتاد سالگی فوت میکند.


واتیکان به هر دلیل به این واقعه شکلی مسیحی میبخشد و آن را از مسلمانان میگیرد و میگوید که آن بانو مریم مقدس بوده. هرچند همه میدانند که حضرت مریم هیچگاه چنین عنوانی نداشته و دختر پیامبر هم نبوده. واتیکان از این رخداد چند فیلم سینمایی ساخته که تلویزیون ایران هم یکی از آنها را نمایش داده است. چندین سال پیش تلویزیون ایران یک کلیپ تلویزیونی از این رخداد ساخت و به عنوان حضرت فاطمه زهرا(س) از آن یاد کرد که با اعتراض واتیکان رو به رو شد و پس از آن دیگر کسی نمایش آن کلیپ را ندید.

 

دلایلی مبنی بر اینکه ایشان حضرت مریم نبوده بلکه حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها بوده است:

-   گفته دختر پیامبرم که حضرت مریم فرزند عمران بوده است.

نام ایشان فاتیما(فاطمه) بوده است. که حضرت مریم چنین عنوانی را هیچگاه نداشته.

- تسبیح داشته است که تسبیح خاص حضرت فاطمه زهراء مشهور است و حضرت مریم مشهور به تسبیح داشتن و حتی تسبیح گفتن نیست.

- درست است که آن حضرت در کشوری مسیحی رخ نموده ولی این کشور یک کشور اروپایی معمولی نیست بلکه به مدت 700 سال قدرتمندترین سلسله اسلامی که دارای تمدنی پیشرفته نیز بوده بر شبه جزیره اسپانیا و از جمله پرتغال حکومت میکرده که نام و عنوان آن سلسله فاطمیون بوده است.

احمد شماع زاده – 10/3/91

*****

 تا اینجای این نوشته را به کمک حافظه خود و یک یادداشت درباره محل Cowa di Iria از یک کتاب به زبان لهستانی که در سال 2003 دیدم و یادداشت برداشتم نوشتم و میدانستم اگر واژه فاتیما را در گوگل سرچ کنم مطالب زیادی خواهم یافت. ولی چون تقریبا همه نوشته های نگارنده تصنیف هستند و نه تالیف(گرداوری) خواستم این مطلب را نیز با کمک حافظه خود بنویسم تا صفای بیشتری داشته باشد.

 

و اما نظر دیگر وبلاگها و سایتهای فارسی و ایرانی که چه دفاعهایی کرده اند!!؟:

- فاتیما مریم مقدس است!!

- محلی که ظاهر شده از پیش همین نام را داشته و ربطی به فاطمه زهراء(س) پیدا نمیکند!!

- تسبیح هم نشانه حضرت مریم است!!

- و اینکه مدعیان فاطمه زهراء بودن ایشان ایرانیان هستند و مسلمانان عرب چنین ادعایی ندارند.

      پس از خواندن این تحریفها؛ عنوان Cowa di Iria را در گوگل جست و جو کردم تا ببینم نقشه ها در این زمینه چه ارمغانی دارند ولی باز هم با کمال تعجب دیدم این عنوان با این واقعه چنان گره خورده که اگر کسی ادعا کند پیش از ظهور بانوی تسبیح به دست نام آن دهکده فاتیما بوده باید مردم را خیلی دستکم گرفته و تصورکرده باشد مردم در عصر حجر زندگی میکنند.

ازهمین نکته نیز میشود پی برد که تمام ادعاهای آنان بیهوده و بی پایه است ولی بازهم دلایل خود را میگویم:        

نمی توان مدعی شد مسلمانان عرب چنین ادعایی ندارند بلکه بایستی مینوشتند اهل تسنن. این هم از نشانه های بیدقتی و شاید بیسوادی نویسندگان آن وبلاگهاست که نمیدانند در میان عربها هم شیعیان بسیارند و آنان نیز مدعی اند که فاطمه دخت پیامبر گرامی در این محل ظهور کرده است. بگذریم.

- چرا اهل تسنن چنین ادعایی ندارند؟ 

پاسخ: چون آنان خود را تنها مدافغ قرآن و رسول اکرم میدانند و هیچگاه خود را ملزم به دفاع از حقوق ضایع شده از اولاد و احفاد رسول اکرم نمیدانند. زیرا که خود نیز به زیر سؤال میروند. برای نمونه آنان میدانند که یزید به ناحق خون حسینی را ریخت که روی زانوی رسول اکرم بزرگ شده بود ولی روز عاشورا که فرامیرسد در خطبه های نماز جمعه شان حتا از این واقعه سهمگین یادی نمیکنند!! و میگویند روزه این روز از پیش از اسلام معمول بوده و پیامبر اکرم روزه داشتن آن را تأیید کرده است.

*****

امروز(16/3/91) نیز برای جست و جوی بیشتر واژه فاتیما را سرچ کردم. در این زمینه در ویکیپدیا مطلب زیاد بود ولی سایتها و وبلاگهای دیگری را نیز خواندم که رویهم رفته این نکات دستگیرم شد:

- پس از ساختن کلیپ تلویزیونی و اعتراض واتیکان تلویزیون ایران مجبور شده که کلیپ دیگری در رد ادعای خود بسازد و اعتراف کند که آن بانو- مریم مقدس بوده و نه فاطمه زهراء(ع).

- بانو اولین بار در سوم ماه می 1917 ظاهر شده و لوسیا از دو دیگر بزرگتر بوده و ده سال داشته و هرچند آن دو دیگر نیز صدای بانو را میشنیدند و صورت ایشان را میدیدند ولی لوسیا با ایشان مکالمه نیزداشته است.

- بانوی تسبیح به دست گفته من سه واقعه ای را که برای کره زمین مهمند و در آینده اتفاق میافتند به شما خبر میدهم و به آنها خبرداده که در بازجوییها توسط آباء کلیسا توقیف شده و تنها نزد بزرگان واتیکان همچون رازهایی از آنها نگهداری میشود.

- لوسیا چند سال بعد و تا اندازه ای به صورت اجباری در جرگه خواهران روحانی قرار گرفته است. خواهران روحانی هم صومعه او گفته اند که خواهر لوسیا دعاهایی میخوانده و نیایشهایش مانند ما نبوده است.

- هیچیکس نتوانسته بود بگوید چرا حضرت مریم متصف به تسبیح داشتن بوده است در حالیکه به توصیه بانو- لوسیا تا آخر عمر تسبیح داشته و با آن ذکر میگفته است که این رویه در میان خواهران روحانی مرسوم نیست.

- در سال 1960 لوسیا درخواست میکند که پیشگوییها را عیان کنند ولی هیچگاه واتیکان زیر بار نرفته و پیشگوییهایی که اعلام کرده اند واقعی نیستند.

- لوسیا بعدها تحت نظر قرارگفته و از مصاحبه منع شده و حتی کشیش محله کودکی وی نیز اجازه نداشته با او همصحبت شود و در آواخرعمر در حصر کامل بوده است.

 

 

 

تا آنجایی که نگارنده آگاهی دارد(که به مدت چهار سال در واتیکان ماموریت داشته است) کسانی که در راه مسیحیت مجاهدتهایی داشته اند توسط آباء کلیسا تقدیس شده و عنوان قدیس یا قدیسه(Saint- انگلیسی. سانتو و سانتا- ایتالیایی) را به آنان داده اند. ولی با اینکه در میان آنان هیچیک به وسیله مریم مقدس انتخاب و با او همکلام نشده و لوسیا عملا به چنین مقام یگانه ای رسیده بایستی این عنوان توسط واتیکان به وی داده میشد که داده نشده است. در نتیجه جای پرسش دارد و شگفت انگیز است. به نظر نگارنده به دو دلیل این مقام را به وی نداده اند:

 

-  خود آباء کلیسا میدانند که آن بانو مریم مقدس نبوده است و نمیتوان به کسی که به وسیله دختر پیامبر اسلام انتخاب و با او همکلام شده است چنین عنوانی را داد. 

-  میان خواهر لوسیا و واتیکان اختلاف نظر شدیدی وجود داشته است.

نکته: چرا لوسیا از تکرار بسیاری نکات که پیشتر عنوان کرده بود منع شده مانند اینکه بانو گفته است من فاطمه دختر پیامبر هستم؟  

 

نکته ای دیگر: میتواند پژوهشی صورت گیرد که از چه زمانی مادونا به معنای بانوی ما در میان مسیحیان کاتولیک مرسوم شده است. احتمال میرود پس از این رخداد یعنی هنگامی که سه کودک بانوی تسبیح به دست را دیدند حضرت مریم این عنوان را یافته است و پیش از آن زمان به حضرت مریم بانوی ما نمیگفته اند.

 

***


- برخی از محل فاتیما به عنوان شهر یاد کرده اند(وضعیت کنونی آن) و برخی آن را دهکده خوانده اند. همین اختلاف نظرها نشان از آن دارد که نظر نگارنده درستتر است یعنی حتا دهکده ای هم نبوده و تنها دهکوره ای در نزدیکی دهکده الیوسترا یا الجوسترا بوده است.

یک وبلاگ هم نوشته بود که به این دلیل نام این محل فاطیما بوده که در سال 1150 هنگام جنگ میان مسیحیان و مسلمانان (فاطمیون) دختری از مسلمانان به نام فاطمه اسیر میشود و حاکم اورم او را به همسری بر میگزیند و نام این محل از او برگرفته شده است. عجب؟!!! کسی نیست از نویسنده بپرسد اگر چنین است:

چرا حاکم اورم یک دهکوره را به نام او کرده در حالی که حاکم کل منطقه بوده و این محل دوازده کیلومتر از مرکز اورم دور بوده؟

چرا این محل که هیچ امتیازی نداشته پس از نامگذاری از سال 1150 تا 1917 باز رونق نیافته است؟

چرا حضرت مریم در اینهمه جاهایی که او را گرامی میدارند و مقدسش میخوانند ظاهر نشده و چنین محلی را برگزیده است؟

اینهمه جاهای عالی در این دنیا وجود دارد بویژه در دنیای مسیحیت که آن حضرت را گرامی میدارند. چرا مریم مقدس بیاید توی دورافتاده ترین و فقیرترین محل ظاهر شود؟

تنها میتوان گفت به همین دلیل نیز آن بانو حضرت فاطمه زهرا بوده تا: 

-  پیامش به جهان برسد و شهرت یابد زیرا اگر در کشورهای مسلمان اهل تسنن ظاهر میگشت به نوعی به او بی توجهی میشد و اگر در کشوری شیعی همچون ایران ظاهر میشد به گونه ای دیگر پیامش جهانی نمیشد. 

- اگر نام این دهکوره از پیش فاطیما بوده باز این پرسش پیش می آید که: چرا حضرت مریم بیاید در جایی پرت و دور افتاده ظاهر شود که نام دختر پیامبر اسلام بر آن قراردارد تا منجر به اختلاف شود. این رویه از ساحت مریم مقدس به دور است.

- شخصی هم اظهارنظر کرده بود که چه تفاوتی میکند که فاطمه اسلام باشد یا مریم مسیحیت. ما مسلمانان که حضرت مریم را قبول داریم و پیام ایشان هم که جهانی بوده و اثر خود را بخشیده است.

به ایشان باید گفت از منظر کلی سخن شما درست است ولی موضوع این است که واتیکان پیامهای ایشان را مصادره کرده و در پرده ابهام قرارداده چون خود میدانستند که حضرت مریم نبوده و سخنان ایشان به ضرر واتیکان بوده است.

 

هدف این نوشتار روشن شدن حقیقت است که حقیقت هم همیشه در پس پرده نمیماند و روزی فرامیرسد که: سیه روی شود هرکه در او غش باشد.

احمد شماع زاده 16/3/91